- 1394
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه چهارم
سخنرانی از حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه چهارم، سال 1401
موضوع بحثهای ما تاریخ اندیشه امامیّه، یا سیر تکوّن عقاید است، بحث اعتقادی است منتها ما باید سیر تکوّن، شیوهی تبلیغ، یا اینکه چه چالشهای اعتقادی باعث شد که مباحثی مطرح بشود و باورهایی مشخص بشود میپردازیم.
اولین چالش در میان مسلمین، در میان کسانی که شهادتگو بودند، مدّعی بودند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را بعنوان پیغمبر و نبی خدا قبول داشتند، حال یا راست میگفتند یا منافق بودند، یعنی جامعه اسلامی؛ اولین افتراق و تفاوت و نگاه اعتقادی که مردم را دو دسته کرد خود وجود مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، که این پیغمبر چگونه است؟ آیا عصمت دارد یا نه؟
یکی از کتابهای بسیار مهمّی که در این زمینه نوشته شده است این کتاب «تنزیه الأنبیاء و الأئمه» عالم برجسته جهان تشیّع سیّد مرتضی علم الهدی رضوان الله تعالی علیه است که بیش از هزار سال است که از دنیا رفته است.
آنجا ایشان عبارتی دارند، اصلاً این کتاب را برای دفاع از عصمت انبیاء نوشته است. مسئله درواقع بر سر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، اینکه شما چه نگاهی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دارید نگاه به جانشین را میسازد، اگر نگاه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم این باشد که این یک منسب اجتماعی است، قریش دیگر نمیخواهد زیر بار چیز دیگری برود، یک رانت و تفاخر است، یا امثال اینها… اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را در این سطح ببینید، خلیفهی این پیغمبر میتواند یزید ملعون هم باشد.
اصلاً اختلاف بر سر امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نیست، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه میتوانستند توسّط منافقان زده بشوند، در حالی که منافقان شهادتین بگویند! چون منافق نمیتوانست بر علیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دشنام بدهد، میتوانست پشت سر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حرف بزند و بگوید ناکارآمد و حواسپرت است ولی نمیتوانست دشنام بدهد، دشنام را میتوانست به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بدهد.
برای همین هم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند که حبّ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه علامت ایمان است و بغض امیرالمؤمنین صلوات الله علیه علامت نفاق است، چون حبّ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم علامت اسلام است و بغض پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم علامت کفر. یعنی مرز بیرونی است، تکلیف مسلمان با غیرمسلمان مشخص میشود، اما اگر کسی به دروغ شهادتین گفت چه؟ اینجا باید نگاه کنیم که نسبت به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه چگونه است.
یعنی کسانی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را معصوم مطلق میدانند با اوصاف دیگر، شما میبینید فِرَقِ مختلف غربال میشوند و در نهایت مکتبِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین میماند. آنها قائل هستند که جانشینِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است که معصوم است که علم دارد و… یعنی گیر روی موضوع امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نیست.
موضوع بحثهای ما تاریخ اندیشه امامیّه، یا سیر تکوّن عقاید است، بحث اعتقادی است منتها ما باید سیر تکوّن، شیوهی تبلیغ، یا اینکه چه چالشهای اعتقادی باعث شد که مباحثی مطرح بشود و باورهایی مشخص بشود میپردازیم.
اولین چالش در میان مسلمین، در میان کسانی که شهادتگو بودند، مدّعی بودند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را بعنوان پیغمبر و نبی خدا قبول داشتند، حال یا راست میگفتند یا منافق بودند، یعنی جامعه اسلامی؛ اولین افتراق و تفاوت و نگاه اعتقادی که مردم را دو دسته کرد خود وجود مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، که این پیغمبر چگونه است؟ آیا عصمت دارد یا نه؟
یکی از کتابهای بسیار مهمّی که در این زمینه نوشته شده است این کتاب «تنزیه الأنبیاء و الأئمه» عالم برجسته جهان تشیّع سیّد مرتضی علم الهدی رضوان الله تعالی علیه است که بیش از هزار سال است که از دنیا رفته است.
آنجا ایشان عبارتی دارند، اصلاً این کتاب را برای دفاع از عصمت انبیاء نوشته است. مسئله درواقع بر سر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، اینکه شما چه نگاهی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دارید نگاه به جانشین را میسازد، اگر نگاه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم این باشد که این یک منسب اجتماعی است، قریش دیگر نمیخواهد زیر بار چیز دیگری برود، یک رانت و تفاخر است، یا امثال اینها… اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را در این سطح ببینید، خلیفهی این پیغمبر میتواند یزید ملعون هم باشد.
اصلاً اختلاف بر سر امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نیست، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه میتوانستند توسّط منافقان زده بشوند، در حالی که منافقان شهادتین بگویند! چون منافق نمیتوانست بر علیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دشنام بدهد، میتوانست پشت سر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حرف بزند و بگوید ناکارآمد و حواسپرت است ولی نمیتوانست دشنام بدهد، دشنام را میتوانست به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بدهد.
برای همین هم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند که حبّ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه علامت ایمان است و بغض امیرالمؤمنین صلوات الله علیه علامت نفاق است، چون حبّ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم علامت اسلام است و بغض پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم علامت کفر. یعنی مرز بیرونی است، تکلیف مسلمان با غیرمسلمان مشخص میشود، اما اگر کسی به دروغ شهادتین گفت چه؟ اینجا باید نگاه کنیم که نسبت به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه چگونه است.
یعنی کسانی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را معصوم مطلق میدانند با اوصاف دیگر، شما میبینید فِرَقِ مختلف غربال میشوند و در نهایت مکتبِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین میماند. آنها قائل هستند که جانشینِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است که معصوم است که علم دارد و… یعنی گیر روی موضوع امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نیست.
کاربر مهمان
کاربر مهمان