display result search
سخنرانی آیت الله علامه حسن حسن زاده آملی با موضوع «ولایت امیرالمومنین، برنامه تکاملی بشر»
عمر بن عبدالعزیز هشتمین خلیفه از خلفای بنی امیه است که او را در بین خلفای بنی امیه، عادل بنی امیه می دانند. عمر بن عبدلعزیز وقتی به حکومت رسید، کمی انصاف داشت. با یک تاجر یهودی تبانی کرد که او به خواستگاری دختر عبدالعزیز برود تا از این طریق به مردم توجه بدهد. یهودی به خواستگاری رفت و جواب او را به حضور علما موکول کرد. وقتی همه جمع شدند با این درخواست یهودی مخالفت کردند و گفتند که ما مسلمان و او یهودی است و پیامبر ما چنین تزویجی را اجازه نفرموده است.
یهودی به حاضران گفت پس چگونه است که پیامبر شما دختر خود را به کسی مثل علی تزویج نموده است. علما برآشفتند و به او گفتند تو کجا و علی کجا؟ او اول مسلمان است. علی کسی است که غزوه بدر و احد و خیبر به شمشیر او فتح شده است. و علی و علی و علی گفتند و گفتند. یهودی گفت اینگونه که شما می گویید من او را نمی شناختم چون می بینم که خطبای شما، از او روی منبرها بد می گویند. من باورم نشد کسی را که مردم سب کنند، مسلمان باشد. اینجا بود که همه سر به زیر افکندند و عمر بن عبدالعزیز به مقصود خود رسید و اینجا بود که دستور داد دیگر کسی روی منبر به امیرالمومنین توهین نکند. بسیار علیه اهلبیت علیهم السلام تبلغات سوء کرده بودند.
ما طالب و تشنه ایم. عالم عبث و بیهوده خلق نشده است. ما را خدایی است. ما را آئینی می باید. ما ابد در پیش داریم. لذا دستور طبیب می خواهیم و به به دنبال آن خواهیم رفت. به پیامبری رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم اعتراف کردیم. برای بیان و حفظ دین این پیامبر و رساندن مردم به کمالات، واسطه فیضی نیاز است باید علاوه بر قرآن دنبال راهنمایی برویم که چراغ راه و هادی سبل باشد.
عمر بن عبدالعزیز هشتمین خلیفه از خلفای بنی امیه است که او را در بین خلفای بنی امیه، عادل بنی امیه می دانند. عمر بن عبدلعزیز وقتی به حکومت رسید، کمی انصاف داشت. با یک تاجر یهودی تبانی کرد که او به خواستگاری دختر عبدالعزیز برود تا از این طریق به مردم توجه بدهد. یهودی به خواستگاری رفت و جواب او را به حضور علما موکول کرد. وقتی همه جمع شدند با این درخواست یهودی مخالفت کردند و گفتند که ما مسلمان و او یهودی است و پیامبر ما چنین تزویجی را اجازه نفرموده است.
یهودی به حاضران گفت پس چگونه است که پیامبر شما دختر خود را به کسی مثل علی تزویج نموده است. علما برآشفتند و به او گفتند تو کجا و علی کجا؟ او اول مسلمان است. علی کسی است که غزوه بدر و احد و خیبر به شمشیر او فتح شده است. و علی و علی و علی گفتند و گفتند. یهودی گفت اینگونه که شما می گویید من او را نمی شناختم چون می بینم که خطبای شما، از او روی منبرها بد می گویند. من باورم نشد کسی را که مردم سب کنند، مسلمان باشد. اینجا بود که همه سر به زیر افکندند و عمر بن عبدالعزیز به مقصود خود رسید و اینجا بود که دستور داد دیگر کسی روی منبر به امیرالمومنین توهین نکند. بسیار علیه اهلبیت علیهم السلام تبلغات سوء کرده بودند.
ما طالب و تشنه ایم. عالم عبث و بیهوده خلق نشده است. ما را خدایی است. ما را آئینی می باید. ما ابد در پیش داریم. لذا دستور طبیب می خواهیم و به به دنبال آن خواهیم رفت. به پیامبری رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم اعتراف کردیم. برای بیان و حفظ دین این پیامبر و رساندن مردم به کمالات، واسطه فیضی نیاز است باید علاوه بر قرآن دنبال راهنمایی برویم که چراغ راه و هادی سبل باشد.
تاکنون نظری ثبت نشده است