display result search
- 758
- 1000
- 1000
- 1000
انسان، خلیفه الله
سخنرانی از حجت الاسلام ابراهیم صابر با موضوع «انسان، خلیفه الله»، سال 1399
«وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی ۖ قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»
«و (به یاد آر) هنگامی که خدا ابراهیم را به اموری امتحان فرمود و او همه را به جای آورد، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایی خلق برگزینم، ابراهیم عرض کرد: به فرزندان من چه؟ فرمود: (اگر شایسته باشند می‌دهم، زیرا) عهد من به مردم ستمکار نخواهد رسید.»
خدای متعال انسان ها را از دو طریق هدایت فرموده است. هدایت تکوینی و تشریعی
وقتی حضرت موسی و هارون پیش فرعون رفتند تا از او دعوت کنند که سر تعظیم به درگاه پروردگار عالم فرود آورد و از تکبر و ادعای خدا بودن دست برداشته و به عنوان بنده ای از بندگان خدا به عبادت خدا بپردازد و دیگران را که به بندگی خود و بردگی کشانده است آزاد کند، فرعون پرسید که پروردگار شما کیست؟ گفتند پروردگار ما خدایی است که هر چیزی را که آفریده است، بعد از آفرینش او را هدایت کرده است.
تمام موجودات دو محله دارند. یک مرحله مرحله خلقت و آفرینش است. یعنی از عالم نیستی به عالم وجود پای گذاشته اند. بعد از ایجاد مرحله پرورش است. انسان انعقاد نطفه پیدا می کند، پرورش می یابد تا یک انسان کامل می شود که دارای میلیارها سلول و گلبول و... و اعضای باطنی و ظاهری است. در این مرحله خدای متعال تکوینا هدایت کرده است. یعنی ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در اینجا و این مراحل نقشی نداریم.
اما هدایت دوم که خاص انسان ها است در راستای حرکت اختیاری انسان به سوی پروردگار عالم است و به عبارت دیگر کسب صفات خدای متعال در حوزه و حیطه ممکن الوجود بودن و ممکن بودن. و این است که خدای متعال انسان را به عنوان خلیفه خودش در روی زمین قرار داد. در این راستا انسان نیاز به یک حرکت طبیعی فرا طبیعی دارد که برای آنها نیاز به رهبری است.
«وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی ۖ قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»
«و (به یاد آر) هنگامی که خدا ابراهیم را به اموری امتحان فرمود و او همه را به جای آورد، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایی خلق برگزینم، ابراهیم عرض کرد: به فرزندان من چه؟ فرمود: (اگر شایسته باشند می‌دهم، زیرا) عهد من به مردم ستمکار نخواهد رسید.»
خدای متعال انسان ها را از دو طریق هدایت فرموده است. هدایت تکوینی و تشریعی
وقتی حضرت موسی و هارون پیش فرعون رفتند تا از او دعوت کنند که سر تعظیم به درگاه پروردگار عالم فرود آورد و از تکبر و ادعای خدا بودن دست برداشته و به عنوان بنده ای از بندگان خدا به عبادت خدا بپردازد و دیگران را که به بندگی خود و بردگی کشانده است آزاد کند، فرعون پرسید که پروردگار شما کیست؟ گفتند پروردگار ما خدایی است که هر چیزی را که آفریده است، بعد از آفرینش او را هدایت کرده است.
تمام موجودات دو محله دارند. یک مرحله مرحله خلقت و آفرینش است. یعنی از عالم نیستی به عالم وجود پای گذاشته اند. بعد از ایجاد مرحله پرورش است. انسان انعقاد نطفه پیدا می کند، پرورش می یابد تا یک انسان کامل می شود که دارای میلیارها سلول و گلبول و... و اعضای باطنی و ظاهری است. در این مرحله خدای متعال تکوینا هدایت کرده است. یعنی ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در اینجا و این مراحل نقشی نداریم.
اما هدایت دوم که خاص انسان ها است در راستای حرکت اختیاری انسان به سوی پروردگار عالم است و به عبارت دیگر کسب صفات خدای متعال در حوزه و حیطه ممکن الوجود بودن و ممکن بودن. و این است که خدای متعال انسان را به عنوان خلیفه خودش در روی زمین قرار داد. در این راستا انسان نیاز به یک حرکت طبیعی فرا طبیعی دارد که برای آنها نیاز به رهبری است.
تاکنون نظری ثبت نشده است