display result search
منو
درجات رفعت در درجات ذکر و هدایت، جلسه پنجم

درجات رفعت در درجات ذکر و هدایت، جلسه پنجم

  • 1 تعداد قطعات
  • 42 دقیقه مدت قطعه
  • 91 دریافت شده
سخنرانی از آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با موضوع «درجات رفعت در درجات ذکر و هدایت»، جلسه پنجم، سال 1398

ما لکم اذا قیلکم انفروا فی سبیل الله اذ ثاقلتم الی الارض ارضیتم بالحیاه الدنیا فما متاع الحیاه الدنیا فی الاخره الا قلیل
همینطوری که در هر سال شب قدر تکرار می شود و دری بابی به سوی وادی قدر گشوده می شود که شب قدر شاید در باطن عالم یک شب بیشتر نیست ولی هر سال در دنیای ما عالم ما تکرار می شود. این تکرار بابی است که هر سال به روی این عالم گشوده می شود و حالا به تعبیری یک جلوه ای از آن شب در عالم ماست. که همه خیرات هم در این شب تقسیم می شود که تکرار می شود. و ما باید تلاش کنیم خودمان را به شب قدر برسانیم و اگر رساندیم هم اثرش کاملا ظاهر می شود لیله القدر خیر من الف شهر باید فردای لیله القدر تفاوتی حاصل شده باشد همه مومنین و محبینی که شب قدر را درک می کنند بهره مندند ولی آن کسانی که در آن سال به حقیقت شب قدر می رسند و سیرشان به یک تعبیر کامل می شود به امام خودشان راه پیدا می کنند به حقیقت شب قدر راه پیدا می کنند به تعبیر روایت وجود مقدس امام صادق علیه السلام به معرفت حضرت صدیقه طاهره راه پیدا می کنند اینها خواص اند دیگر لذا اولیاء خدا مراقبه می کردند که یک سال شب قدر را درک بکنند. ماه رمضان که تمام می شد دوباره از فردای فطر آماده می شدند برای شب قدر سال آینده مرحوم سید بن طاوسس در اقبال همین توصیه را می کنند می گویند روز عید فطر شروع کنید مراقبه را برای سال بعد که ان شاء الله سال بعد به شب قدر برسیم آنهایی هم که شب قدر را درک می کنند باز آماده می شوند برای شب قدر بعدی که یک مرتبه بالاتری است. محرم هم همینطوری است محرم یک رزق خاصی درش تقسیم می شود رزقهای محرم همان هایی است که امام رضا علیه السلام در روایتشان به ریان بن شبیب فرمودند شش هفت تا رزق است که فوق العاده است اصلش محرم است روز اول محرم حضرت به ریان بن شبیب توصیه می کنند که یکیش اشک و بکاء است. ان بکیت علی الحسین حتی تسیر دموعک علی خدیک غفرالله لک کل ذنب اذنبته صغیرا کان او کبیرا قلیلا کان او کثیرا بر امام حسین گریه کنیم صورت تر بشود همه گناهان انسان پاک می شود مطهر است. و آخریش هم این بود ان سرک ان تکون معنا فی الدرجات الاولی همه بهشتی ها همراه امام اند بهشت دار ولایت امام است. ولی آنهایی که در درجات اولای علیین اند اگر می خواهید در علیین با ما باشید که این معیت هم به تعبیر بزرگان معیت ظلیه است ما اگر با امام راه می رویم معنایش این نیست که ما یکی امام هم یکی مثل سایه امام و امام است امام ما را با خودش می برد نه این که وقتی با امام می رویم من یک نفرم این که اصلا او امام نمی شود که، در علیین هم وقتی ما با امام هستیم او امام است ما مأموم نه این که ما هم عرض هم نشستیم سر یک سفره این نیست. ان سرک ان تکن معنا فی الدرجات الاولی فاحزن لحزننا وافرح لفرحنا و علیک بولایتنا سه تا دستور است دیگر این عرض من اینجا نیست همینطوری که ماه رمضان رزق خاص دارد رزقش مثلا رزق قرآن است شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن اگر کسی مراقبه کند در ماه رمضان یک آیه قرآن ثواب یک ختم قرآن به اندازه یک ختم قرآن انسان را جلو می اندازد مواعظ قرآن نور قرآن هدایت انسان هدایت قرآن به اندازه ای که در یک ختم قرآن در بیرون ماه رمضان به انسان می رسد در یک آیه قرآن در ماه رمضان به انسان می رسد. رزقهای محرم هم یک رزقهای مخصوصی اند که اگر کسی از این رزق ها متنعم شد روز عاشورا که می شود باید اتفاقی برایش بیافتد ملحق بشود به کاروان سیدالشهداء چون این دعوت حضرت یک دعوت عامی است دیگر، من کان باذلا فینا مهجته موطنا علی لقاء نفسه فالیرحل معنا این یک دعوت عامی است هرکسی جانش را کف دست گرفهت آماده لقاء الله است این لقء الله یک امر حقیقی است ولو از مرگ تعبیر به لقاء کنند مجازا که به مرگ نمی گویند لقء الله یک اتفاقی می افتد که بهش می گویند لقاء الله. اگر کسی این دو قدم را برداشت حالا حضرت فرمود فالیرحل حالا کوچ کند دیگر نماند. وقتی هم کوچ می کند به سمت خدا با ما کوچ کند والا به مقصد نمی رسد. هیچ راحلی بدون امام و بدون همراهی امام به مقصد نمی رسد. خب حالا اگر کسی محرم را خوب درک بکند این دعوت عام حضرت که شاهدش هم در روایادر زیارات هست در زیارت اول رجب گفتند بروید زیارت امام حسین بگویید لبیک یا داعی الله. پس پیداست حضرت دارند دعوت می کنند ما هم داریم اجابت می کنیم. این دعوت عام حضرت را اگر کسی اجابت کند در محرم قاعدتا آنهایی که در محرم خاص دارند روز عاشورا اتفاقی برایشان می افتد ملحق به کاروان حضرت می شوند. یک الحاقی پیدا می شود حالا اگر کسی امثال بنده که نمی توانیم این را درک نکردیم عاشورا را و احساس آن الحاق و سبک بالی و عبور از وادی دنیا را با امام حسین امثال بنده نمی کنیم باید فردای محرم مثل امروز فردای عاشورا خودمان را محیا کنیم برای سال بعد که موانع اجابت و سبک بالی را از خودمان دور کنیم که سبک بال با حضرت حرکت کنیم. موانعی است که نمیگذارد ما حرکت کنیم در سوره مبارکه توبه که خدای متعال به حضرت دستور می دهد برائه من الله اعلام رسمی برائت از مشرکین و کفار کن سه تا صف در عالم شکل می گیرد با این اعلام حضرت صفها جدا می شوند صف مومنین صف مشرکین و کفار صف منافقین در این سوره خصوصیات این سه صف توضیح د اده شده، و بعد هم موانع همراهی حضرت که انسان در این صف نتواند در این صف بندی کنار حضرت باشد لوازم همراهی حضرت در این سوره توضیح دا ده شده شاید هیچ کجا به این اندازه پر از این قرائن نیست که در سوره برائت هست. و پایان سوره هم دستور می دهد اتقوا الله و کونوا مع الصادقین بارتان را بردارید دامنتان را جمع کنید خارهایی که شیطان سر راهتان می گذارد شما را نگیرد اتقوا الله آماده بشوید و کونوا مع الصادقین با حضرت حرکت کنید در عالم، آیه بعد هم البته توضیح می دهد که این معیت معیت در برنامه است هرکاری حضرت انجام می دهند شما را در هر میدانی می برند باید بروید خب عرض من این است خب عرض من این است در این سوره ای که خدای متعال دستور به معیت و همراهی می دهد و معیت هم روشن می کند در آیه بعد می فرماید که و کونوا مع الصادقین ما کان لاهل المدینه و من حولهم ان یتخلف عن رسول الله و لا یرغبوا بانفسهم معیت یعنی این یعنی حق نداری جان خودت را بگیری آنجایی که حضرت در خطر است حضرت در خطر بماند تو جان خودت را حفظ کنی، باید جانت را سپر حضرت قرار بدهی، معیت یعنی این، ذلک بانهم لا یصیبهم دمع و لا نصب ولا مخمصه یعنی کنار حضرت راه بروی گرسنگی های راه خستگی های راه تشنگی های راه را هموار بکنی بر خودت، ولا [] وادیا یغیض الکفار باید یک جایی باید پا بگذاری که دشمن ناراحت می شود کنار حضرت این معیت یعنی این، یک جوری راه بروی روی تپه ای بروی قله ای را فتح کنی که دشمن ناراحت می شود. این معنی معیت است اگر انسان کنار حضرت باشد قدم هایش دشمن را به خشم می آورد مثل می شود مالک اشتر ولا ینالون من عدو نیلا معیت یعنی این یعنی گرسنگیش می آید سختیش می آید زخمی می شوی مجروح می شوی دنیایت را از دست میدهی ولی نتیجه اش این است انا کتب به عمل صالح، با گرسنگیت عمل صالح است با تشنگیت عمل صالح است. خسته می شوی عمل صالح است یک تپه بالا می روی عمل صالح است مجروح می شوی عمل صالح است ولی اگر از حضرت جدا شدی نمازش هم عمل صالح نیست دیگر باب عمل صالح بسته می شود. عمل صالح یعنی با امام راه رفتن، خب در این سوره ای که دستور می دهد موانع راه را چندین جا بیان فرموده من درسم را پس می دهم یک آیه ای که تقدیم کردم ترجمه می کنم. خدای متعال خطاب به مومنین می کند یا ایها الذین آمنوا البته یا ایها الذین آمنوا در خیلی جاها شامل مومنین ظاهری هم می شود ولی ممکن است اینجا یک کمی ایمانش درجه ب الاتری است خطاب می کند به مومنین شما مومنین ما لکم چه بهره ای برای خودتان در نظر گرفتید که وقتی بهتان گفته می شود قیل لهکم انفروا فی سبیل الله به شما گفته می شود در راه خدا بارتان را بردارید کوچ کنید اذ ثاقلتم الی الارض احساس می کنید سنگینی شما را به سمت زمین می کشد سبک بال نیستید چرا؟ شمای مومن چرا وقتی می گویند انفروا فی سبیل الله مثل د استان سیدالشهداء دیگر، این دعوت همین است دیگر، اذا قیل لکم سیدالشهداء دارند د عوت می کنند ان کان باذلا فینا مهجته چرا سبک نیستید چرا اگر یک سفر تفریحی باشد اگر یک متاع دنیا باشد اگر دعوت های دنیایی باشد سبک بال پا می شوید یک روز که می خواهید بروید تفریح از یک ساعت به اذان بیدارید وقتی برای نافله شب بیدار می کنند آدم را چرا سنگینید مالکم اذا قیل لکم انفروا فی سبیل الله اذ ثاقلتم سفر دنیایی باشد اذ ثاقلتم نیست. می گویند بارتان را بردارید در راه خدا کوچ کنید چرا سنگین می شوید کی قائل است پیداست وجود مقدس نبی اکرم است در سوره برائت یعنی همین یعنی حضرت شما را دعوت به نفس فی سبیل الله می کند شما چرا سبک بال اجابت نمی کنید. خدای متعال بیماری را توضیح می دهد درمان را هم توضیح می دهد بیماری این است ارضیتم بالحیاه الدنیا مع الآخره قانع شدید به حیات دنیا، بستان هست؟ آدمی که راضی به حیات الدنیاست این نمی تواند سبکبال کوچ کند در راه خدا خدا رحمت کند یک استاد عزیزی ایشان اینطوری معنا می کرد این رضاء بالحیات الدنیا را، می گفت بعضی ها از دنیا کوچکترند دنیا همیشه برایشان بزرگ است. هوسهای دست نیافته در دنیا و ندیده های در دنیایشان همیشه زیاد است. دنیا هیچ وقت برایشان تنگ نمی شود. لباس تنگ و کفش تنگ به پایشان نیست. تا آخر عمر هم خیلی ندیده نرسیده در دنیا دارند هزار سال هم بمانند باز هم می خواهند بمانند ببینند تجربه کنند. ایشان یک مثال می زد می گفت ما کوچک که بودیم پدر ما ما را می برد برای ما کفش بخرد دو سه شماره بزرگتر می خرید کوچک نشود می گفت کفش پاره می شد تنگ نمی شد هیچ وقت، هیچ وقت احساس تنگی نمی کردیم پایمان بزرگتر از کفشمان نمی شد. یک عده ای اینطوری اند تا آخر عمرشان دنیا برایشان بزرگ است. هیچ وقت احساس تنگی در دنیا نمی کنند. این رضاء بالحیاه الدنیا انسان را سنگین می کند اذ ثاقلتم بالارض این است که قرآن در اول سوره بقره وقتی می خواهد داستان هدایت را توضیح بدهد می فرماید ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین اگر کسی اهل تقوا بود دستش را می گیرند متقی چه کسی است عرض کردم تقوا را گاهی اوقات قرآن به تفصیل توضیح می دهد گاهی در یک دستور خلاصه اش می کند جمع بندی است. متقی یعنی همین یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله کونوا مع الصادقین قوا یعنی با امام راه رفتن. هرچه آدم را از امام جدا کند بی تقوایی است. هرکجا امام است عین تقواست. در وادی ای که امام هست خوابش هم تقواست آنجایی که با امام می خوابی متقی هستی، آنجایی که با امام می خوری می آشامی لذت می بری از سر سفره امام عین تقواست. آنجایی که از امام جدا می شوی می روی در مسجد می شود مسجد ضرار تقوا در یک کلمه یعنی با امام راه رفتن در عالم، قوایش را انسان ببرد دنبال امام، ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین این قرآن آدم هایی که با امام در عالم می خواهند راه برود قدم به قدم راهشان می برد. چراغ راهشان است. سر هر دو راهی راه را بهشان نشان می دهد هدی للمتقین این کتاب آمده آنها را ببرد برساند چه کسانی اند الذین یومنون بالغیب آنهایی که به بیش از دنیا دل بسته اند راضی به حیات دنیا نیستند کسی که راضی بالحیاه الدنیاست این رضای بالحیاه الدنیا نمی گذارد از آن کتاب استفاده کند ارضیتم بالحیاه الدنیا بستان است؟ این بیماری، اگر این بیماری بود هزار سال هم بگذرد اذ ثاقلتم من الارض هر قدر هم بگذرد هر وقت محرم می شود احساس کنیم الان امام حسین یک جوری ما را صدا می زنند که بروی باید همه چیزت را بدهی اذ ثاقلتم فی الارض ارضیتم بالحیاه الدنیا آن وقت خدای متعال سه تا موعظه می فرمایند که درمان این بیماری است اولیش این است و ما متاع الحیاه الدنیا فی الاخره الا قلیل همه دنیا یک کالای اندکی بیشتر نیست. اولا عمرش بسیار کوتاه است یک لحظه است یک چشم به هم زدن است. در قیامت وقتی می پرسند چقدر درنگ کردی می گویند یوم بعض یوم البته مفسرین بعضی اینها را ناظر به عالم برزخ گرفتند. بعضی آیات هم شاید ناظر به عالم دنیاست. لبسنا یوم او بعض یوم، در یک نقلی می دیدم به حضرت نوح وقتی عزرائیل تشریف آوردند برای قبض روح حالا فرمودند عرض کردند آماده اید بله آماده ام می توانم بروم در سایه بنشینم گفتند بله سوال کرد عمر دنیا را چطور دیدی فرمود به اندازه همین آفتاب به سایه آمدن، واقعا همینقدر است. و ما متاع الحیاه الدنیا فی الاخره الا قلیل، بر فرض آدم هزار سال بماند ده هزار سال هم بمانیم متاع الدنیا قلیل است. گیرم آدم مخلد در دنیا باشد سجن المومن است کسی که غیب عالم را دید اینجا برایش زندان است. آنهایی که ندیدند در این زندان خوشند متاع الحیاه الدنیا قل متاع الدنیا فما متاع الحیاه الدنیا الا قلیل حالا من معنای بد برای حیات دنیا هم نمی کنم حیات دنیا در بعضی تأویلات به محیط ولایت سقیفه تعریف شده، حیات دنیا اینکه اینقدر مذمت شده بغض دنیا را داشته باشید یعنی همین دیگر والا از عالم طبیعت آدم چرا بدش بیاید. فما متاع الحیاه الدنیا فی الاخره الا قلیل این موعظه اول کم است خودتان می دانید راضی هستید به کم دوم الا تنفروا یعذبکم عذابا علیما خیال نکنید سر این سفره نشستید آرامش پیدا می کنید و لذت اینطوری نیست. سفره را از زیر پایتان می کشند از جلویتان جمع می کنند اگر سر این سفره نشستید قانع بودید به رنج های بزرگ می افتید. یعذبکم عذابا علیما یکیش در موقع جان دادن است. همه آرزوهای پشت سر انداخته و تسویف ها با هم یک دفعه سر برمیدارند چه کارش می شود کنی وعده هایی که آدم هی ان شاء الله آینده می رسیم نشده ان شاء الله آینده مال می خواهد قدرت می خواهد می گوید انشاء الله می خواهد دنیا را می گوید آینده هی تسویف می کند لحظه آخر دیگر تمام می شود دیگر همه آرزوها با هم سر برمیدارند. بیچاره می کنند آدم را حضرت حالات محتذر را در نهج البلاغه نقل کرده توضیح می دهند اصلا خیلی حالات سنگینی است این یکیش است این هم موعظه دوم الا تنفروا یعذبکم عذابا علیما سوم ممکن است یک کسی راه نیافتد سبک بال بگوید یک خرده بگذار متاع دنیا را جمع کنیم به آخرتمان هم می رسیم. امام حسین صدا می زنن حالا گندم زن و بچه مان را ببریم برسانیم به یمن به امام حسین هم ان شاء الله می رسیم جمع بین دنیا و آخرت این هم می فرماید خیال نکنید شدنی نیست و یستبدل قوما غیرکم خدای متعال منتظر شما نمی ماند. شما دیر کردید شما را حذف می کنند یک جمع دیگر جایتان می گذارند بار را روی وش آنها می گذارند آنها بار را به مقصد می برند. این سه تا موعظه قرآن هست. برای کسانی که راه نمی افتند. شیطان صدا می زند دنیا چون می دانید ما دعوت های مختلفی می شویم دیگر یک دعوت دعوت خداست. یک عده ای هستند گوش می دهند گوش جان این دعوت را می شنوند ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان این اول قدمش است یک عده اصلا نمی شنوند جوری غوغای دنیا آنها را مشغول می کند که دعوت خدا را نمی شنوند صدای همه منادی ها را می شنوند جز منادی خدا، دنیا صدا می زند شیطان صدا می زند می شنوند ولی منادی خدا اصلا گوشی نیست که بشنوند. این اشکال این هم راه حل فقط یک نکته می مانمد یکی دو نکته را من عرض کردم درس پس بدهم عرض می کنم یکی دو نکته هست یک نکته این است که خب ما همه اینها را می دانیم خب متاع الدنیا قلیل فما متاع الحیاه الهدنیا فی الاخره الا قلیل می دانیم که اگر سر سفره دنیا نشستیم به درد و رنج می افتیم هیچ کس سر این سفره دنیا آرامش ندارد حتی همان موقعی که این سفره پهن است این سفره خاصیتش این است نشستی توام با رنج است توام با غصه است اهمان موقع که سفره پهن است آدم مضطرب است. چون آدم در بهار پاییز را می بیند کسی که بهار را دوست دارد نمی تواند در بهار ناراحت پاییز نباشد. اولیاء خدا که ناراحت پاییز نیستند چون کاری با بهار ندارند کار با آن صحنه پشت بهار دارند این یک ایه است خدای متعال این سفره را جمع می کند یک سفره دیگر می اندازد چه فرقی می کند. ولی کسی که پای سفره بهار می نشیند در بهار منتظر پاییز است خدای متعال ما را اینطوری آفریده و همین است که ما را به سمت خدا حرکت می دهد و الا اگر آدم در بهار پاییز را نمی دید خب سر سفره بهار می نشست یک دفعه می دید جمع شد. می دید بساط دنیا جمع شده خدای متعال در موقعی که سفره دنیا پهن است آدم را یک جوری آفریده که می فهمد که این سفره جمع شدنی است این است که آدم را عبور می دهد از دنیا لذا دنیا کسی سر سفره اش نشسته لذت نبرده همه اش رنج است عذاب های الیم است الا تنفروا یعذبکم همه اینها را می دانیم بله متاع دنیا قلیل هست همراه با رنج هست فرصت هم کم است تا برویم این پا اون پا کنیم یک کس دیگر جای ما را می گیرد در وادی بندگی خدا بار را روی دوش می گذارند همه اینها درست ولی خب نمی توانم چه کار کنم این سوال اول نمی شود هیچ کارش کرد. می دانم و نمی توانم دوم این که می دانم بله قبول دارم و ما متاع الحیاه الدنیا والاخره الا قلیل ولی متاع دنیا نقد است متاع آخرت نسیه است. واقعا سیلی نقد از حلوای نسیه، واقعا همینطور است. واقعا سیلی نقد به از حلوای نسیه، کسی که نسیه معامله می کند نباید باهاش معامله کرد خیلی واضح است. آن هم نسیه اش هم قطعی نیست البته من نمی خواهم بحث فقهی کنم آنجا یک جایی است آدم مستحب است جنس نسیه هم بدهد آن احسان است. بخصوص کسی که قولش هم درست درمان نیست قول می دهد فردا زیر قولش می زند لا ایمانهم نباید نسیه معامله کرد واقعا اگر آدم به این مبتلا شد که خیال کرد دنیا نقد است وعده خدا نسیه است نمی تواند با خدا معامله کند عمر سعد اشکالش همین بود دیگر، شب تا صبح فکر کرد یک صلواتی بفرستید. عمر سعد شب تا صبح بعد از آن ملاقاتی که با سیدالشهداء ارواحنا فداه داشت حضرت بین دو تا اردوگاه باهاش صحبت کردند شب تا صبح فکر کرد. قدم می زد فکر می کرد. صبح که شد گفت که یقولون می گویند یک آخرتی هست ولی گندم ری نقد است. آدم اگر خیال کرد معامله با خدا نسیه است حتما زمین گیر می شود پس این هم یک اشکال، این اشکال جوابش روشن است هیچ معامله ای نقدتر از معامله خدای متعال نیست. خدای متعال سریع الحساب است. قبل از اقدام مزد را داده، این روایت معنایش شاید همین است که فرمود نیت خیر می کنی آن ملک می نویسد یعنی در صحیفه وجودیت ثبت می شود. این بذر را انداختی از همین الان که نیت کردی این بذر شروع می شود شکوفا شدن مزدی نقدتر از مزد خدا نیست. قبل از عمل بلکه حتی قبل از نیت مزد را داده، انت البادی بالنعم قبل الطلب الطالبین نسیم از آن طرف می آید که آدم نیت می کند و الا نیت ما هم مسبوق به فضل خداست کی مزدش نقدتر از خداست. بله یک قیامتی هم د اریم اولا آن قیامت هم اقترب الساعه والنشق القمر انهم یرونه عیدا و نراهه مومن باید یک نگاهی داشته باشد به عالم که قیامت را نزدیک ببیند و الا قساوت پیدا می کند افتال علیکم العمد فقست قلوبکم اینطوری است دیگر پس اولا کاملا مزد خدا نقد است . از همین دنیا فان مع العسر یسری نمی شود پایت را در و ادی خدا بگذاری مزدش نباشد کم و بیش، مزدش همراهش است. پس یک مانعی که موجب می شود آدم نتواند این موعظه را تلقی کند این است که بله متاع دنیا کم است ولی نقد است کاملا به عکس است دنیا نسیه است همه دعوت ها دعوت به نسیه است. جز دعوت به خدا خدای متعال سریع الحساب است نقد نقد با آدم معامله می کند البته غیر از این مزد نقدی که می دهد تا ابد دیگر بهت مزد می هد دو رکعت نماز می خوانی مزدش تا ابد دارد سرازیر می شود این فقط فرق خدای متعال است. فرمود در معراج دیدم که دارند ملائکه درخت هایی غرص می کنند گفتم جبرئیل چه می کنند عرض کرد یا رسول الله متاع از دنیا می آید اینها هم غرص می کنند. چی است گفتند سبحان الله والحمدالله ولا اله الا الله والله اکبر وقتی این تسبیح را می گویند اینها دست به کار می شوند همین که شروع می کنی او دست به کار می شود. بلکه نیت می کنی دست به کار می شود. فرمود اگر نیت کرد نتوانست عمل کند پاک نمی کند پس مزد خدا نقدتر از همه است منتها یک درکی می خواهد که آدم مزد نقد خدا را ببیند. همین که از بسترت می کنی قبل از کندن مزدش شروع شده همین که می کنی سبک بالیش می آید تجافیش می آید واضح است دیگر، پس مزد خدا نقدتر از همه است. آن متاع آخرتی که زیاد است و دنیا در برابر آن کوچک است آن متاع نقد نقد نقد است. آخرت نقد نقد است. کسانی که اهل آخرت اند اصلا از همین جا دارند در آخرت سیر می کنند نه این که بعدا وارد آن ورود قیامت سرجای خودش محفوظ است ولی از همینجا ان الابرار لفی نعیم الان وسط بهشت اند. فرمود من رزقه الله حب الائمه من اهل بیتی فقد اصاب خیرالدنیا والاخره فلا یشکن احد انه فی الجنه الان وسط بهشت است کسی به محبت امام رسید الان وسط بهشت است نه بعدا می برند بهشت بعد سر جای خودش ها، آن هست. عرض کردم این اضافه خداست. فرمود پیامبر ما خذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم شما که احتیاج ندارید کلید گنج های عالم را رد کردید ولی وقتی می آورند شما بگیر دستش به دست تو می خورد پاک می شود. مزد نقد نقد است. البته یک اضافه هم دارد فصل علیهم فان صلاتک سکن لهم ما بر پیامبر خدا صلوات بفرستیم همه چیز گیر ما می آید چیزی گیر ایشان نمی آید. بله یک چیز گیر حضرت می آید ما به شفاعت می رسیم حضرت خوشحال می شوند این گیر حضرت می آید. حالا خیال کنیم حضرت با صلوات ما رفعت درجه پیدا می کند کسی که ضربه علی یوم الخندق دستش هم که سحر بالا می برد افضل من همه دعای ثقلین است این با دعای من به جایی نمی رسد. بله من را به امام ملحق می کند وقتی ملحق شدم امام خوشحال می شود ان ادخلتنی النار و فیذلک سرور نبیک حضرت خوشحال می شوند این بحره حضرت از صلوات ماست والا حضرت ترفیع درجه پیدانمی کند. ولی صلوات پیامبر بر ما چطور آن هم همین است یا همه رشد ما در این صلوات است هو الذی یصلی علیکم و ملائکه لیخرجکم من الظلمات الی النور ما با صلوات حضرت سیر در وادی نور می کنیم. و صل علی پس عنایت کردید پس چقدر مزد نقد نقد نقد است. حالا پولت را بده به اهل دنیا این نقد است همین که می دهی جنست را دست پیامبر وارد دار الخلود می شوی، ما عندکم ینفد و ما عندالله باق، به دست امام می دهی به دست خدا دادی باقی می شود دیگر می شود وجه الله اگر امام وجه الله است هرچه هم خرج امام می شود وجه الله می ماند. ما عندکم ینفد، پس معامله با امام نقد نقد نقد است. جانت را همین که می بری به سمت امام باقیش کردی تا وقتی به سمت امام نرفته در حال فناء است کم می شود این برف دارد آب می شود. همین که دادید دست امام این مخلد می شود جاودانه می شود رویش کار می کنند لذا معامله با امام نقدترین معامله است. این یک اشتباه عمر سعد بود خیال می کرد با امام حسین معامله کند معامله اش نسیه است با ابن زیاد معامله کند معامله اش نقد است حالا برو ببین مزد نقدت را بگیر ببینم. مزد تو نقد بود یا مزد حبیب، همان شب عاشورا پرده را کنار زد فرمود ببینید با امام امام که با کسی نقد نسیه نمی کند که، جنس من را می گیرد فردا مزد بدهد امام، همه گنجینه های عالم دستش است چرا فردا، البته مزدی که امام می دهد الی الابد است دو رکعت نماز می خوانی بهت بهشت می دهند. همیشه در نعمت های بهشتی هستی این مزد خداست ولی نقد نقد نقد است. پس این یک نکته که مزد خدا خیلی مزد نقدی است اما آن نکته اول که وقت گذشت دیگر عذر می خواهم آن نکته هم مهم است بله می دانیم متاع الدنیا قلیل فی الاخره الا قلیل فما متاع الحیاه الدنیا فی الاخره :[] می دانیم کوچ نکنیم عذاب است پشتش می دانیم سر سفره دنیا نشستن رنج می آورد می دانیم که مارا برمیدارند خیلی فرصت نداریم فرصت همراهی کوتاه است با امام نرفتی یک یار دیگری می نشانند کنار امام تو محرم می شوی نمی دانم چه کار کنم. این چه کار کنیم هم راه درمانش من بی ادبی است درس پس می دهم راهش این است قرآن سراسر موعظه است. یا ایها الناس قد جائتکم موعظه و شفاء منتها به این شفاء رسیدن به این داروی قرآن رسیدن یک راهی دارد باید لقاء سمع کنی یلقون سمع باید مثل متقین که خضرت فرمود شبها اما اللیل فصافون اقدامهم خبردار می ایستند. قرآن را به روش ترتیل می خوانند یحزنون به قلوبهم آن وقت یستصیرون به دوائا دائم این جور قرآن خواندن بیماری انسان را شفاء می دهد . آدم سر سفره قرآن این آیه را یک بار اگر انسان درست بخواند نور این آیه به دل انسان بهش برسد خاصیت رسیدن نور آیه این است لو انزلنا هذا لقرآن علی جبل لرأیته خاشعا متصدعا قساوت قلب می رود قلب خاشع می شود نور قرآن یک آیه قرآن نورش به قلب برسد شرح صدر پیدا می شود فرمود شرح صدر نور یقع فی قلب مومنین، خاصیتش هم تجافی است خاصیتش هم انابه الی دارالخلود است علامتش هم استعداد آماده مرگ است این آمادگی اثر رسیدن این نور است. فرمود نور یقع فی قلب مومن، این همان نور قرآن است دیگر نور امام است. لذا راه حل این درمان هم این است که آدم خودش را به امام برساند و قرآن را درست بخواند اگر القاء سمع کرد انسان گوش داد به قرآن و درست خواند مواعظ قرآن این بیماری ها را مرتفع می کند. خودش شفاست هم موعظه است هم شفاست. اینطور نیست که بگوید من موعظه قرآن را می فهمم. نمی توانم بیمارم چه کنم بیمار که با موعظه کارش درست نمی شود نه هم موعظه است هم شفاست اگر القاء سمع به این موعظه کردی نور قرآن بیماری را رفع می کند حسد را می برد تعلق به دنیا سبک بال می کند. فقط اگر موعظه بود اشکال باقی بود خدای متعال ما را موعظه می کند خدایا موعظه می کنی چه کنم نمی توانم از دنیا دل بکنم. نه این موعظه شفاء هم هست اگر گوش بدهی بیماریت هم خوب می کند سبک بالت می کند اشکال این است که آدم القاء سمع نمی کند خب اثر نمی کند. یک راه دیگر هم د ارد که این تعلقتی که آدم نمی تواند بکند می داند و نمی تواند.راهش بلای الهی است. بلای الهی می آید ریشه تعلقات را می سوزاند. و هیچ بلایی مثل بلایی که سیدالشهداء تحمل کردند تعلقات دنیایی را ریشه کن نمی کند. فرمود متأثر می شوی گناه هایت پاک می شود اشکت جاری شد جهنمی که در وجود آدم است خاموش می شود. هیچ چیز مثل اشک بر سیدالشهداء ریشه تعلقات را نمی کند. ان بکیت علی الحسین حتی تسیر دموعک علی خدیک غفرالله له کل ذنب اذنبته عن یعطینی بمصابی بکم افضل ما یوتی ما مصاب بمصیبه یک جمله عرض ادب کنم ان شاء الله فیض آماده است. السلام علی الحسین. علتش هم این است بذل مهجته فیک همینطوری که ما را دعوت نکرده که بگوییم اجابت سخت است. بذل مهجته فیک لیستنقض عبادک من الجهاله و حیره الضلاله قتیل العبره است یک جوری عاشورا را شکل داد که همه مومنین تا قیامت بسوزند و در این سوختن رشد کنند پاک بشوند.
قتیل العبره است.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 42:11

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    عالی بود ممنون

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی