- 1134
- 1000
- 1000
- 1000
ما و استمرار فرهنگ سقیفه، جلسه پنجم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «ما و استمرار فرهنگ سقیفه»، جلسه پنجم، سال 1399
«سقیفه» یک فرهنگ است نه یک رخداد و حادثه یکباره. سقیفه، حمله مغول نیست که مغولها تفوق نظامی پیدا کردند ولیکن نوادگانِ چنگیز خونریز، شیعه شدند و تقریباً در همه شهرها موقوفههای دارند. مغولها مرتکب ظلم و قتل شدند ولیکن پایدار نبودند.
ظلمِ خطرناکتر از ظلم چنگیز؛ ظلمی است که رنگ و لعاب حقیقت بدان بزنند و مار خوشخطوخال، فریبنده و فریبکار باشد. این کار را بسیار سخت میکند. غربت حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه و فرزندانِ ایشان نسبت به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم همینجا است.
اگر دشمنان در زمان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم کافر نبودند و منافق بودند، تظاهر به اسلام میکردند. اگر زیرِ لب یا یکگوشه بد میگفتند؛ هنگام توبیخ به غلط کردن میافتادند. غلط کردم و ببخشید میگفتند و ظاهر را حفظ میکردند. دیگر نمیگفتند: حق و حق! بلکه میگفتند: ما باطل هستیم و مرتکب اشتباه و خطا شدیم. «یحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَکمْ لِیرْضُوکمْ» سوگند میخوردند که دیگر از این کارها نمیکنیم و شما را راضی میکنیم.
در برابر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه یک اسلام…کاری ندارم که این اسلام؛ اسلام بود یا نبود. ظاهر، هیکل، پرچم، شعار و… همگی «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه»، اسلام، نماز و آثار اسلامی بود! کار خیلی سختتر بود. هر چه گذشت؛ اوضاع بر ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین از این جهت سختتر شد چون تزویر پررنگتر شد.
یکی از کارهایی که دشمنان اهل بیت علیهم السلام انجام میدهند این است که «مناقب نویسی» میکنند.
هدایت اختیاری است ولیکن باید بستر را فراهم کرد. اهل سنت یک طیف نیستند، همانطور که شیعیان یک طیف نیستند. قیامت بسیاری از این افراد یقه علماء خود و خیلی از ما را میگیرند و میگویند: ما از حقیقت خبر نداشتیم؛ اینها با تحریک عناد و لج ما را درآوردند لذا ما به سمت اینها نرفتیم و سخن اینها را هم نشنیدیم و آنها هم با کتمان حقیقت را پنهان کردند.
اگر الآن یک نفر به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه جسارت کند؛ ما دیگر حرف او را نمیشنویم. معلوم نیست که در پرونده اعمال ما در قیامت چند مرتبه بنویسند که «صد عن سبیل الله» کردی، فلانی میخواست هدایت شود ولیکن تو یک حرف زدی و او لج کرد و رفت. در کارنامه اعمال این فرد مینویسند: صد عن سبیل الله و معیت با معاویه لعنه الله علیه. حال اینکه او هدایت نشد، باید حساب خود را پس بدهد.
اگر کسی قدری کارِ تاریخی کرده باشد، میفهمد که چه بلایی بر سر این افراد آوردند تا دستِ این افراد به حق نرسد. این افراد چه میدانند حقیقت چیست و در قیامت یقه علماء خود را میگیرند که اینها چه بود که به ما گفتید.
قیامت یقه شیعیانی که توانِ بیان درخور دارند را خواهند گرفت. خداوند متعال در موضع تبلیغ به حضرت موسی و هارون علی نبینا و آله و علیهما السلام میفرمودند: «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَینًا لَعَلَّهُ یتَذَکرُ أَوْ یخْشَی» با نرمیِ کلام با فرعون سخن بگویید. این تبلیغ به گونه ای نباشد که لج فرعون دربیاید، بالاخره فرعون سلطان است. یک جوری بگوید؛ شاید فرعون هم هدایت شد.
شما گمان نکنید که حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه همینطوری یزید، شمر، عمر بن سعد لعنه الله علیهم اجمعین را در کربلا تبلیغ کردند که بیایید. امام حسین صلوات الله علیه، عبدِ محض آن الله است که برای فرعون هم سفره هدایت پهن میکند. بله! هدایت اختیاری است. کسی را به اجبار هدایت نمیکنند. جناب حر سلام الله علیه برمیگردد ولیکن فردی دیگری برنمیگردد.
هدایت اختیاری است ولیکن حضرت حق میفرماید: «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَینًا». دلِ شیعه باید از بغض الو بگیرد و غلغل کند ولیکن ظاهر او خندان باشد و حق را بفهماند. ما با یقه کشی، دشنام و فریاد جز ضربه به مکتب اهل بیت علیهم السلام هیچ کاری نمیکنیم.
امام صادق صلوات الله علیه که این همه شاگرد غیر شیعه داشتند، فحش نمیدادند و همه را به اجبار هدایت نمیکردند. خیلی از هزاران غیر شیعه که به محضر امام صادق صلوات الله علیه میآمدند و میرفتند، شیعه نشدند. خب توفیق نداشتند.
«سقیفه» یک فرهنگ است نه یک رخداد و حادثه یکباره. سقیفه، حمله مغول نیست که مغولها تفوق نظامی پیدا کردند ولیکن نوادگانِ چنگیز خونریز، شیعه شدند و تقریباً در همه شهرها موقوفههای دارند. مغولها مرتکب ظلم و قتل شدند ولیکن پایدار نبودند.
ظلمِ خطرناکتر از ظلم چنگیز؛ ظلمی است که رنگ و لعاب حقیقت بدان بزنند و مار خوشخطوخال، فریبنده و فریبکار باشد. این کار را بسیار سخت میکند. غربت حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه و فرزندانِ ایشان نسبت به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم همینجا است.
اگر دشمنان در زمان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم کافر نبودند و منافق بودند، تظاهر به اسلام میکردند. اگر زیرِ لب یا یکگوشه بد میگفتند؛ هنگام توبیخ به غلط کردن میافتادند. غلط کردم و ببخشید میگفتند و ظاهر را حفظ میکردند. دیگر نمیگفتند: حق و حق! بلکه میگفتند: ما باطل هستیم و مرتکب اشتباه و خطا شدیم. «یحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَکمْ لِیرْضُوکمْ» سوگند میخوردند که دیگر از این کارها نمیکنیم و شما را راضی میکنیم.
در برابر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه یک اسلام…کاری ندارم که این اسلام؛ اسلام بود یا نبود. ظاهر، هیکل، پرچم، شعار و… همگی «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه»، اسلام، نماز و آثار اسلامی بود! کار خیلی سختتر بود. هر چه گذشت؛ اوضاع بر ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین از این جهت سختتر شد چون تزویر پررنگتر شد.
یکی از کارهایی که دشمنان اهل بیت علیهم السلام انجام میدهند این است که «مناقب نویسی» میکنند.
هدایت اختیاری است ولیکن باید بستر را فراهم کرد. اهل سنت یک طیف نیستند، همانطور که شیعیان یک طیف نیستند. قیامت بسیاری از این افراد یقه علماء خود و خیلی از ما را میگیرند و میگویند: ما از حقیقت خبر نداشتیم؛ اینها با تحریک عناد و لج ما را درآوردند لذا ما به سمت اینها نرفتیم و سخن اینها را هم نشنیدیم و آنها هم با کتمان حقیقت را پنهان کردند.
اگر الآن یک نفر به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه جسارت کند؛ ما دیگر حرف او را نمیشنویم. معلوم نیست که در پرونده اعمال ما در قیامت چند مرتبه بنویسند که «صد عن سبیل الله» کردی، فلانی میخواست هدایت شود ولیکن تو یک حرف زدی و او لج کرد و رفت. در کارنامه اعمال این فرد مینویسند: صد عن سبیل الله و معیت با معاویه لعنه الله علیه. حال اینکه او هدایت نشد، باید حساب خود را پس بدهد.
اگر کسی قدری کارِ تاریخی کرده باشد، میفهمد که چه بلایی بر سر این افراد آوردند تا دستِ این افراد به حق نرسد. این افراد چه میدانند حقیقت چیست و در قیامت یقه علماء خود را میگیرند که اینها چه بود که به ما گفتید.
قیامت یقه شیعیانی که توانِ بیان درخور دارند را خواهند گرفت. خداوند متعال در موضع تبلیغ به حضرت موسی و هارون علی نبینا و آله و علیهما السلام میفرمودند: «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَینًا لَعَلَّهُ یتَذَکرُ أَوْ یخْشَی» با نرمیِ کلام با فرعون سخن بگویید. این تبلیغ به گونه ای نباشد که لج فرعون دربیاید، بالاخره فرعون سلطان است. یک جوری بگوید؛ شاید فرعون هم هدایت شد.
شما گمان نکنید که حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه همینطوری یزید، شمر، عمر بن سعد لعنه الله علیهم اجمعین را در کربلا تبلیغ کردند که بیایید. امام حسین صلوات الله علیه، عبدِ محض آن الله است که برای فرعون هم سفره هدایت پهن میکند. بله! هدایت اختیاری است. کسی را به اجبار هدایت نمیکنند. جناب حر سلام الله علیه برمیگردد ولیکن فردی دیگری برنمیگردد.
هدایت اختیاری است ولیکن حضرت حق میفرماید: «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَینًا». دلِ شیعه باید از بغض الو بگیرد و غلغل کند ولیکن ظاهر او خندان باشد و حق را بفهماند. ما با یقه کشی، دشنام و فریاد جز ضربه به مکتب اهل بیت علیهم السلام هیچ کاری نمیکنیم.
امام صادق صلوات الله علیه که این همه شاگرد غیر شیعه داشتند، فحش نمیدادند و همه را به اجبار هدایت نمیکردند. خیلی از هزاران غیر شیعه که به محضر امام صادق صلوات الله علیه میآمدند و میرفتند، شیعه نشدند. خب توفیق نداشتند.
تاکنون نظری ثبت نشده است