- 1408
- 1000
- 1000
- 1000
رازهای عاشورا؛ راه سلوک، رمز ظهور، جلسه پنجم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع "رازهای عاشورا؛ راه سلوک، رمز ظهور"، جلسه پنجم، سال 1391
تماشا کردنِ لحظۀ شکفته شدنِ فطرت انسان ها در شور و حالِ زیبای دسته های عزا، موجب شکوفایی فطرتِ انسان تماشاگر می شود و قفل دلش را باز می کند. در دستههای عزاداری، احساسات حسینی که از فطرت نشأت گرفته است را می توان به خوبی مشاهده کرد. وقتی عدهای آدم های علم زده و قسیالقلب به جان فرهنگ جامعه بیافتند، چیزی که در جامعه بی ارزش می شود دسته های عزاداری اباعبدالله الحسین (ع) است. اما وقتی عده ای از انسان های روشن ضمیر و دیندار که معرفتشان از شعور فطری نشأت گرفته است در مدیریت فرهنگی جامعه در ابعاد مختلف قرار بگیرند، زیباترین صحنه های رونق یافته در جامعه، دسته های عزاداری خواهد بود.
اگر کلان نگری نداشته باشیم و فقط به جزئیات بپردازیم، برده خواهیم شد. اگر مسائل کلان دینی را درک نکنیم بندۀ خدا نخواهیم شد. بلکه با همین دینداری بندۀ غیرخدا خواهیم شد. پس کلان نگری در مورد دین هم لازم است. هم بندگی و هم زندگیِ ما به داشتن نگاهی کلان که به مدیریت عالم مربوط است وابستگی تام و تمام دارد. اگر موضوع ولایت در دین این قدر مهم است که نماز و سایر اعمال انسان بی ولایت قبول نمی شود، یکی از دلایلش این است که موضوع ولایت به مدیریت عالم مربوط است. یعنی یک موضوع کلان مدیریتی است. کلان نگری یک مهارت است و این یک نوع زندگی و یک تصمیم است که باید روزی برای خودمان بگیریم و کلان نگر شویم. اگر در موضوعات مربوط به مدیریت عالم، کلان نگر نباشیم نزدیک است که ضدانقلاب بشویم. چون مسیر را درک نمی کنیم و فقط جلوی پای خود را می بینیم، لذا نمی فهمیم چه خطراتی در مسیر وجود دارد و چگونه باید از آنها عبور کنیم.
ما که برای ظهور لحظه شماری می کنیم، باید نقش خود را در ارتباط با امر فرج در عالم پیدا کنیم. در میان قواعد ظهور که برگرفته از سنن الهی حاکم بر حیات بشر هستند، یکی از قواعد به وجود آمدن خلأ تئوریک در عالم در آستانۀ ظهور است و ما امروز داریم علائمِ این خلأ تئوریک و بن بست های مردم غرب را می بینیم. ما باید با امام حسین (ع) به امام زمان (عج) برسیم. غیر از اباعبدالله (ع) چه کسی در آمادهسازی ما برای ظهور می تواند معلّم ما باشد؟ رازهای عاشورا است که مراحل ظهور را برای ما روشن می کند.این مسأله نه تنها برای جامعه راه گشاست بلکه اگر خودمان هم خواستیم در این زمانه رشد معنوی و اخلاقی داشته باشیم، راهش امام حسین (ع) و درک رازها و پیام های عاشوراست.
اباعبدالله (ع) محور وحدت است و امروز دشمنان میلیارد ها دلار خرج می کنند تا ایشان را محور اختلاف قرار دهند. هر کسی نمی تواند علی (ع) را دوست داشته باشد ولی همه می توانند حسین (ع) را دوست داشته باشند. امام حسین (ع) جایگاهی در فطرت دارد که می تواند موجب شکوفایی آن شود. تجربۀ شکفته شدن فطرت و حس کردن حرارتِ آتش فطرت، در خیمۀ اباعبدالله الحسین (ع) قابل حصول است. اینکه ما بدون تهذیب نفس می توانیم این قدر عاشقانه به سوی حسین (ع) برویم، معجزۀ فطرت است.
تماشا کردنِ لحظۀ شکفته شدنِ فطرت انسان ها در شور و حالِ زیبای دسته های عزا، موجب شکوفایی فطرتِ انسان تماشاگر می شود و قفل دلش را باز می کند. در دستههای عزاداری، احساسات حسینی که از فطرت نشأت گرفته است را می توان به خوبی مشاهده کرد. وقتی عدهای آدم های علم زده و قسیالقلب به جان فرهنگ جامعه بیافتند، چیزی که در جامعه بی ارزش می شود دسته های عزاداری اباعبدالله الحسین (ع) است. اما وقتی عده ای از انسان های روشن ضمیر و دیندار که معرفتشان از شعور فطری نشأت گرفته است در مدیریت فرهنگی جامعه در ابعاد مختلف قرار بگیرند، زیباترین صحنه های رونق یافته در جامعه، دسته های عزاداری خواهد بود.
اگر کلان نگری نداشته باشیم و فقط به جزئیات بپردازیم، برده خواهیم شد. اگر مسائل کلان دینی را درک نکنیم بندۀ خدا نخواهیم شد. بلکه با همین دینداری بندۀ غیرخدا خواهیم شد. پس کلان نگری در مورد دین هم لازم است. هم بندگی و هم زندگیِ ما به داشتن نگاهی کلان که به مدیریت عالم مربوط است وابستگی تام و تمام دارد. اگر موضوع ولایت در دین این قدر مهم است که نماز و سایر اعمال انسان بی ولایت قبول نمی شود، یکی از دلایلش این است که موضوع ولایت به مدیریت عالم مربوط است. یعنی یک موضوع کلان مدیریتی است. کلان نگری یک مهارت است و این یک نوع زندگی و یک تصمیم است که باید روزی برای خودمان بگیریم و کلان نگر شویم. اگر در موضوعات مربوط به مدیریت عالم، کلان نگر نباشیم نزدیک است که ضدانقلاب بشویم. چون مسیر را درک نمی کنیم و فقط جلوی پای خود را می بینیم، لذا نمی فهمیم چه خطراتی در مسیر وجود دارد و چگونه باید از آنها عبور کنیم.
ما که برای ظهور لحظه شماری می کنیم، باید نقش خود را در ارتباط با امر فرج در عالم پیدا کنیم. در میان قواعد ظهور که برگرفته از سنن الهی حاکم بر حیات بشر هستند، یکی از قواعد به وجود آمدن خلأ تئوریک در عالم در آستانۀ ظهور است و ما امروز داریم علائمِ این خلأ تئوریک و بن بست های مردم غرب را می بینیم. ما باید با امام حسین (ع) به امام زمان (عج) برسیم. غیر از اباعبدالله (ع) چه کسی در آمادهسازی ما برای ظهور می تواند معلّم ما باشد؟ رازهای عاشورا است که مراحل ظهور را برای ما روشن می کند.این مسأله نه تنها برای جامعه راه گشاست بلکه اگر خودمان هم خواستیم در این زمانه رشد معنوی و اخلاقی داشته باشیم، راهش امام حسین (ع) و درک رازها و پیام های عاشوراست.
اباعبدالله (ع) محور وحدت است و امروز دشمنان میلیارد ها دلار خرج می کنند تا ایشان را محور اختلاف قرار دهند. هر کسی نمی تواند علی (ع) را دوست داشته باشد ولی همه می توانند حسین (ع) را دوست داشته باشند. امام حسین (ع) جایگاهی در فطرت دارد که می تواند موجب شکوفایی آن شود. تجربۀ شکفته شدن فطرت و حس کردن حرارتِ آتش فطرت، در خیمۀ اباعبدالله الحسین (ع) قابل حصول است. اینکه ما بدون تهذیب نفس می توانیم این قدر عاشقانه به سوی حسین (ع) برویم، معجزۀ فطرت است.
تاکنون نظری ثبت نشده است