display result search
- 1719
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت امام رضا (علیه السلام)
سخنرانی حجت الاسلام محمدتقی فلسفی با موضوع شهادت امام رضا (ع)
وقتی رسول خدا (ص) به مقام نبوت مبعوث شد با رعایت اصول اخلاقی مردم را به دین اسلام دعوت کرد و تبعیض را از بین برد و به مردم بندگی کردن را آموخت. در این زمان مردم از فشارها آزاد شدند و زندگی اسلامی را آغاز کردند. اما بعد از رحلت ایشان جامعه به مرور از این مدار خارج شد و دشمنی هایی در گوشه و کنار آغاز گردید. مروری بر تاریخ، ماجرای این دشمنی ها را به روشنی نشان می دهد. دشمنی ها و توطئه هایی که دامنگیر همه ی ائمه (ع) بود.
یکی از نمونه های این دشمنی ها در جریان ورود مسلم به کوفه و شهادت امام حسین (ع) در کربلا به خوبی دیده می شود. بعد از اینکه مسلم را در کوفه اسیر کردند و او را در حالی که غرق در خون بود نزد عبیدالله آوردند، عبید الله به او گفت که شهر آرام بود و این تو بودی که آمدی و مردم را به جان هم انداختی. مسلم گفت که من اخلال گر نیستم . نیت ما این است که جامعه ی منحرف تو را به شیوه ی درست رسول خدا (ص) بر گردانیم. همه ی معصومین به همین شیوه مبارزه کرده و تا پای شهادت پیش رفتند اما هدف آنها در هم کوبیدن اهل بیت (ع) بود. با ایجاد جنگ برای امامان جوسازی و تبلیغات ضد دین راه می اندختند و اهداف خود را پیش می بردند.
شواهد بسیاری در تاریخ در روشن شدن این موضوع وجود دارد و یک نمونه از آن لعن امیرالمؤمنین (ع) در منابر بعد از شهادت ایشان بود. دلیل این امر این بود تا مردم نسبت به فرزندان علی نیز بی اعتماد شوند و از آنان پیروی نکنند. این دشمنی ها ادامه داشت تا به زمان امام رضا (ع) رسید . در این زمان نیز مأمون امام را تهدید کرد که برای پیشبرد اهداف خود امام باید ولایتعهدی را بپذیرد . این موضوع در ظاهر با احترام همراه بود اما در باطن دربردارنده ی اهدافی شوم بود. امام در مقابل این دشمنی جواب دندان شکنی به مأمون داد و در نهایت به شهادت رسید. امام قبل از شهادت به او گفت که تو می خواهی با این کار نقشه های ناسالمت را زیر لوای اسلام پنهان کنی و به هدف برسی. سالی که امام آمد باران نبارید و مأمونیان ضد ایشان تبلیغاتی کردند. به ایشان گفتند برود و دعای باران بخواند. باران که بارید بر عزت امام افزوده شد و نقشه های مأمون نقش بر آب شدند. در نهایت نیز ایشان را به شهادت رساندند و بدی خود را در طول تاریخ ماندگار کردند.
وقتی رسول خدا (ص) به مقام نبوت مبعوث شد با رعایت اصول اخلاقی مردم را به دین اسلام دعوت کرد و تبعیض را از بین برد و به مردم بندگی کردن را آموخت. در این زمان مردم از فشارها آزاد شدند و زندگی اسلامی را آغاز کردند. اما بعد از رحلت ایشان جامعه به مرور از این مدار خارج شد و دشمنی هایی در گوشه و کنار آغاز گردید. مروری بر تاریخ، ماجرای این دشمنی ها را به روشنی نشان می دهد. دشمنی ها و توطئه هایی که دامنگیر همه ی ائمه (ع) بود.
یکی از نمونه های این دشمنی ها در جریان ورود مسلم به کوفه و شهادت امام حسین (ع) در کربلا به خوبی دیده می شود. بعد از اینکه مسلم را در کوفه اسیر کردند و او را در حالی که غرق در خون بود نزد عبیدالله آوردند، عبید الله به او گفت که شهر آرام بود و این تو بودی که آمدی و مردم را به جان هم انداختی. مسلم گفت که من اخلال گر نیستم . نیت ما این است که جامعه ی منحرف تو را به شیوه ی درست رسول خدا (ص) بر گردانیم. همه ی معصومین به همین شیوه مبارزه کرده و تا پای شهادت پیش رفتند اما هدف آنها در هم کوبیدن اهل بیت (ع) بود. با ایجاد جنگ برای امامان جوسازی و تبلیغات ضد دین راه می اندختند و اهداف خود را پیش می بردند.
شواهد بسیاری در تاریخ در روشن شدن این موضوع وجود دارد و یک نمونه از آن لعن امیرالمؤمنین (ع) در منابر بعد از شهادت ایشان بود. دلیل این امر این بود تا مردم نسبت به فرزندان علی نیز بی اعتماد شوند و از آنان پیروی نکنند. این دشمنی ها ادامه داشت تا به زمان امام رضا (ع) رسید . در این زمان نیز مأمون امام را تهدید کرد که برای پیشبرد اهداف خود امام باید ولایتعهدی را بپذیرد . این موضوع در ظاهر با احترام همراه بود اما در باطن دربردارنده ی اهدافی شوم بود. امام در مقابل این دشمنی جواب دندان شکنی به مأمون داد و در نهایت به شهادت رسید. امام قبل از شهادت به او گفت که تو می خواهی با این کار نقشه های ناسالمت را زیر لوای اسلام پنهان کنی و به هدف برسی. سالی که امام آمد باران نبارید و مأمونیان ضد ایشان تبلیغاتی کردند. به ایشان گفتند برود و دعای باران بخواند. باران که بارید بر عزت امام افزوده شد و نقشه های مأمون نقش بر آب شدند. در نهایت نیز ایشان را به شهادت رساندند و بدی خود را در طول تاریخ ماندگار کردند.
تاکنون نظری ثبت نشده است