- 68
- 1000
- 1000
- 1000
سیر کمالی انسان در مکتب فاطمی، 2
سخنرانی حجت الاسلام محسن کازرونی با موضوع "سیر کمالی انسان در مکتب فاطمی"، جلسه دوم: پاداش عمل برای خدا، سال 1404
محور اصلی سخن ما، حدیثی نورانی از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله بود که جبرئیل امین در شب معراج آن را از جانب خداوند نازل کرد. در این حدیث، خطاب به پیامبر فرمود: یا احمد! هر کس عملش را تنها برای رضایت من انجام دهد، من سه موهبت به او عطا خواهم کرد. این عمل برای رضایت خدا یعنی چه؟ یعنی انسان در تمام شئون زندگی، در کسب و کار، در معاشرت، در عبادت، تنها یک معیار داشته باشد: آیا خدا از این کار راضی است یا نه؟ این، مقام اخلاص است. مقامی که انسان نه برای نام کار کند، نه برای نان، و نه برای مقام و شهرت. فقط و فقط برای خشنودی خدا.حالا ببینیم این سه موهبت الهی چیست؟ اول: عَرَفَ شُکراً لَا یَخَالِطُهُ الجَهل. خداوند به چنین بندهای، چنان حالت شکر و سپاسگزاری میبخشد که هیچ جهل و نادانی در آن راه ندارد. یعنی چشم حقیقتبین به او میدهد که نعمتهای خدا را آنچنان که هست ببیند. دیگر مانند آن پزشک نیست که فقط دکتر را میبیند و خدا را فراموش میکند. بلکه در همان دکتر، دست خدا را میبیند. در سلامتی، در عقل، در ایمان، در قناعت، در همه چیز، مستقیم یا غیرمستقیم، لطف خدا را میبیند و شاکر است. این شکر، همراه با بصیرت است، نه غفلت. دوم: ذِکراً لَا یَخَالِطُهُ النِّسیان. به او ذکری میدهد که با فراموشی همراه نیست. این ذکر، تنها گفتن سبحان الله با زبان نیست. امام صادق علیهالسلام فرمود: اِسْکُنِ اللهَ فِی کُلِّ شَیْءٍ. یعنی خدا را در هر کاری ساکن کن. هنگام طاعت، خدا را یاد کن تا ریا نکنی. هنگام معصیت، خدا را یاد کن تا از گناه بپرهیزی. این ذکر، پردهها را از دل میزداید و آینه دل را صیقل میدهد. سوم: مَحَبَّةً لَا یُقَدَّمُ عَلَیها مَحَبَّةُ المَخلُوقِین. محبتی از جنس خودم در دلش میریزم که هیچ محبت مخلوقی بر آن پیشی نمیگیرد. یعنی محبت خدا، بر محبت پول، مقام، فرزند و همه چیز غلبه میکند. مانند آن تاجر بزرگ، مرحوم حاج محمدحسین کاشانی که وقتی پای امام حسین علیهالسلام در میان بود، با کمال سخاوت، مال خود را - که بسیار دوستش داشت - در راه خدا بخشید. این یعنی محبت خدا، سلطان دل شده است. این سه هدیه، پاداش عمل برای رضای خداست. اما در ادامه، به حدیثی از حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها اشاره کردیم که اوج مطلب را نشان میدهد. ایشان فرمود: اگر بندهای عمل خالصش را به سوی خدا ببرد، یعنی با خلوص به پیشگاه خدا ببرد خداوند بهترین مصلحتها را بر دلش میریزد. دیگر در زندگی سرگردان و حیران نمیماند. خداوند خودش راه را به او نشان میدهد، چه از طریق الهام، چه از طریق استخاره، چه از طریق راهنمایی دیگران. این، لطف مضاعف خداوند به بندهای است که تنها برای او کار میکند.
محور اصلی سخن ما، حدیثی نورانی از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله بود که جبرئیل امین در شب معراج آن را از جانب خداوند نازل کرد. در این حدیث، خطاب به پیامبر فرمود: یا احمد! هر کس عملش را تنها برای رضایت من انجام دهد، من سه موهبت به او عطا خواهم کرد. این عمل برای رضایت خدا یعنی چه؟ یعنی انسان در تمام شئون زندگی، در کسب و کار، در معاشرت، در عبادت، تنها یک معیار داشته باشد: آیا خدا از این کار راضی است یا نه؟ این، مقام اخلاص است. مقامی که انسان نه برای نام کار کند، نه برای نان، و نه برای مقام و شهرت. فقط و فقط برای خشنودی خدا.حالا ببینیم این سه موهبت الهی چیست؟ اول: عَرَفَ شُکراً لَا یَخَالِطُهُ الجَهل. خداوند به چنین بندهای، چنان حالت شکر و سپاسگزاری میبخشد که هیچ جهل و نادانی در آن راه ندارد. یعنی چشم حقیقتبین به او میدهد که نعمتهای خدا را آنچنان که هست ببیند. دیگر مانند آن پزشک نیست که فقط دکتر را میبیند و خدا را فراموش میکند. بلکه در همان دکتر، دست خدا را میبیند. در سلامتی، در عقل، در ایمان، در قناعت، در همه چیز، مستقیم یا غیرمستقیم، لطف خدا را میبیند و شاکر است. این شکر، همراه با بصیرت است، نه غفلت. دوم: ذِکراً لَا یَخَالِطُهُ النِّسیان. به او ذکری میدهد که با فراموشی همراه نیست. این ذکر، تنها گفتن سبحان الله با زبان نیست. امام صادق علیهالسلام فرمود: اِسْکُنِ اللهَ فِی کُلِّ شَیْءٍ. یعنی خدا را در هر کاری ساکن کن. هنگام طاعت، خدا را یاد کن تا ریا نکنی. هنگام معصیت، خدا را یاد کن تا از گناه بپرهیزی. این ذکر، پردهها را از دل میزداید و آینه دل را صیقل میدهد. سوم: مَحَبَّةً لَا یُقَدَّمُ عَلَیها مَحَبَّةُ المَخلُوقِین. محبتی از جنس خودم در دلش میریزم که هیچ محبت مخلوقی بر آن پیشی نمیگیرد. یعنی محبت خدا، بر محبت پول، مقام، فرزند و همه چیز غلبه میکند. مانند آن تاجر بزرگ، مرحوم حاج محمدحسین کاشانی که وقتی پای امام حسین علیهالسلام در میان بود، با کمال سخاوت، مال خود را - که بسیار دوستش داشت - در راه خدا بخشید. این یعنی محبت خدا، سلطان دل شده است. این سه هدیه، پاداش عمل برای رضای خداست. اما در ادامه، به حدیثی از حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها اشاره کردیم که اوج مطلب را نشان میدهد. ایشان فرمود: اگر بندهای عمل خالصش را به سوی خدا ببرد، یعنی با خلوص به پیشگاه خدا ببرد خداوند بهترین مصلحتها را بر دلش میریزد. دیگر در زندگی سرگردان و حیران نمیماند. خداوند خودش راه را به او نشان میدهد، چه از طریق الهام، چه از طریق استخاره، چه از طریق راهنمایی دیگران. این، لطف مضاعف خداوند به بندهای است که تنها برای او کار میکند.


تاکنون نظری ثبت نشده است