سخنرانی استاد سعید عزیزی با موضوع "تربیت نسل متفاوت"، جلسه پانزدهم: پایههای تربیت، سال 1403
در مباحث تربیت و پرورش ما سه کلمه داریم؛ تربیت، مهارت و محفوظات یا دیتا. تربیت با مهارت متفاوت است. زمینهسازی پرورش استعدادهای درونی انسان را تربیت میگویند. هرچه که در درون من وجود دارد و خدا به من داده است و اگر من آن را پررنگ کنم در واقع خودم را تربیت کردهام، اما مهارت متفاوت است. مهارت به معنی آموزههایی است که انسان بر اساس نیازش از محیط بیرونی کسب میکند. خدا یک امر درونی است و همه فطرتها خداجو هستند و اینکه شما به کودک خدا را بفهمانید میشود تربیت، اما نماز یک مهارت است برای ارتباط با خدا، پس اگر کودک نمازخوان شود یعنی مهارت کسب کرده است. تربیت مقدمه بر مهارت است. تربیت یک امر انسانی در تمام دنیاست. تربیت 4 پایه دارد اولین و مهمترین نشانه تربیت محبت است، یعنی کودک محبت داشته باشد. دوم شخصیت یعنی کودک احساس شخصیت کند. سوم معرفت و شناخت نسبت به اطراف و چهارم انسانیت است. این چهار پایه اگر به طور صحیح در فرزند پایه گذاری نشود در آینده دچار آسیبهای مختلفی خواهد شد. اولین فردی که به کودک محبت میکند قطعاً مادر است و دومین فرد کسی است که بیشترین حضور را در آن خانه دارد. آدمها باید از یکدیگر شناخت عاطفی داشته باشند، تا بتوانند محبت کنند. هنر محبت کردن این است که بدانیم فرزندمان لمسی است یا سمعی یا بصری؟ و این جز با شناخت حاصل نمیشود. انسانهای لمسی کسانی هستند که اغلب علاقه زیاد به آغوش و بغل کردن دارند و حس خوبی میگیرند اما غیر لمسیها افرادی هستند که با کمترین بهانهای فاصله میگیرند. افراد بصری کسانی هستند که به شدت تناسب رنگها را متوجه میشوند و در همه زمینه ها چینش خوبی دارند و سمعیها کسانی هستند که به کلمات و حرفها به شدت واکنش نشان میدهند و به شدت عاشق نوشتن و متن هستند. با هر کدام از این مدلها باید متناسب با شخصیت خاص خودشان رفتار کرد. بچهای که محبت ندیده باشد یک پایه از تربیتش ناقص میماند.
در مباحث تربیت و پرورش ما سه کلمه داریم؛ تربیت، مهارت و محفوظات یا دیتا. تربیت با مهارت متفاوت است. زمینهسازی پرورش استعدادهای درونی انسان را تربیت میگویند. هرچه که در درون من وجود دارد و خدا به من داده است و اگر من آن را پررنگ کنم در واقع خودم را تربیت کردهام، اما مهارت متفاوت است. مهارت به معنی آموزههایی است که انسان بر اساس نیازش از محیط بیرونی کسب میکند. خدا یک امر درونی است و همه فطرتها خداجو هستند و اینکه شما به کودک خدا را بفهمانید میشود تربیت، اما نماز یک مهارت است برای ارتباط با خدا، پس اگر کودک نمازخوان شود یعنی مهارت کسب کرده است. تربیت مقدمه بر مهارت است. تربیت یک امر انسانی در تمام دنیاست. تربیت 4 پایه دارد اولین و مهمترین نشانه تربیت محبت است، یعنی کودک محبت داشته باشد. دوم شخصیت یعنی کودک احساس شخصیت کند. سوم معرفت و شناخت نسبت به اطراف و چهارم انسانیت است. این چهار پایه اگر به طور صحیح در فرزند پایه گذاری نشود در آینده دچار آسیبهای مختلفی خواهد شد. اولین فردی که به کودک محبت میکند قطعاً مادر است و دومین فرد کسی است که بیشترین حضور را در آن خانه دارد. آدمها باید از یکدیگر شناخت عاطفی داشته باشند، تا بتوانند محبت کنند. هنر محبت کردن این است که بدانیم فرزندمان لمسی است یا سمعی یا بصری؟ و این جز با شناخت حاصل نمیشود. انسانهای لمسی کسانی هستند که اغلب علاقه زیاد به آغوش و بغل کردن دارند و حس خوبی میگیرند اما غیر لمسیها افرادی هستند که با کمترین بهانهای فاصله میگیرند. افراد بصری کسانی هستند که به شدت تناسب رنگها را متوجه میشوند و در همه زمینه ها چینش خوبی دارند و سمعیها کسانی هستند که به کلمات و حرفها به شدت واکنش نشان میدهند و به شدت عاشق نوشتن و متن هستند. با هر کدام از این مدلها باید متناسب با شخصیت خاص خودشان رفتار کرد. بچهای که محبت ندیده باشد یک پایه از تربیتش ناقص میماند.
کاربر مهمان