- 25810
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 26 سوره آل عمران
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره آل عمران - آیه 26
قُلِ اللَّهُمَّ مَلِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِى الْمُلْکَ مَنْ تَشَآءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَآءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَآءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَآءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَىءٍ قَدِیرٌ
ترجمه
بگو: خداوندا! تو صاحب فرمان و سلطنتى. به هر کس (طبق مصلحت و حکمت خود) بخواهى حکومت مى دهى و از هر کس بخواهى حکومت را مىگ یرى و هر که را بخواهى عزّت مى بخشى و هر که را بخواهى ذلیل مى نمایى، همه خیرها تنها به دست توست. همانا تو بر هر چیز توانایى.
در تفاسیر مى خوانیم که پیامبر اسلام (ص) پس از آنکه مکّه را فتح نمود، وعده فتح ایران و روم را به مسلمانان داد. در آن موقع منافقان با تعجّب به یکدیگر نگاه مى کردند که این آیه نازل شد. گروهى از مفسّران، نزول آیه را در موقع حفر خندق دانسته اند. آن زمان که پیامبر (ص) کلنگ را بر سنگ زد و از آن جرق هاى برخاست، فرمود: من در این جرقه ها فتح کاخ هاى مدائن و یمن را از جبرئیل دریافت کردم. منافقان با شنیدن این سخن، لبخند تمسخر مى زدند که این آیه نازل شد.
آنچه در این آیه در مورد اعطاى عزّت و ذلّت از جانب خداوند آمده، طبق قوانین و سنّت اوست و بدون جهت و دلیل خداوند کسى را عزّت نمى بخشد و یا ذلیل نمى سازد. مثلاً در روایات مى خوانیم: هر کس براى خداوند تواضع و فروتنى کند، خداوند او را عزیز مى کند و هر کس تکبّر نماید، خدا او را ذلیل مى گرداند.
بنابراین عزّت و ذلّت از خداست، ولى ایجاد زمینه هاى آن به دست خود ماست.
پیام ها
1- مالک واقعى تمامى حکومت ها خداست. مُلک براى غیر خدا، موقّتى و محدود است. «مالک الملک»
2- اکنون که مالک اوست پس دیگران امانتدارى بیش نیستند و باید طبق رضاى مالک اصلى عمل کنند. «مالک الملک»
3- اگر انسان مالک مُلک نیست چرا از داشتن آن مغرور و با از دست دادنش مأیوس شود! «مالک الملک»
4- خداوند به هر کس که شایسته و لایق باشد، حکومت مى دهد. همان گونه که به سلیمان، یوسف، طالوت و ذوالقرنین عطا نمود. «تؤتى الملک من تشاء»
5 - حکومت و حاکمیّت، دلبستگى آور است. «نزع» به معناى کندن است و نشانه یک نوع دلبستگى است.
6- عزّت و ذلّت به دست خداست، از دیگران توقّع عزّت نداشته باشیم. «تعزّ من تشاء و تذلّ من تشاء»
7- توحید در دعا و عبادت یک ضرورت است. «بیدک الخیر»
8 - آنچه از اوست، چه دادن ها و گرفتن ها، همه خیر است، گرچه در قضاوت هاى عجولانه ما فلسفه آن را ندانیم. «بیدک الخیر»
9- سرچشمه بدى ها عجز و ناتوانى است. از کسى که بر هر کارى قدرت دارد چیزى جز خیر سر نمى زند. «بیدک الخیر انک على کل شىء قدیر»
قرآن از کسانى که از غیر خدا عزّت مى خواهند به شدّت انتقاد کرده و مى فرماید: «أیبتغون عندهم العزّة فانّ العزّة للّه جمیعاً».
در مناجات شعبانیه مى خوانیم: «الهى بیدک لابید غیرک زیادتى و نقصى».
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
قُلِ اللَّهُمَّ مَلِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِى الْمُلْکَ مَنْ تَشَآءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَآءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَآءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَآءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَىءٍ قَدِیرٌ
ترجمه
بگو: خداوندا! تو صاحب فرمان و سلطنتى. به هر کس (طبق مصلحت و حکمت خود) بخواهى حکومت مى دهى و از هر کس بخواهى حکومت را مىگ یرى و هر که را بخواهى عزّت مى بخشى و هر که را بخواهى ذلیل مى نمایى، همه خیرها تنها به دست توست. همانا تو بر هر چیز توانایى.
در تفاسیر مى خوانیم که پیامبر اسلام (ص) پس از آنکه مکّه را فتح نمود، وعده فتح ایران و روم را به مسلمانان داد. در آن موقع منافقان با تعجّب به یکدیگر نگاه مى کردند که این آیه نازل شد. گروهى از مفسّران، نزول آیه را در موقع حفر خندق دانسته اند. آن زمان که پیامبر (ص) کلنگ را بر سنگ زد و از آن جرق هاى برخاست، فرمود: من در این جرقه ها فتح کاخ هاى مدائن و یمن را از جبرئیل دریافت کردم. منافقان با شنیدن این سخن، لبخند تمسخر مى زدند که این آیه نازل شد.
آنچه در این آیه در مورد اعطاى عزّت و ذلّت از جانب خداوند آمده، طبق قوانین و سنّت اوست و بدون جهت و دلیل خداوند کسى را عزّت نمى بخشد و یا ذلیل نمى سازد. مثلاً در روایات مى خوانیم: هر کس براى خداوند تواضع و فروتنى کند، خداوند او را عزیز مى کند و هر کس تکبّر نماید، خدا او را ذلیل مى گرداند.
بنابراین عزّت و ذلّت از خداست، ولى ایجاد زمینه هاى آن به دست خود ماست.
پیام ها
1- مالک واقعى تمامى حکومت ها خداست. مُلک براى غیر خدا، موقّتى و محدود است. «مالک الملک»
2- اکنون که مالک اوست پس دیگران امانتدارى بیش نیستند و باید طبق رضاى مالک اصلى عمل کنند. «مالک الملک»
3- اگر انسان مالک مُلک نیست چرا از داشتن آن مغرور و با از دست دادنش مأیوس شود! «مالک الملک»
4- خداوند به هر کس که شایسته و لایق باشد، حکومت مى دهد. همان گونه که به سلیمان، یوسف، طالوت و ذوالقرنین عطا نمود. «تؤتى الملک من تشاء»
5 - حکومت و حاکمیّت، دلبستگى آور است. «نزع» به معناى کندن است و نشانه یک نوع دلبستگى است.
6- عزّت و ذلّت به دست خداست، از دیگران توقّع عزّت نداشته باشیم. «تعزّ من تشاء و تذلّ من تشاء»
7- توحید در دعا و عبادت یک ضرورت است. «بیدک الخیر»
8 - آنچه از اوست، چه دادن ها و گرفتن ها، همه خیر است، گرچه در قضاوت هاى عجولانه ما فلسفه آن را ندانیم. «بیدک الخیر»
9- سرچشمه بدى ها عجز و ناتوانى است. از کسى که بر هر کارى قدرت دارد چیزى جز خیر سر نمى زند. «بیدک الخیر انک على کل شىء قدیر»
قرآن از کسانى که از غیر خدا عزّت مى خواهند به شدّت انتقاد کرده و مى فرماید: «أیبتغون عندهم العزّة فانّ العزّة للّه جمیعاً».
در مناجات شعبانیه مى خوانیم: «الهى بیدک لابید غیرک زیادتى و نقصى».
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان