- 590
- 1000
- 1000
- 1000
تاریخ بعثت و عصر ظهور، جلسه چهل و هشتم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «تاریخ بعثت و عصر ظهور»، جلسه چهل و هشتم، سال 1401
ما به موضوع ولایت و امامت امیرالمؤمنین علی(ع) از حیث عقیدتی نمیپردازیم، از حیث فضیلتی هم نمیپردازیم. بله؛ امیرالمؤمنین علی(ع) فضائلی دارند که بسیار بلند، شنیدنی و تأثیرگذار است. امیرالمؤمنین علی(ع) را باید به امامتشان معتقد بود و اصل اعتقاد به امامت امیرالمؤمنین(ع) در طول تاریخ، حافظ ما شیعیان بوده است؛ در مقابل هجمههایی که به این مکتب میشود. اما بحث مورد نظر ما چیز دیگری است.
امروز و شاید خیلی از زمانها در طول تاریخ، ما به بحث دیگری نیاز داریم. این تفکیک را بهطور مشخص انجام بدهم؛ با غضّ نظر از مباحث اعتقادی که بهجای خود لازم و مفید هستند، با غضّ نظر از فضائل امیرالمؤمنین(ع) و حکمتهای امیرالمؤمنین(ع) در امور اخلاقی و معنوی که بهجای خود لازم و مفید هستند، ما به این نیازمندیم که بدانیم شیوۀ مدیریت امیرالمؤمنین علی(ع) چگونه بود که گاهی ابن عباس کم میآورد و گاهی مالک اشتر کم میآورد، و بسیاری از اوقات، مردم کم میآوردند و همراهی نمیکردند.
آنقدر مردم خون به جگر امیرالمؤمنین علی(ع) کردند، با اینکه میدیدند ایشان اهل زهد است، هیچ چیزی برای خودش برنمیدارد. این زهد و این شیوۀ سلوک و شیوۀ مدیریت را مردم میدیدند، آنها عدالت امیرالمؤمنین علی(ع) را با تمام وجودشان چشیدند. میدیدند که حضرت بیتالمال را مساوی تقسیم میکند. مهمتر از مساوی تقسیم کردن بیتالمال، میدانید چیست؟ انسان متأسف میشود که چرا اینها گفته نمیشد؟!
امیرالمؤمنین(ع) نهتنها بیتالمال را مساوی تقسیم میکرد، بلکه در بیتالمال نمیگذاشت چیزی برای سال بعد بماند، یعنی حقّ مردم همین امسال و همین ماه باید توزیع بشود. اما برخی از خلفا این کار را نمیکردند و نگه میداشتند. حضرت فرمود: من مانند حبیبم رسول خدا(ص) که بیتالمال را نگه نمیداشت، کف بیتالمال را جارو میکنم و بهدست مردم میدهم. میدانید اهمیت این کار در چه بود؟ یک قدرت متمرکزی آنجا پدید نمیآمد؛ یعنی قدرت متکاثر و متمرکزی که بعداً بشود دیگران از آن سوءاستفاده کنند و طمع بورزند. اگر این رسم میشد و همیشه این قدرت مالی بین مردم توزیع میشد، چقدر فرق میکرد؟ این خیلی اصل مهمی است. این عدالتِ نامحسوس است. عدالت محسوس امیرالمؤمنین(ع) آنجایی بود که بیتالمال را مساوی تقسیم میکرد؛ بین آدمهای سطح بالای جامعه و سطح پایین جامعه.
امیرالمؤمنین(ع) «عدالت نامحسوس» خیلی زیاد داشتند که باید مواردش را یکی یکی مطالعه کرد. مردم انواع سطوح عدالت امیرالمؤمنین(ع) را میدیدند. زهد ایشان را هم میدیدند. عبادتش را هم میدیدند. اصلاً همان عبادتکردن حضرت، دلبری میکند! وقتی اباعبدالله الحسین(ع) میفرماید: من هر موقع پدرم را دیدم داشت اشک میریخت (مَا دَخَلْتُ عَلَى أَبِی قَطُّ إِلَّا وَجَدْتُهُ بَاکِیاً) آیا مردم این را نمیدیدند؟ واقعاً یک شخصیتی که میدانند او با کمال خلوص اینقدر اهل عبادت است، آیا دوستداشتنی نمیشود؟!
ما به موضوع ولایت و امامت امیرالمؤمنین علی(ع) از حیث عقیدتی نمیپردازیم، از حیث فضیلتی هم نمیپردازیم. بله؛ امیرالمؤمنین علی(ع) فضائلی دارند که بسیار بلند، شنیدنی و تأثیرگذار است. امیرالمؤمنین علی(ع) را باید به امامتشان معتقد بود و اصل اعتقاد به امامت امیرالمؤمنین(ع) در طول تاریخ، حافظ ما شیعیان بوده است؛ در مقابل هجمههایی که به این مکتب میشود. اما بحث مورد نظر ما چیز دیگری است.
امروز و شاید خیلی از زمانها در طول تاریخ، ما به بحث دیگری نیاز داریم. این تفکیک را بهطور مشخص انجام بدهم؛ با غضّ نظر از مباحث اعتقادی که بهجای خود لازم و مفید هستند، با غضّ نظر از فضائل امیرالمؤمنین(ع) و حکمتهای امیرالمؤمنین(ع) در امور اخلاقی و معنوی که بهجای خود لازم و مفید هستند، ما به این نیازمندیم که بدانیم شیوۀ مدیریت امیرالمؤمنین علی(ع) چگونه بود که گاهی ابن عباس کم میآورد و گاهی مالک اشتر کم میآورد، و بسیاری از اوقات، مردم کم میآوردند و همراهی نمیکردند.
آنقدر مردم خون به جگر امیرالمؤمنین علی(ع) کردند، با اینکه میدیدند ایشان اهل زهد است، هیچ چیزی برای خودش برنمیدارد. این زهد و این شیوۀ سلوک و شیوۀ مدیریت را مردم میدیدند، آنها عدالت امیرالمؤمنین علی(ع) را با تمام وجودشان چشیدند. میدیدند که حضرت بیتالمال را مساوی تقسیم میکند. مهمتر از مساوی تقسیم کردن بیتالمال، میدانید چیست؟ انسان متأسف میشود که چرا اینها گفته نمیشد؟!
امیرالمؤمنین(ع) نهتنها بیتالمال را مساوی تقسیم میکرد، بلکه در بیتالمال نمیگذاشت چیزی برای سال بعد بماند، یعنی حقّ مردم همین امسال و همین ماه باید توزیع بشود. اما برخی از خلفا این کار را نمیکردند و نگه میداشتند. حضرت فرمود: من مانند حبیبم رسول خدا(ص) که بیتالمال را نگه نمیداشت، کف بیتالمال را جارو میکنم و بهدست مردم میدهم. میدانید اهمیت این کار در چه بود؟ یک قدرت متمرکزی آنجا پدید نمیآمد؛ یعنی قدرت متکاثر و متمرکزی که بعداً بشود دیگران از آن سوءاستفاده کنند و طمع بورزند. اگر این رسم میشد و همیشه این قدرت مالی بین مردم توزیع میشد، چقدر فرق میکرد؟ این خیلی اصل مهمی است. این عدالتِ نامحسوس است. عدالت محسوس امیرالمؤمنین(ع) آنجایی بود که بیتالمال را مساوی تقسیم میکرد؛ بین آدمهای سطح بالای جامعه و سطح پایین جامعه.
امیرالمؤمنین(ع) «عدالت نامحسوس» خیلی زیاد داشتند که باید مواردش را یکی یکی مطالعه کرد. مردم انواع سطوح عدالت امیرالمؤمنین(ع) را میدیدند. زهد ایشان را هم میدیدند. عبادتش را هم میدیدند. اصلاً همان عبادتکردن حضرت، دلبری میکند! وقتی اباعبدالله الحسین(ع) میفرماید: من هر موقع پدرم را دیدم داشت اشک میریخت (مَا دَخَلْتُ عَلَى أَبِی قَطُّ إِلَّا وَجَدْتُهُ بَاکِیاً) آیا مردم این را نمیدیدند؟ واقعاً یک شخصیتی که میدانند او با کمال خلوص اینقدر اهل عبادت است، آیا دوستداشتنی نمیشود؟!
تاکنون نظری ثبت نشده است