- 5308
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 150 سوره بقره
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره بقره - آیه 150
وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ حَیْثُ مَا کُنْتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ إلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِى وَلِأُتِّمَ نِعْمَتِى عَلَیْکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ
ترجمه
و (اى پیامبر!) از هر جا خارج شدى پس (به هنگام نماز) روى خود را به سوى مسجدالحرام بگردان، و (شما اى مسلمانان نیز) هرجا بودید (در سفر و در حضر) روى خود را به سوى آن بگردانید تا براى (هیچ کس از) مردم جز ستمگرانشان، امکان احتجاج (و مجادله) علیه شما نباشد. پس از آنها نترسید وتنها از من بترسید. و (بدانید تغییر قبله براى آن بود) تا نعمت خود را بر شما تمام کنم و شاید که شما هدایت شوید.
تکرار موضوع تغییر قبله در آیات متعدّد، نشانه اهمیّت آن است. علاوه بر آنکه در هر یک از آیات در کنار این موضوع، مطلب جدیدى را نیز یادآور می شود. مثلاً در این آیه، خداوند بعد از دستور روى نمودن به سوى مسجدالحرام، می فرماید: این بدین خاطر است که مردمان، بهانه اى بر علیه پیامبر و مسلمانان نداشته باشند. چون اهل کتاب مى دانستند که پیامبر اسلام به سوى دو قبله نماز مى خواند و اگر این امر محقّق نمى شد، آنها ایراد مى گرفتند که پیامبر شما فاقد اوصاف ذکر شده در کتابهاى آسمانى پیشین است. و یا اینکه زخم زبان زده و مسلمانان را تحقیر مى کردند که شما دنباله رو یهود هستید و قبله مستقلى ندارید.
البته این ایراد تنها از سوى یهود نبود، بلکه مشرکان نیز مى گفتند: اگر محمّد (ص) به آئین ابراهیم توجه دارد، پس چرا به خانه اى که ابراهیم ساخته است، توجّه ندارد؟ البته منافقان آرام نگرفته و با تغییر قبله، خرده گیرى هاى خود را شروع کرده و مى گفتند: پیامبر، ثبات رأى ندارد. در هر حال خداوند با تأکید و تکرار، مسلمانان را براى پذیرش موضوع و ثبات قدم آماده مى سازد و یادآور مى شود، آنان که دنبال حجت و دلیل باشند، بر شما خرده نخواهند گرفت، ولى افراد ظالم که حقیقت را کتمان مى کنند، از بهانه جویى دست بر نخواهند داشت و شما نباید به آنان اعتنا کنید، و از آنان نترسید و فقط از خداوند بترسید.
قبله، نشانه و مظهر توحید است. قبله، آرم و نشانه مسلمانان است. در نهج البلاغه از کعبه به عنوان عَلَم یعنى پرچم ونشانه آشکار اسلام یاد شده است. بت پرستان و ستاره پرستان هنگام نیایش، به سوى بت و یا ستاره و ماه توجّه مى کردند، امّا اسلام توجّه به خانه خدا را به جاى آن قرار داد و روى کردن به سوى قبله را نشانه توجّه به خدا شمرده است.
در روایات مى خوانیم: پیامبر معمولاً روبه قبله مى نشستند و سفارش کرده اند؛ بسوى قبله بخوابید و بنشینید و حتّى رو به قبله نشستن، عبادت شمرده شده است. قبله، جایگاه و احترام خاصّى دارد و در بعضى اعمال، توجّه به آن واجب است. براى مثال: نمازهاى واجب باید روبه قبله خوانده شود. ذبح حیوان و دفن میّت، باید به سوى قبله باشد.
علاوه بر آنچه ذکر شد، قبله عامل وحدت مسلمانان است. اگر از فراز کره زمین بر مسلمانان نظر کنیم، مى بینیم آنان هر روز پنج بار با نظم و ترتیب خاص، به سوى قبله توجه مى کنند. کعبه، قرارگاه و آمادگاه حرکتها و انقلاب هاى الهى بوده است. از حضرت ابراهیم وحضرت محمد گرفته تا امام حسین (ع) و در آینده حضرت مهدى (عج)، همگى از کنار کعبه حرکت خود را شروع کرده و مى کنند. در عظمت کعبه همین بس که مسلمانان به اهل قبله معروفند.
خداوند متعال در ماجراى تغییر قبله مى فرماید: تغییر قبله براى این است که در آینده نعمت خود را بر شما تمام کنم. یعنى استقلال شما و توجه به کعبه، زمینه اتمام نعمت در آینده است. «لأتمّ نعمتى»
این ماجرا در سال دوم هجرى در مدینه واقع شده است. در سال هشتم هجرى نیز خداوند به مناسبت فتح مکّه مى فرماید: «ویتمّ نعمته علیک» یعنى: این پیروزى براى این است که خداوند در آینده نعمت خود را بر شما تمام کند. چنانکه ملاحظه مى کنید در هر دو آیه «اتمام نعمت» به صیغه فعل مضارع بیان شده است که نشانه حدوث آن در آینده است، ولى در آیه 3 سوره مائده که به هنگام بازگشت از حجةالوداع در سال دهم هجرى و بعد از معرفى رهبرى معصوم در غدیر خم نازل مى شود، اینگونه مى فرماید: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى» امروز نعمت خود را بر شما تمام کردم.
قابل توجّه و دقّت است که خداوند، روى کردن مردم به قبله را قدم نخستین براى اتمام نعمت و فتح مکّه را قدم دیگر و تعیین و معرفى رهبر را آخرین قدم در اتمام نعمت بیان مى کند. لازم به یادآورى است که در جریان تعیین قبله و همچنین تعیین رهبر، تذکّر مى دهد که «لاتخشوهم و اخشونى». چون در هر دو، احتمال مقاومت، مقابله، بهانه گیرى و شایعه پراکنى از سوى دیگران مى رود.
پیامبر اکرم فرمودند: «یا على مثلک فى الامّة کمثل الکعبة نصبها اللّه للنّاس علماً» اى على! مثال تو در میان امّت، همانند مثال کعبه است که خداوند آنرا به عنوان نشانه روشن و پرچم براى مردم قرار داده است، تا جهت خویش را گم نکنند. همچنین در حدیث دیگرى از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: «ونحن کعبة اللّه و نحن قبلة اللّه» ما کعبه و قبله خداوندى هستیم.
پیام ها
1- مسلمانان باید از هر کارى که بهانه به دست دشمن مى دهد پرهیز کنند. «لئلایکون للناس علیکم حجة»
2- نفى سلطه دیگران و رسیدن به استقلال، یک ارزش است. «لئلاّ یکون للناس علیکم حجة»
3- تغییر قبله، عامل خنثى سازى ایرادهاى بى جا و بهانه تراشى هاى اهل کتاب و مشرکان و منافقان مى باشد. «لئلا یکون للناس علیکم حجة»
4- دشمنان خارجى، بزرگترین خطر براى مسلمانان نیستند، بى تقوایى خطر اصلى است. «فلا تخشوهم واخشونى»
5 - تعیین قبله مخصوص براى مسلمانان، زمینه اتمام نعمت خدا بر آنهاست. «ولاتّم نعمتى علیکم»
6- تعیین قبله و نماز خواندن به سوى مسجدالحرام، زمینه هدایت مؤمنان است. «لعلکم تهتدون»
7- هدایت، داراى مراحلى است. با آنکه مخاطب آیه مسلمانان هستند که هدایت شده اند، پس منظور دستیابى به مراحل بالاترى از آن است. «لعلّکم تهتدون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ حَیْثُ مَا کُنْتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ إلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِى وَلِأُتِّمَ نِعْمَتِى عَلَیْکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ
ترجمه
و (اى پیامبر!) از هر جا خارج شدى پس (به هنگام نماز) روى خود را به سوى مسجدالحرام بگردان، و (شما اى مسلمانان نیز) هرجا بودید (در سفر و در حضر) روى خود را به سوى آن بگردانید تا براى (هیچ کس از) مردم جز ستمگرانشان، امکان احتجاج (و مجادله) علیه شما نباشد. پس از آنها نترسید وتنها از من بترسید. و (بدانید تغییر قبله براى آن بود) تا نعمت خود را بر شما تمام کنم و شاید که شما هدایت شوید.
تکرار موضوع تغییر قبله در آیات متعدّد، نشانه اهمیّت آن است. علاوه بر آنکه در هر یک از آیات در کنار این موضوع، مطلب جدیدى را نیز یادآور می شود. مثلاً در این آیه، خداوند بعد از دستور روى نمودن به سوى مسجدالحرام، می فرماید: این بدین خاطر است که مردمان، بهانه اى بر علیه پیامبر و مسلمانان نداشته باشند. چون اهل کتاب مى دانستند که پیامبر اسلام به سوى دو قبله نماز مى خواند و اگر این امر محقّق نمى شد، آنها ایراد مى گرفتند که پیامبر شما فاقد اوصاف ذکر شده در کتابهاى آسمانى پیشین است. و یا اینکه زخم زبان زده و مسلمانان را تحقیر مى کردند که شما دنباله رو یهود هستید و قبله مستقلى ندارید.
البته این ایراد تنها از سوى یهود نبود، بلکه مشرکان نیز مى گفتند: اگر محمّد (ص) به آئین ابراهیم توجه دارد، پس چرا به خانه اى که ابراهیم ساخته است، توجّه ندارد؟ البته منافقان آرام نگرفته و با تغییر قبله، خرده گیرى هاى خود را شروع کرده و مى گفتند: پیامبر، ثبات رأى ندارد. در هر حال خداوند با تأکید و تکرار، مسلمانان را براى پذیرش موضوع و ثبات قدم آماده مى سازد و یادآور مى شود، آنان که دنبال حجت و دلیل باشند، بر شما خرده نخواهند گرفت، ولى افراد ظالم که حقیقت را کتمان مى کنند، از بهانه جویى دست بر نخواهند داشت و شما نباید به آنان اعتنا کنید، و از آنان نترسید و فقط از خداوند بترسید.
قبله، نشانه و مظهر توحید است. قبله، آرم و نشانه مسلمانان است. در نهج البلاغه از کعبه به عنوان عَلَم یعنى پرچم ونشانه آشکار اسلام یاد شده است. بت پرستان و ستاره پرستان هنگام نیایش، به سوى بت و یا ستاره و ماه توجّه مى کردند، امّا اسلام توجّه به خانه خدا را به جاى آن قرار داد و روى کردن به سوى قبله را نشانه توجّه به خدا شمرده است.
در روایات مى خوانیم: پیامبر معمولاً روبه قبله مى نشستند و سفارش کرده اند؛ بسوى قبله بخوابید و بنشینید و حتّى رو به قبله نشستن، عبادت شمرده شده است. قبله، جایگاه و احترام خاصّى دارد و در بعضى اعمال، توجّه به آن واجب است. براى مثال: نمازهاى واجب باید روبه قبله خوانده شود. ذبح حیوان و دفن میّت، باید به سوى قبله باشد.
علاوه بر آنچه ذکر شد، قبله عامل وحدت مسلمانان است. اگر از فراز کره زمین بر مسلمانان نظر کنیم، مى بینیم آنان هر روز پنج بار با نظم و ترتیب خاص، به سوى قبله توجه مى کنند. کعبه، قرارگاه و آمادگاه حرکتها و انقلاب هاى الهى بوده است. از حضرت ابراهیم وحضرت محمد گرفته تا امام حسین (ع) و در آینده حضرت مهدى (عج)، همگى از کنار کعبه حرکت خود را شروع کرده و مى کنند. در عظمت کعبه همین بس که مسلمانان به اهل قبله معروفند.
خداوند متعال در ماجراى تغییر قبله مى فرماید: تغییر قبله براى این است که در آینده نعمت خود را بر شما تمام کنم. یعنى استقلال شما و توجه به کعبه، زمینه اتمام نعمت در آینده است. «لأتمّ نعمتى»
این ماجرا در سال دوم هجرى در مدینه واقع شده است. در سال هشتم هجرى نیز خداوند به مناسبت فتح مکّه مى فرماید: «ویتمّ نعمته علیک» یعنى: این پیروزى براى این است که خداوند در آینده نعمت خود را بر شما تمام کند. چنانکه ملاحظه مى کنید در هر دو آیه «اتمام نعمت» به صیغه فعل مضارع بیان شده است که نشانه حدوث آن در آینده است، ولى در آیه 3 سوره مائده که به هنگام بازگشت از حجةالوداع در سال دهم هجرى و بعد از معرفى رهبرى معصوم در غدیر خم نازل مى شود، اینگونه مى فرماید: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى» امروز نعمت خود را بر شما تمام کردم.
قابل توجّه و دقّت است که خداوند، روى کردن مردم به قبله را قدم نخستین براى اتمام نعمت و فتح مکّه را قدم دیگر و تعیین و معرفى رهبر را آخرین قدم در اتمام نعمت بیان مى کند. لازم به یادآورى است که در جریان تعیین قبله و همچنین تعیین رهبر، تذکّر مى دهد که «لاتخشوهم و اخشونى». چون در هر دو، احتمال مقاومت، مقابله، بهانه گیرى و شایعه پراکنى از سوى دیگران مى رود.
پیامبر اکرم فرمودند: «یا على مثلک فى الامّة کمثل الکعبة نصبها اللّه للنّاس علماً» اى على! مثال تو در میان امّت، همانند مثال کعبه است که خداوند آنرا به عنوان نشانه روشن و پرچم براى مردم قرار داده است، تا جهت خویش را گم نکنند. همچنین در حدیث دیگرى از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: «ونحن کعبة اللّه و نحن قبلة اللّه» ما کعبه و قبله خداوندى هستیم.
پیام ها
1- مسلمانان باید از هر کارى که بهانه به دست دشمن مى دهد پرهیز کنند. «لئلایکون للناس علیکم حجة»
2- نفى سلطه دیگران و رسیدن به استقلال، یک ارزش است. «لئلاّ یکون للناس علیکم حجة»
3- تغییر قبله، عامل خنثى سازى ایرادهاى بى جا و بهانه تراشى هاى اهل کتاب و مشرکان و منافقان مى باشد. «لئلا یکون للناس علیکم حجة»
4- دشمنان خارجى، بزرگترین خطر براى مسلمانان نیستند، بى تقوایى خطر اصلى است. «فلا تخشوهم واخشونى»
5 - تعیین قبله مخصوص براى مسلمانان، زمینه اتمام نعمت خدا بر آنهاست. «ولاتّم نعمتى علیکم»
6- تعیین قبله و نماز خواندن به سوى مسجدالحرام، زمینه هدایت مؤمنان است. «لعلکم تهتدون»
7- هدایت، داراى مراحلى است. با آنکه مخاطب آیه مسلمانان هستند که هدایت شده اند، پس منظور دستیابى به مراحل بالاترى از آن است. «لعلّکم تهتدون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است