- 2201
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 27 - 30 سوره ق
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره ق - آیه 27 -30
قَالَ قَرِینُهُ رَبَّنَا مَآ أَطْغَیْتُهُ وَلَکِن کَانَ فِى ضَلاَلٍ بَعِیدٍ
قَالَ لَا تَخْتَصِمُواْ لَدَىَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَیْکُم بِالْوَعِیدِ
مَا یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ وَمَآ أَنَاْ بِظَلاَّمٍ لِّلْعَبِیدِ
یَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِن مَّزِیدٍ
ترجمه
(شیطان،) همنشین او گوید: پروردگارا! من او را به طغیان وادار نکردم، بلکه او خودش در گمراهى عمیق و دور بود.
(خداوند فرماید:) نزد من با یکدیگر مشاجره نکنید، من پیش از این وعده عذاب را به شما داده بودم. فرمان (افکندن کافر در دوزخ) نزد من تغییر نمىیابد و من هرگز به بندگانم، ستم نکنم.
روزى که به دوزخ گوییم: آیا پر شدى؟ و او گوید: آیا بیش از این هم هست؟
امام صادق فرمودند: منظور از «قرین» در این آیه، شیطان است. آرى، در جاى دیگر نیز مى خوانیم: شیطان، قرین بعضى از خلافکاران مى گردد. «فهو له قرین»
یکى از عوامل دوزخى شدن انسان، دوست و همنشین بد است، چنانکه قرآن در این آیات، از شیطان به عنوان همنشینى که انسان را به دوزخ مى افکند نام برده است. یکى از ناله هاى دوزخیان در قیامت، اظهار ندامت از گرفتن دوستان بد در دنیاست، چنانکه قرآن سخن آنان را چنین بیان مى فرماید: «یا ویلتى لیتنى لم أتّخذ فلاناً خلیلاً» اى کاش! فلانى را به دوستى نمى گرفتم.
در قیامت، میان مجرمان با یکدیگر، و مجرمان با رهبران فاسد، و مجرمان با شیطان، گفتگوهایى است و هر کدام تلاش مى کنند که گناه خود را به گردن دیگرى بیاندازند. در قرآن، صحنه هایى از این مشاجرات نقل شده است، از جمله:
گاهى به یکدیگر مى گویند: «لولا أنتم لکنّا مؤمنین» اگر شما نبودید، قطعاً ما مؤمن بودیم، ولى پاسخ مى شنوند: «بل لم تکونوا مؤمنین» هرگز چنین نیست، بلکه شما خودتان ایمانآور نبودید.
در صحنه و موقفى دیگر به رهبران فاسد مى گویند: «کنّا لکم تبعاً فهل أنتم مغنون عنّا» ما تابع شما بودیم و بدبخت شدیم، آیا مى توانید امروز گرهى از کار ما باز کنید.
و در صحنه اى، شیطان را ملامت مى کنند و او مى گوید: «لاتلومونى و لوموا أنفسکم...» مرا سرزنش نکنید، خودتان را سرزنش کنید، من کارى جز دعوت نداشتم، شما خودتان دعوت مرا پذیرفتید.
این آیه نیز سخنى از ابلیس است که مى گوید: پروردگارا من آنان را به طغیان وانداشتم.
جهنّم همواره مى گوید: «هل من مزید»، چنانکه جهنّمیان نیز در دنیاپرستى و مال و مقام و خوردن اموال مردم سیرى نداشته و «هل من مزید» مى گفتند.
پیام ها
1- دوست و رفیق بد، انسان را به کجا مى کشاند؛ انسانى که مى توانست با ابرار همنشین باشد، همراه و همنشین شیطان گردیده است. «قرینه»
2- ابلیس، به ربوبیّت خدا معترف است. «قال قرینه ربّنا»
3- به هوش باشیم که ابلیس در قیامت از خود سلب مسئولیّت مى کند و از منحرفان تبرّى مىجوید. «ما اطغیته»
4- ابلیس کار خود را تنها در محدوده دعوت و وسوسه مى داند، نه اجبار مردم. «ما اطغیته»
5 - کار انسان به جایى مى رسد که شیطان او را گمراه مى شمرد. «قال قرینه... فى ضلال بعید»
6- دوزخیان در قیامت با ابلیس جدال و تخاصم دارند. «لاتختصموا لدىّ»
7- به جاى جدال و مخاصمه با شیطان در قیامت که سودى ندارد، در دنیا به ستیز با او برخیزیم. «لاتختصموا لدىّ»
8 - قهر خدا، بعد از اتمام حجت است. «القیا فى جهنّم... قد قَدّمتُ الیکم بالوعید»
9- گفتگوها و جرّ و بحثها در قیامت، حکم الهى را تغییر نمى دهد و سبب بازنگرى و تجدید نظر در حکم نمىشود. «ما یبدّل القول لدىّ»
10- تغییر حکم و تخفیف کیفر ظالم، سبب ظلم به مظلومان است. «ما یبدّل القول لدىّ و ما انا بظلاّم للعبید»
11- به دوزخ افتادن مجرمان، ظلمى است که آنان در حق خود مرتکب شده اند، نه ظلم خدا در حق آنان. «القیا فى جهنّم... و ما انا بظلام للعبید»
12- دوزخ، داراى نوعى شعور است و مخاطب خداوند قرار مى گیرد و سؤال الهى را پاسخ مىدهد. «هل امتلأت فتقول هل من مزید»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
قَالَ قَرِینُهُ رَبَّنَا مَآ أَطْغَیْتُهُ وَلَکِن کَانَ فِى ضَلاَلٍ بَعِیدٍ
قَالَ لَا تَخْتَصِمُواْ لَدَىَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَیْکُم بِالْوَعِیدِ
مَا یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ وَمَآ أَنَاْ بِظَلاَّمٍ لِّلْعَبِیدِ
یَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِن مَّزِیدٍ
ترجمه
(شیطان،) همنشین او گوید: پروردگارا! من او را به طغیان وادار نکردم، بلکه او خودش در گمراهى عمیق و دور بود.
(خداوند فرماید:) نزد من با یکدیگر مشاجره نکنید، من پیش از این وعده عذاب را به شما داده بودم. فرمان (افکندن کافر در دوزخ) نزد من تغییر نمىیابد و من هرگز به بندگانم، ستم نکنم.
روزى که به دوزخ گوییم: آیا پر شدى؟ و او گوید: آیا بیش از این هم هست؟
امام صادق فرمودند: منظور از «قرین» در این آیه، شیطان است. آرى، در جاى دیگر نیز مى خوانیم: شیطان، قرین بعضى از خلافکاران مى گردد. «فهو له قرین»
یکى از عوامل دوزخى شدن انسان، دوست و همنشین بد است، چنانکه قرآن در این آیات، از شیطان به عنوان همنشینى که انسان را به دوزخ مى افکند نام برده است. یکى از ناله هاى دوزخیان در قیامت، اظهار ندامت از گرفتن دوستان بد در دنیاست، چنانکه قرآن سخن آنان را چنین بیان مى فرماید: «یا ویلتى لیتنى لم أتّخذ فلاناً خلیلاً» اى کاش! فلانى را به دوستى نمى گرفتم.
در قیامت، میان مجرمان با یکدیگر، و مجرمان با رهبران فاسد، و مجرمان با شیطان، گفتگوهایى است و هر کدام تلاش مى کنند که گناه خود را به گردن دیگرى بیاندازند. در قرآن، صحنه هایى از این مشاجرات نقل شده است، از جمله:
گاهى به یکدیگر مى گویند: «لولا أنتم لکنّا مؤمنین» اگر شما نبودید، قطعاً ما مؤمن بودیم، ولى پاسخ مى شنوند: «بل لم تکونوا مؤمنین» هرگز چنین نیست، بلکه شما خودتان ایمانآور نبودید.
در صحنه و موقفى دیگر به رهبران فاسد مى گویند: «کنّا لکم تبعاً فهل أنتم مغنون عنّا» ما تابع شما بودیم و بدبخت شدیم، آیا مى توانید امروز گرهى از کار ما باز کنید.
و در صحنه اى، شیطان را ملامت مى کنند و او مى گوید: «لاتلومونى و لوموا أنفسکم...» مرا سرزنش نکنید، خودتان را سرزنش کنید، من کارى جز دعوت نداشتم، شما خودتان دعوت مرا پذیرفتید.
این آیه نیز سخنى از ابلیس است که مى گوید: پروردگارا من آنان را به طغیان وانداشتم.
جهنّم همواره مى گوید: «هل من مزید»، چنانکه جهنّمیان نیز در دنیاپرستى و مال و مقام و خوردن اموال مردم سیرى نداشته و «هل من مزید» مى گفتند.
پیام ها
1- دوست و رفیق بد، انسان را به کجا مى کشاند؛ انسانى که مى توانست با ابرار همنشین باشد، همراه و همنشین شیطان گردیده است. «قرینه»
2- ابلیس، به ربوبیّت خدا معترف است. «قال قرینه ربّنا»
3- به هوش باشیم که ابلیس در قیامت از خود سلب مسئولیّت مى کند و از منحرفان تبرّى مىجوید. «ما اطغیته»
4- ابلیس کار خود را تنها در محدوده دعوت و وسوسه مى داند، نه اجبار مردم. «ما اطغیته»
5 - کار انسان به جایى مى رسد که شیطان او را گمراه مى شمرد. «قال قرینه... فى ضلال بعید»
6- دوزخیان در قیامت با ابلیس جدال و تخاصم دارند. «لاتختصموا لدىّ»
7- به جاى جدال و مخاصمه با شیطان در قیامت که سودى ندارد، در دنیا به ستیز با او برخیزیم. «لاتختصموا لدىّ»
8 - قهر خدا، بعد از اتمام حجت است. «القیا فى جهنّم... قد قَدّمتُ الیکم بالوعید»
9- گفتگوها و جرّ و بحثها در قیامت، حکم الهى را تغییر نمى دهد و سبب بازنگرى و تجدید نظر در حکم نمىشود. «ما یبدّل القول لدىّ»
10- تغییر حکم و تخفیف کیفر ظالم، سبب ظلم به مظلومان است. «ما یبدّل القول لدىّ و ما انا بظلاّم للعبید»
11- به دوزخ افتادن مجرمان، ظلمى است که آنان در حق خود مرتکب شده اند، نه ظلم خدا در حق آنان. «القیا فى جهنّم... و ما انا بظلام للعبید»
12- دوزخ، داراى نوعى شعور است و مخاطب خداوند قرار مى گیرد و سؤال الهى را پاسخ مىدهد. «هل امتلأت فتقول هل من مزید»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است