- 6351
- 1000
- 1000
- 1000
میلاد امام زمان (عجل الله تعالی)
سخنرانی حجت الاسلام احمد کافی با موضوع میلاد امام زمان (عج)
بسیاری از ائمه (ع) در زمان حیات خود به اجبار یا اختیار مدینه را ترک می کرده و به شهر های دیگر می رفتند. امام عسگری (ع) نیز در سامرا زندگی می کرد و به همین علت زادگاه حضرت مهدی (عج) این شهر است.
بشیر بن سلیمان در مورد چگونگی تولد حضرت مهدی (عج) می گوید :
«در سامرا بودم که یکی از غلام های امام هادی (ع) به نام کافور نزد من آمد و خواست تا به دیدار امام بروم. وقتی نزد امام رسیدم ایشان از سابقه ی دوستی جدم ابوایوب انصاری و پیامبر (ص) در زمان ورود پیامبر به مدینه خاطره ای بازگو کردند و فرمودند که جد من در زمانی که در فقر بود و سخت ترین روزها را می گذرانید میزبان رسول الله (ص) بوده و با خوشحالی از ایشان پذیرایی کرده است. امام فرمودند من هم از تو درخواستی دارم. این نامه را که به امضای من است به بغداد ببر و در روز دوشنبه که کشتی های حامل کنیزها و برده ها به آنجا می آیند نزدیک برو و این نامه را نشان برده ای بده که از خریده شدن سرباز می زند و همچنان نزد صاحب خود مانده است.
بشیر نیز چنین کرد و نزد صاحب برده رفت و نامه را نشان داد و برده گفت که من را فقط باید به این فرد بفروشی و اگر جز این شود خود را خواهم کشت.
بشیر او را از صاحبش به مبلغی قابل توجه می خرد و در راه از او می خواهد داستان آشنایی اش را با امام بیان کند. برده می گوید که من نوه ی قیصر روم هستم و اتفاقاتی تا به امروز برایم افتاده است. من روزی در خواب دیدم که عیسی (ع) و خاتم انبیاء (ص) به خواستگاری من آمدند و به من بشارت دادند که فرزندی از خاندان نبوت از من متولد خواهد شد که جهان منتظر دیدار او است. در آن خواب من را به عقد امام عسگری (ع) در آوردند. من بعد از دیدن این خواب از فراق امام بیمار شدم. بعد از چندی دوباره در خواب جمعی از زنان بهشتی را دیدم که به دیدارم آمده اند و بانو فاطمه زهرا (س) نیز در میان آنان بود. من نزد ایشان از این فراق گله کردم و ایشان فرمودند که باید مسلمان شوم تا دیدار حاصل گردد. چندی بعد امام عسگری (ع) را دیدم. ایشان فرمودند به زودی جنگی میان رومیان و مسلمانان سر می گیرد. مسلمانان پیروز می شوند و عده ای را به اسارت می برند تو نیز خود را با اُسرا همراه کن تا به نزد من برسی.
بشیر ادامه می دهد که کنیز را به نزد امام هادی بردم . امام به او بشارت داد که به زودی مهدی (عج) از او متولد خواهد شد.»
بسیاری از ائمه (ع) در زمان حیات خود به اجبار یا اختیار مدینه را ترک می کرده و به شهر های دیگر می رفتند. امام عسگری (ع) نیز در سامرا زندگی می کرد و به همین علت زادگاه حضرت مهدی (عج) این شهر است.
بشیر بن سلیمان در مورد چگونگی تولد حضرت مهدی (عج) می گوید :
«در سامرا بودم که یکی از غلام های امام هادی (ع) به نام کافور نزد من آمد و خواست تا به دیدار امام بروم. وقتی نزد امام رسیدم ایشان از سابقه ی دوستی جدم ابوایوب انصاری و پیامبر (ص) در زمان ورود پیامبر به مدینه خاطره ای بازگو کردند و فرمودند که جد من در زمانی که در فقر بود و سخت ترین روزها را می گذرانید میزبان رسول الله (ص) بوده و با خوشحالی از ایشان پذیرایی کرده است. امام فرمودند من هم از تو درخواستی دارم. این نامه را که به امضای من است به بغداد ببر و در روز دوشنبه که کشتی های حامل کنیزها و برده ها به آنجا می آیند نزدیک برو و این نامه را نشان برده ای بده که از خریده شدن سرباز می زند و همچنان نزد صاحب خود مانده است.
بشیر نیز چنین کرد و نزد صاحب برده رفت و نامه را نشان داد و برده گفت که من را فقط باید به این فرد بفروشی و اگر جز این شود خود را خواهم کشت.
بشیر او را از صاحبش به مبلغی قابل توجه می خرد و در راه از او می خواهد داستان آشنایی اش را با امام بیان کند. برده می گوید که من نوه ی قیصر روم هستم و اتفاقاتی تا به امروز برایم افتاده است. من روزی در خواب دیدم که عیسی (ع) و خاتم انبیاء (ص) به خواستگاری من آمدند و به من بشارت دادند که فرزندی از خاندان نبوت از من متولد خواهد شد که جهان منتظر دیدار او است. در آن خواب من را به عقد امام عسگری (ع) در آوردند. من بعد از دیدن این خواب از فراق امام بیمار شدم. بعد از چندی دوباره در خواب جمعی از زنان بهشتی را دیدم که به دیدارم آمده اند و بانو فاطمه زهرا (س) نیز در میان آنان بود. من نزد ایشان از این فراق گله کردم و ایشان فرمودند که باید مسلمان شوم تا دیدار حاصل گردد. چندی بعد امام عسگری (ع) را دیدم. ایشان فرمودند به زودی جنگی میان رومیان و مسلمانان سر می گیرد. مسلمانان پیروز می شوند و عده ای را به اسارت می برند تو نیز خود را با اُسرا همراه کن تا به نزد من برسی.
بشیر ادامه می دهد که کنیز را به نزد امام هادی بردم . امام به او بشارت داد که به زودی مهدی (عج) از او متولد خواهد شد.»
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان