- 403
- 1000
- 1000
- 1000
معرفت نسبت به سیدالشهدا در کلام پیامبر اکرم صلی الله، جلسه ششم
سخنرانی حجت الاسلام سید حسین مومنی با موضوع "معرفت نسبت به سیدالشهدا در کلام پیامبر اکرم صلی الله"، جلسه ششم: "عقلانیت، حماسه و عاطفه در عاشورا" ، سال 1403
از قتل حسین علیه السلام و آنچه که در روز عاشورا اتفاق افتاده است باید بیان شود و تبیین شود. کربلا مرکب از سه عنصر عقلانیت، حماسه و عزت، عاطفه و عشق است. در کربلا باید به سه دیدگاه توجه داشت؛ اول علل و عوامل و اینکه چه اتفاقی افتاد که جامعه جمع شدند و این چنین کردند؟ دوم، اتفاقات روز عاشورا و سوم، پیامدهاست. در کربلا هیچ چیزی خارج از عقلانیت نیست، اما عقل معاد منظور است نه عقل معاش و منظور عقل حسابگر دنیا نیست. در واقعه کربلا هیچ ذلتی مشاهده نمیشود و هرچه هست، همه عزت است. در کربلا یک جا در جهت هدایت قلوب باید از عنصر عقلانیت بهره برد و جایی هم از بعد عاطفه و محبت استفاده کرد. این بعد عاطفه و محبت بسیار موثر و کارساز بوده است. امام حسین علیه السلام با در دست گرفتن علی اصغرش میخواهد با عاطفه و احساسات تاریخ صحبت کند. در روایت داریم که بیان مصائب اباعبدالله الحسین علیه السلام منجر به پدید آمدن یک حرارتی در قلوب مومنین میشود که این حرارت منجر به ایجاد ایمان در قلب میشود. خود حضرت فرمودند من کشته اشک چشمم. اگر ایمان در دل کسی رفته باشد با شنیدن نام امام حسین علیه السلام یا اشک از چشمانش سرازیر میشود یا دلش میخواهد گریه کند. این حرارتی که از شهادت امام حسین علیه السلام در قلب مومنین است، اصلاً سرد نمیشود. این حرارت عامل حرکت است و انسان را به سوی الی الله سوق میدهد. در زندگی هرجا دچار گرفتاری شدید با امام حسین علیه السلام ارتباط بگیرید. هر چقدر بیشتر برای امام حسین علیه السلام محزون شوید، در مسیر الی الله سرعت بیشتری پیدا میکنید و حب امام حسین علیه السلام به انسان نور میبخشد.
از قتل حسین علیه السلام و آنچه که در روز عاشورا اتفاق افتاده است باید بیان شود و تبیین شود. کربلا مرکب از سه عنصر عقلانیت، حماسه و عزت، عاطفه و عشق است. در کربلا باید به سه دیدگاه توجه داشت؛ اول علل و عوامل و اینکه چه اتفاقی افتاد که جامعه جمع شدند و این چنین کردند؟ دوم، اتفاقات روز عاشورا و سوم، پیامدهاست. در کربلا هیچ چیزی خارج از عقلانیت نیست، اما عقل معاد منظور است نه عقل معاش و منظور عقل حسابگر دنیا نیست. در واقعه کربلا هیچ ذلتی مشاهده نمیشود و هرچه هست، همه عزت است. در کربلا یک جا در جهت هدایت قلوب باید از عنصر عقلانیت بهره برد و جایی هم از بعد عاطفه و محبت استفاده کرد. این بعد عاطفه و محبت بسیار موثر و کارساز بوده است. امام حسین علیه السلام با در دست گرفتن علی اصغرش میخواهد با عاطفه و احساسات تاریخ صحبت کند. در روایت داریم که بیان مصائب اباعبدالله الحسین علیه السلام منجر به پدید آمدن یک حرارتی در قلوب مومنین میشود که این حرارت منجر به ایجاد ایمان در قلب میشود. خود حضرت فرمودند من کشته اشک چشمم. اگر ایمان در دل کسی رفته باشد با شنیدن نام امام حسین علیه السلام یا اشک از چشمانش سرازیر میشود یا دلش میخواهد گریه کند. این حرارتی که از شهادت امام حسین علیه السلام در قلب مومنین است، اصلاً سرد نمیشود. این حرارت عامل حرکت است و انسان را به سوی الی الله سوق میدهد. در زندگی هرجا دچار گرفتاری شدید با امام حسین علیه السلام ارتباط بگیرید. هر چقدر بیشتر برای امام حسین علیه السلام محزون شوید، در مسیر الی الله سرعت بیشتری پیدا میکنید و حب امام حسین علیه السلام به انسان نور میبخشد.
تاکنون نظری ثبت نشده است