display result search
منو
تحلیلی روان‌شناختی از تحولات صدر اسلام، 13

تحلیلی روان‌شناختی از تحولات صدر اسلام، 13

  • 1 تعداد قطعات
  • 59 دقیقه مدت قطعه
  • 12 دریافت شده
سخنرانی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی با موضوع «تحلیلی روان‌شناختی از تحولات صدر اسلام»، جلسه سیزدهم: دنیا و آخرت، سال 1394

چه می‌شود افرادی با سوابق و معلومات خوب تغییر مسیر می‌دهند و گاهی 180درجه مسیرشان عوض می‌شود. در تحلیل این موضوع با استفاده از فرمایشات امیرمؤمنان در نهج­البلاغه به این نتیجه رسیدیم که در سقوط انسان غالباً سه عامل هوای نفس، دنیا و شیطان با هم همکاری دارند. درباره هوای نفس چند جلسه بحث کردیم و پس از جمع‌بندی نتایج، وارد بحث دنیا شدیم که به یک معنا بحثی جنجالی است و در آن نکته‌های ابهام زیادی وجود دارد. گفتیم دنیا صفت برای موصوف محذوف «الحیاة» است. دنیا به معنای نزدیک است و حیات انسان به الحیاة الدنیا و الحیات الاخرة تقسیم می‌شود. ما انسان‌ها یک زندگی نزدیک داریم که اکنون با آن مواجه هستیم و یک زندگی پسین داریم که به دنبال می‌آید. در قرآن برای این زندگی تعبیرات الدنیا، الاولی و العاجلة، و برای زندگی پسین، الآخرة و الآجلة به کار رفته است. این دو واژه صدها بار به صورت‌های مختلف در کتب آسمانی تکرار شده است و شاید بتوانیم بگوییم در مکتب انبیا سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین هیچ واژه‌ای به اندازه این دو واژه مطرح نشده است؛ حتی برخی ادعا کرده‌اند که بیش از ثلث آیات قرآن درباره این دو موضوع است. جای سؤال است که این مسئله چه اهمیتی دارد که این قدر روی آن تکیه شده است؟ مردم در مقابل این معرفت چه اشتباهاتی داشتند که این قدر این مسئله تکرار شده است؟ برای این‌که بحث نسبتا جامعی در این‌باره مطرح کنیم لازم است ابتدا چگونگی برخورد مردم با این دو واژه و هم‌چنین اعتقاد آن‌ها به وجود آخرت را بررسی کنیم تا دلیل این ‌همه تأکید روشن شود.
روشن است که گروهی صاف و صریح آخرت را انکار می‌کنند و می‌‌گویند: هیچ خبری نیست، زندگی همین است که اکنون داریم و بعد از این زندگی دیگری نیست؛ هر کسی از وقتی که متولد می‌شود، مدتی در این عالم زندگی می‌کند و مراحلی را می‌گذراند. یک روز هم می‌میرد و تمام می‌شود. آیات قرآن نیز این ادعا را از کسانی نقل کرده است؛ إِنْ هِی إِلاَّ حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَنَحْیا؛ حیاتی جز همین حیات و زندگی دنیا نیست. حتی برخی به گمان خویش دلیل اقامه کرده‌اند تا ثابت کنند که آخرت ممکن نیست وجود داشته باشد.
برخورد دیگر مربوط به کسانی است که مفاهیم دینی را اسطوره‌ای می‌دانند و می‌گویند آن‌چه در کتاب‌های دینی وجود دارد نظیر اساطیر است؛ إِنْ هَذَآ إِلاَّ أَسَاطِیرُ الأَوَّلِینَ. این گروه می‌گویند: کتب آسمانی مثل کتاب کلیله و دمنه می‌ماند. این کتاب، کتاب خیلی خوبی است، از آن هم استفاده می‌شود، باید هم از آن بهره گرفت، اما این بدان معنا نیست که واقعا داستان موش و گربه‌ یا گرگ و میشی که در این کتاب است، واقعیت داشته باشد. این‌ها داستان‌هایی است که منظور نویسنده از بیان آن‌ها، القای راز و پیامی است. آنها معتقدند داستان‌ها و مطالب قرآن هم برای این است که در تربیت مردم تأثیر خوب داشته باشد و این‌گونه نیست که حتما واقعیت داشته باشد. قرآن با زبان خاصی مطالبی را بیان کرده است تا مردم باورهایی پیدا کنند و برای ارزش‌هایی که اعتبار می‌شود بها قائل شوند و آن‌ها را ملاک عمل قرار دهند.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 59:04

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخن