- 106
- 1000
- 1000
- 1000
مخفی بودن امام علیه السلام
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «مخفی بودن امام علیه السلام»، سال 1397
چند نفر از اصحاب برجسته در سطح مؤمن طاق، در سطح هشام بن حکم سفر کردند و به مدینه رفتند. یعنی در این سطح بودند، اینها نمیدانند امام بعد کیست. همه شاهد نبودند که امام بعد از امام صادق کیست، امام صادق چه کسی را معرّفی کرده است، فقط یک عدّهی خاص خبر دارند. شما میگویید پس این روایاتی که 12 امام را معرّفی کرده است این روایتها چیست؟ اینها روایاتی است که دست افراد خاص بوده و اجازه نمیدادند منتشر شود. بعد از غیبت امام زمان علیه السّلام که خطر جانی دیگر برطرف شد، این روایات را یکی یکی آوردند و جمع کردند. در قرن چهار مثلاً کفایة الأثر داریم که این نصوص امامان دوازده گانه را جمع کرده است، در کافی و جاهای دیگر آمده است، اینها دست کسی نبود. الآن شما بروید از افراد عادی هم بپرسید میدانند امام کیست، امّا آن زمان اینطور نبود، امام کشته میشد.
فکر کنید دورهی پهلوی میخواستند یک اعلامیه از امام جا به جا کنند، خیلی از مواقع شیعهی امام زندان میرفت، اطرافیان کتابهای او را میسوزاندند، میشستند، در آب میانداختند، دفن میکردند، خیلی از آثار ما به این شکل از بین رفته است. حالا یک مقدار شرایط بدتر از این هم است. ابن ابی عمیر 92 جلد کتاب نوشته بود، از لب مبارک امام نوشته بود یا از شاگردان امام بیواسطه نوشته بود، به زندان افتاد، خواهر او از ترس اینکه آنها را بگیرند و اعدام کنند، در باغچهی خانه آن کتابها را دفن کرد. چند سال زندان بود، وقتی آمد گفت: کتابها چه شد؟ گفتند اینجا دفن کردیم، باغچه را کندند، دیدند پوسیده است، همه از بین رفته است. شرایط سخت بود.
هشام بن حکم و مؤمن طاق که شیعیان پر حرارت هستند، اینها گفتند نمیدانیم امام کیست. وارد شهر شدند، گفتند آقا بگردید ببینید امام کیست؟ بالاخره آنها گاهی روابط بین شیعیان را میشناختند. یکی، دو نفر را پیدا کردند و گفتند امام کیست؟ گفتند: عبدالله است. سراغ عبدالله رفتند تا نشستند، عبدالله گفت: پول آوردید، بدهید؟ خمس میدادند، تازه دورهی خمس دادن شده بود. غیر از اینکه احترام داشت، کسی که امام میشد پول هم میگرفت. اینها گفتند ما چند سؤال داریم، پول نداریم. چند سؤال پرسیدند.
چند نفر از اصحاب برجسته در سطح مؤمن طاق، در سطح هشام بن حکم سفر کردند و به مدینه رفتند. یعنی در این سطح بودند، اینها نمیدانند امام بعد کیست. همه شاهد نبودند که امام بعد از امام صادق کیست، امام صادق چه کسی را معرّفی کرده است، فقط یک عدّهی خاص خبر دارند. شما میگویید پس این روایاتی که 12 امام را معرّفی کرده است این روایتها چیست؟ اینها روایاتی است که دست افراد خاص بوده و اجازه نمیدادند منتشر شود. بعد از غیبت امام زمان علیه السّلام که خطر جانی دیگر برطرف شد، این روایات را یکی یکی آوردند و جمع کردند. در قرن چهار مثلاً کفایة الأثر داریم که این نصوص امامان دوازده گانه را جمع کرده است، در کافی و جاهای دیگر آمده است، اینها دست کسی نبود. الآن شما بروید از افراد عادی هم بپرسید میدانند امام کیست، امّا آن زمان اینطور نبود، امام کشته میشد.
فکر کنید دورهی پهلوی میخواستند یک اعلامیه از امام جا به جا کنند، خیلی از مواقع شیعهی امام زندان میرفت، اطرافیان کتابهای او را میسوزاندند، میشستند، در آب میانداختند، دفن میکردند، خیلی از آثار ما به این شکل از بین رفته است. حالا یک مقدار شرایط بدتر از این هم است. ابن ابی عمیر 92 جلد کتاب نوشته بود، از لب مبارک امام نوشته بود یا از شاگردان امام بیواسطه نوشته بود، به زندان افتاد، خواهر او از ترس اینکه آنها را بگیرند و اعدام کنند، در باغچهی خانه آن کتابها را دفن کرد. چند سال زندان بود، وقتی آمد گفت: کتابها چه شد؟ گفتند اینجا دفن کردیم، باغچه را کندند، دیدند پوسیده است، همه از بین رفته است. شرایط سخت بود.
هشام بن حکم و مؤمن طاق که شیعیان پر حرارت هستند، اینها گفتند نمیدانیم امام کیست. وارد شهر شدند، گفتند آقا بگردید ببینید امام کیست؟ بالاخره آنها گاهی روابط بین شیعیان را میشناختند. یکی، دو نفر را پیدا کردند و گفتند امام کیست؟ گفتند: عبدالله است. سراغ عبدالله رفتند تا نشستند، عبدالله گفت: پول آوردید، بدهید؟ خمس میدادند، تازه دورهی خمس دادن شده بود. غیر از اینکه احترام داشت، کسی که امام میشد پول هم میگرفت. اینها گفتند ما چند سؤال داریم، پول نداریم. چند سؤال پرسیدند.
تاکنون نظری ثبت نشده است