- 284
- 1000
- 1000
- 1000
تمدن پایهگذاری شده توسط رسول اکرم(ص)، جلسه سوم (سمت خدا)
سخنرانی آیت الله سید حسن عاملی با موضوع «تمدن پایهگذاری شده توسط رسول اکرم(ص)»، جلسه سوم، سال 1402
تربیت استثنایی که خدا نسبت به حضرت ختمی مرتبت دارد به حدی که قلب مبارکش آنقدر پر از علم شد که از عرش بالاتر شد، شبها ابیتُ عند ربی شد یعنی شب هم پیش خدا میگذرد، یک عمر خدا ساقی من است، خدا مطعم من است، چنین پیغمبری استثنائیتر شخصیت آسمانی است. چطور توانسته بعد از آن همه عنایت دوام بیاورد؟ با توجه به اینکه پشت پرده را میبینند، هیچ حجابی برای آنها نیست، یومنون بالغیب برای ما است. چطور توانستند با اینکه آن صحنهها را میبینند، ما یک لحظه نمیتوانیم طاقت داشته باشیم پشت صحنه را ببینیم. این بدنهای ما دیوار است. پشت این دیوار چه شکلهایی، چه سیماهایی خوابیده است. بالاخره «وَ قَرِیبٌ مَا یُطْرَحُ الْحِجَابُ»، در نهج البلاغه است. الآن حجاب داریم ولی «وَ قَرِیبٌ مَا یُطْرَحُ الْحِجَابُ». به زودی این حجاب کنار میرود و میبینیم. ولی آنها که صحنهها را میدیدند، چطور دوام آوردند؟ فقط کار، کار خدا است که رسالت زمین نماند و لذا تحمل آن خیلی وحشتناک است که برسی به آیههای و آیویتهای جدیدی در معراج. صحنههایی را ببینی، به نقطهای برسی که «فَکانَ قاب ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى» یعنی با حرف عامیانه عرض کنم انگار داخل دستگاه شده است. چه عظمتی دیده است. یعنی این عظمت را شما از نزدیک ببینید، این عظمت جمال حضرت حق است. جمال یعنی فوران میکند در آن عرصهها. چطور دوام آورده است. و گاهی من با خودم میگویم چطور این بزرگان داد نزدهاند. الآن شما یک چاهی باشد هزار متر عمق داشته باشد، کسی میرود طرف چاه، اطلاع ندارد. داد میزنید یا نه؟
پیغمبر ما همین صحنهها را میبیند. ائمه ما آن صحنهها را میبینند. میبینند که شخصی که این خلاف را کرده است، این دزدی را کرده است، خیانت به مردم کرده است، خیانت به بیتالمال کرده است، آیات حجاب را زیر پا گذشته است، میبینند که لحظه به لحظه به کدام مهلکه دارد میرود. چطور داد نزده است؟ البته پیغمبر ما یکبار داد را زد. همه را پای کوه صفا جمع کرد و گفت آیا به من اطمینان دارید یا نه؟ داد زد یا صباحا! عرب بگوید یا صباحا یعنی خطر جدی جدی است. هر کس هر کاری دارد رها میکند سراغ این صدا میآید. همه جمع شدند. گفتند به صدق من اطمینان دارید؟ تا حالا دروغی به شما گفتهام؟ گفتند نه. گفت اگر من بگویم پشت این کوه یک لشکر جراری جمع شده که میخواهد شما را قتلعام کند، همه را ریشهکن کند، میپذیرید؟ گفتند بله. گفت ماجرا همین است. چند روز دیگر ما یک در عرصه بسیار حساسی حاضر میشویم. عرصهای که عرصه «فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلین فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیْهِمْ بِعِلْم»این خیلی وحشتناک است. خدا قسم خورده که هم از انبیاء این سؤال را میکنم و هم از آنها که سراغ آنها انبیاء را فرستادهام. 124 هزار پیامبر، یک باطل به این درازی که نمیشود. کائنات به این بزرگی که ملعبه نمیشود. «فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلین فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیْهِمْ بِعِلْم» همین الآن لعلم یعنی ما در کف دست خدا داریم حرکت میکنیم و لذا عنصر عنصر اصلی عبودیت ادب است. «إِنَّکَ بِأَعْیُنِنا» در برابر چشم ما هستی. این ادبی که انبیاء داشتهاند، ادبی که ائمه داشتهاند.
تربیت استثنایی که خدا نسبت به حضرت ختمی مرتبت دارد به حدی که قلب مبارکش آنقدر پر از علم شد که از عرش بالاتر شد، شبها ابیتُ عند ربی شد یعنی شب هم پیش خدا میگذرد، یک عمر خدا ساقی من است، خدا مطعم من است، چنین پیغمبری استثنائیتر شخصیت آسمانی است. چطور توانسته بعد از آن همه عنایت دوام بیاورد؟ با توجه به اینکه پشت پرده را میبینند، هیچ حجابی برای آنها نیست، یومنون بالغیب برای ما است. چطور توانستند با اینکه آن صحنهها را میبینند، ما یک لحظه نمیتوانیم طاقت داشته باشیم پشت صحنه را ببینیم. این بدنهای ما دیوار است. پشت این دیوار چه شکلهایی، چه سیماهایی خوابیده است. بالاخره «وَ قَرِیبٌ مَا یُطْرَحُ الْحِجَابُ»، در نهج البلاغه است. الآن حجاب داریم ولی «وَ قَرِیبٌ مَا یُطْرَحُ الْحِجَابُ». به زودی این حجاب کنار میرود و میبینیم. ولی آنها که صحنهها را میدیدند، چطور دوام آوردند؟ فقط کار، کار خدا است که رسالت زمین نماند و لذا تحمل آن خیلی وحشتناک است که برسی به آیههای و آیویتهای جدیدی در معراج. صحنههایی را ببینی، به نقطهای برسی که «فَکانَ قاب ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى» یعنی با حرف عامیانه عرض کنم انگار داخل دستگاه شده است. چه عظمتی دیده است. یعنی این عظمت را شما از نزدیک ببینید، این عظمت جمال حضرت حق است. جمال یعنی فوران میکند در آن عرصهها. چطور دوام آورده است. و گاهی من با خودم میگویم چطور این بزرگان داد نزدهاند. الآن شما یک چاهی باشد هزار متر عمق داشته باشد، کسی میرود طرف چاه، اطلاع ندارد. داد میزنید یا نه؟
پیغمبر ما همین صحنهها را میبیند. ائمه ما آن صحنهها را میبینند. میبینند که شخصی که این خلاف را کرده است، این دزدی را کرده است، خیانت به مردم کرده است، خیانت به بیتالمال کرده است، آیات حجاب را زیر پا گذشته است، میبینند که لحظه به لحظه به کدام مهلکه دارد میرود. چطور داد نزده است؟ البته پیغمبر ما یکبار داد را زد. همه را پای کوه صفا جمع کرد و گفت آیا به من اطمینان دارید یا نه؟ داد زد یا صباحا! عرب بگوید یا صباحا یعنی خطر جدی جدی است. هر کس هر کاری دارد رها میکند سراغ این صدا میآید. همه جمع شدند. گفتند به صدق من اطمینان دارید؟ تا حالا دروغی به شما گفتهام؟ گفتند نه. گفت اگر من بگویم پشت این کوه یک لشکر جراری جمع شده که میخواهد شما را قتلعام کند، همه را ریشهکن کند، میپذیرید؟ گفتند بله. گفت ماجرا همین است. چند روز دیگر ما یک در عرصه بسیار حساسی حاضر میشویم. عرصهای که عرصه «فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلین فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیْهِمْ بِعِلْم»این خیلی وحشتناک است. خدا قسم خورده که هم از انبیاء این سؤال را میکنم و هم از آنها که سراغ آنها انبیاء را فرستادهام. 124 هزار پیامبر، یک باطل به این درازی که نمیشود. کائنات به این بزرگی که ملعبه نمیشود. «فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلین فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیْهِمْ بِعِلْم» همین الآن لعلم یعنی ما در کف دست خدا داریم حرکت میکنیم و لذا عنصر عنصر اصلی عبودیت ادب است. «إِنَّکَ بِأَعْیُنِنا» در برابر چشم ما هستی. این ادبی که انبیاء داشتهاند، ادبی که ائمه داشتهاند.
تاکنون نظری ثبت نشده است