- 341
- 1000
- 1000
- 1000
کدام حسین؛ کدام کربلا، فصل اول، جلسه دوازدهم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «کدام حسین؛ کدام کربلا»، فصل اول، جلسه دوازدهم، سال 1401
وقتی خبر حکومت یزید ملعون به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه رسید، حضرت عبارتی فرمودند که کسی آن روز متوجّه نمیشد، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه فرمودند: «وَ عَلَى اَلْإِسْلاَمِ اَلسَّلاَمُ» باید با اسلام خداحافظی کرد «إِذْ قَدْ بُلِیَتِ اَلْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِیدَ» حالا که گرفتار یزید شدیم.
اگر ملاک دینداری معلوم نباشد، نگاه میکردند که سالی که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه حاکم بود، ظرفیت مسجد کوفه چهل هزار نفری بود، سالهای قبل از حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه، در دورهی زیاد بن ابیه، صد هزار نفری بود. مسجدها پُر بود، زکات را میگرفتند، اگر هم کسی زکات نمیداد او را اعمال قانون میکردند و میگرفتند، یعنی زکات پرداخت میشد. تقریباً ظاهر تمام آیتمهای احکام فقهی بود، هر چیزی که ما داریم، البته ظاهراً.
لذا آنها به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه اعتراض میکردند، در ذهنشان هم این بود که این کار یا افراطگرایی است یا تندروی است یا یک اشتباه محاسباتی است، مانند اینکه میگفتند کوفیان تو را فریب دادهاند و به تو تصویر دروغین نشان دادهاند، نستجیربالله حکومتطلبیِ تو را تحریک کردند، نستجیربالله دنیاخواهی تو را تحریک کردند.
یعنی بجای اینکه با حضرت همراهی کنند، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را نعوذبالله نهی از منکر میکردند!
شبیه این واقعه برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم رخ داد، آنجا که دیگر بیش از بیست روز از شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نگذشته بود، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: «سَمَلَ جِلْبَابُ اَلدِّینِ» لباس دین پوسید و تمام شد.
ظاهراً هنوز اتفاقی نیفتاده بود و زمانی نگذشته بود. تا زمانی که کسی با دقت مسئله را نگاه نکند، حتّی در عصر ما، نمیتواند واقعهی کربلا را دقیق تحلیل کند، تحلیل کربلا جزو سختترین کارها در پژوهشهای تاریخی است، بین بزرگان شیعه از یک جریان فکری هم اختلاف نظر هست، وای بحال بقیه!
امروز بیشترِ مسلمینِ غیرشیعه ولو برای حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه گریه کنند، اصلاً کربلا را یک خطای محاسباتی میبینند، چون نمیتوانند تحلیل کنند.
وقتی خبر حکومت یزید ملعون به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه رسید، حضرت عبارتی فرمودند که کسی آن روز متوجّه نمیشد، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه فرمودند: «وَ عَلَى اَلْإِسْلاَمِ اَلسَّلاَمُ» باید با اسلام خداحافظی کرد «إِذْ قَدْ بُلِیَتِ اَلْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِیدَ» حالا که گرفتار یزید شدیم.
اگر ملاک دینداری معلوم نباشد، نگاه میکردند که سالی که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه حاکم بود، ظرفیت مسجد کوفه چهل هزار نفری بود، سالهای قبل از حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه، در دورهی زیاد بن ابیه، صد هزار نفری بود. مسجدها پُر بود، زکات را میگرفتند، اگر هم کسی زکات نمیداد او را اعمال قانون میکردند و میگرفتند، یعنی زکات پرداخت میشد. تقریباً ظاهر تمام آیتمهای احکام فقهی بود، هر چیزی که ما داریم، البته ظاهراً.
لذا آنها به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه اعتراض میکردند، در ذهنشان هم این بود که این کار یا افراطگرایی است یا تندروی است یا یک اشتباه محاسباتی است، مانند اینکه میگفتند کوفیان تو را فریب دادهاند و به تو تصویر دروغین نشان دادهاند، نستجیربالله حکومتطلبیِ تو را تحریک کردند، نستجیربالله دنیاخواهی تو را تحریک کردند.
یعنی بجای اینکه با حضرت همراهی کنند، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را نعوذبالله نهی از منکر میکردند!
شبیه این واقعه برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم رخ داد، آنجا که دیگر بیش از بیست روز از شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نگذشته بود، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: «سَمَلَ جِلْبَابُ اَلدِّینِ» لباس دین پوسید و تمام شد.
ظاهراً هنوز اتفاقی نیفتاده بود و زمانی نگذشته بود. تا زمانی که کسی با دقت مسئله را نگاه نکند، حتّی در عصر ما، نمیتواند واقعهی کربلا را دقیق تحلیل کند، تحلیل کربلا جزو سختترین کارها در پژوهشهای تاریخی است، بین بزرگان شیعه از یک جریان فکری هم اختلاف نظر هست، وای بحال بقیه!
امروز بیشترِ مسلمینِ غیرشیعه ولو برای حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه گریه کنند، اصلاً کربلا را یک خطای محاسباتی میبینند، چون نمیتوانند تحلیل کنند.
تاکنون نظری ثبت نشده است