- 776
- 1000
- 1000
- 1000
خاطرههای هشت سال دفاع مقدّس یک ثروت عظیم و ملّی
سخنرانی آیت الله العظمی سید علی حسینی خامنه ای با موضوع «خاطرههای هشت سال دفاع مقدّس یک ثروت عظیم و ملّی»، سال 1395
خاطرههای هشت سال دفاع مقدّس، شد یک ثروت عظیم و ملّی. اینقدر هم این خاطرهها زیاد و متنوّع و پُرمغز و گویا است که هیچ زبان گویایی هم -نه حالا زبان بنده که زبان قاصری است- قادر نیست که همهی آنها را بیان کند. دلیلش این است: قریب سی سال از پایان جنگ دارد میگذرد، امروز [دربارهی جنگ] کتاب مینویسند، [وقتی] بندهی حقیر -که خودم هم حاضر بودم، ناظر بودم و خیلی از قضایا را میدانستم- آن کتاب را میخوانم، یک عالَم مطلب از آن کتاب گیر من میآید؛ اشخاص را، شخصیّتها را، حرفها را، حکمتها را [میتوان شناخت]. این مطلبی که ایشان نقل کردند از من، حرف من نیست؛ حرف یک رزمندهی همدانی است که اگر چنانچه از سیم خاردار میخواهی رد بشوی، اوّل باید از سیم خاردار نفْست عبور کنی. وقتی گرفتار خودمان هستیم، نمیتوانیم کاری انجام بدهیم؛ این را آنها به ما یاد دادند؛ این را آن جوان 20 ساله یا ٢5 سالهی رزمنده به ما تعلیم داد، از آنها یاد گرفتیم؛ این یک ثروت عظیم است.
خب، اگر شما بخواهید از ثروت استفاده کنید، باید فنّاوریاش را بلد باشید؛ من میگویم این راهیان نور یک فنّاوری است؛ این یک فنّاوری است برای استفادهی از این ثروت عظیم. این معدن طلای عظیمی که در اختیار ما است، این را یا میشود بدون فنّاوری رها کرد، یا میشود مثل خیلی از معادن ما -که متأسّفانه بدون اینکه ارزش افزودهای برایش بهوجود بیاید، همینطوری میدهند به دست این و آن میرود- رد کرد که برود، یا میتوان آن را با فنّاوری، دارای ارزش افزوده کرد؛ این راهیان نور یک فنّاوری است، یکچنین حرکت عظیمی است. این را باید خیلی قدر دانست؛ این راهیان نور کار بسیار بزرگ و مهمّی است؛ سعی کنید این کار را درست انجام بدهید.
بحمدالله تا حالا خوب انجام گرفته، امّا این کافی نیست؛ همانطور که عرض کردم، ادامهی راه و استمرار حرکت بهتنهایی کافی نیست. استمرار حرکت بایستی با نوبهنو شدن پیشرفتهای این حرکت باشد؛ بایستی هربار و هرسال از سال قبل فواید بیشتری عاید بشود. ما امروز در مقابل دشمنانی قرار داریم که از پیشرفتهترین تجهیزاتشان و از پولهای زیادشان دارند علیه ما استفاده میکنند؛ ما ممکن است آنقدر پول نداشته باشیم، یا آن تعداد سلاح نداشته باشیم -خب بله آنها سلاح اتمی دارند، ما نداریم- لکن ما چیزی داریم که آنها ندارند؛ آن، فرهنگ ما است؛ آن، ایمان ما است؛ آن، نیروی انسانی کارآمد و زبدهی ما است؛ ما اینها را داریم؛ از اینها بایستی استفاده کرد. چه کسی استفاده کند؟ همهی ارکان کشور باید استفاده کنند. وقتی میگوییم راهیان نور یک فنّاوری جدید برای استفادهی از معدن تمامنشدنی سالهای دفاع مقدّس است، معنایش این است که همهی کشور باید از این استفاده کند و قدر آن را بداند؛ در کتابهای ما بیاید، در هنر ما بیاید، در دبیرستان ما و دبستان ما بیاید، در دانشگاههای ما راه پیدا کند. مسئولین دانشگاهها و مسئولین بخشهای دولتی اینجا تشریف دارند؛ خودشان را به این کار موظّف بدانند. صِرف اینکه ما حالا یک گوشهای هم [یک مرکزی] قرار بدهیم که هرکس خواست برود -[مثلاً] دانشجویی- بیاید آنجا اسم بنویسد و راه بیفتد، کار [فقط] این نیست؛ کار بیشتری لازم است. بهعنوان یک گنج نگاه کنید، بهعنوان یک معدن عظیم پُرسود و پُرمنفعت به این حادثه نگاه کنید؛ ببینید در قبالش چهکار باید کرد. باید کار کرد، باید فکر کرد، باید برنامهریزی کرد، باید نقشه ریخت.
خاطرههای هشت سال دفاع مقدّس، شد یک ثروت عظیم و ملّی. اینقدر هم این خاطرهها زیاد و متنوّع و پُرمغز و گویا است که هیچ زبان گویایی هم -نه حالا زبان بنده که زبان قاصری است- قادر نیست که همهی آنها را بیان کند. دلیلش این است: قریب سی سال از پایان جنگ دارد میگذرد، امروز [دربارهی جنگ] کتاب مینویسند، [وقتی] بندهی حقیر -که خودم هم حاضر بودم، ناظر بودم و خیلی از قضایا را میدانستم- آن کتاب را میخوانم، یک عالَم مطلب از آن کتاب گیر من میآید؛ اشخاص را، شخصیّتها را، حرفها را، حکمتها را [میتوان شناخت]. این مطلبی که ایشان نقل کردند از من، حرف من نیست؛ حرف یک رزمندهی همدانی است که اگر چنانچه از سیم خاردار میخواهی رد بشوی، اوّل باید از سیم خاردار نفْست عبور کنی. وقتی گرفتار خودمان هستیم، نمیتوانیم کاری انجام بدهیم؛ این را آنها به ما یاد دادند؛ این را آن جوان 20 ساله یا ٢5 سالهی رزمنده به ما تعلیم داد، از آنها یاد گرفتیم؛ این یک ثروت عظیم است.
خب، اگر شما بخواهید از ثروت استفاده کنید، باید فنّاوریاش را بلد باشید؛ من میگویم این راهیان نور یک فنّاوری است؛ این یک فنّاوری است برای استفادهی از این ثروت عظیم. این معدن طلای عظیمی که در اختیار ما است، این را یا میشود بدون فنّاوری رها کرد، یا میشود مثل خیلی از معادن ما -که متأسّفانه بدون اینکه ارزش افزودهای برایش بهوجود بیاید، همینطوری میدهند به دست این و آن میرود- رد کرد که برود، یا میتوان آن را با فنّاوری، دارای ارزش افزوده کرد؛ این راهیان نور یک فنّاوری است، یکچنین حرکت عظیمی است. این را باید خیلی قدر دانست؛ این راهیان نور کار بسیار بزرگ و مهمّی است؛ سعی کنید این کار را درست انجام بدهید.
بحمدالله تا حالا خوب انجام گرفته، امّا این کافی نیست؛ همانطور که عرض کردم، ادامهی راه و استمرار حرکت بهتنهایی کافی نیست. استمرار حرکت بایستی با نوبهنو شدن پیشرفتهای این حرکت باشد؛ بایستی هربار و هرسال از سال قبل فواید بیشتری عاید بشود. ما امروز در مقابل دشمنانی قرار داریم که از پیشرفتهترین تجهیزاتشان و از پولهای زیادشان دارند علیه ما استفاده میکنند؛ ما ممکن است آنقدر پول نداشته باشیم، یا آن تعداد سلاح نداشته باشیم -خب بله آنها سلاح اتمی دارند، ما نداریم- لکن ما چیزی داریم که آنها ندارند؛ آن، فرهنگ ما است؛ آن، ایمان ما است؛ آن، نیروی انسانی کارآمد و زبدهی ما است؛ ما اینها را داریم؛ از اینها بایستی استفاده کرد. چه کسی استفاده کند؟ همهی ارکان کشور باید استفاده کنند. وقتی میگوییم راهیان نور یک فنّاوری جدید برای استفادهی از معدن تمامنشدنی سالهای دفاع مقدّس است، معنایش این است که همهی کشور باید از این استفاده کند و قدر آن را بداند؛ در کتابهای ما بیاید، در هنر ما بیاید، در دبیرستان ما و دبستان ما بیاید، در دانشگاههای ما راه پیدا کند. مسئولین دانشگاهها و مسئولین بخشهای دولتی اینجا تشریف دارند؛ خودشان را به این کار موظّف بدانند. صِرف اینکه ما حالا یک گوشهای هم [یک مرکزی] قرار بدهیم که هرکس خواست برود -[مثلاً] دانشجویی- بیاید آنجا اسم بنویسد و راه بیفتد، کار [فقط] این نیست؛ کار بیشتری لازم است. بهعنوان یک گنج نگاه کنید، بهعنوان یک معدن عظیم پُرسود و پُرمنفعت به این حادثه نگاه کنید؛ ببینید در قبالش چهکار باید کرد. باید کار کرد، باید فکر کرد، باید برنامهریزی کرد، باید نقشه ریخت.
تاکنون نظری ثبت نشده است