- 2722
- 1000
- 1000
- 1000
دینداری خطرناک، جلسه سوم، سال 1398
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین حامد کاشانی با موضوع دینداری خطرناک، جلسه سوم، سال 1398
گاهی دینداری دینداران و نه منافقان به جای اینکه نجات بخش باشد برایشان خطر آفرین و از غایت دین دور می کند. شیعه است ولی ممکن است از حقیقت دین دور شده و شباهت رفتاری پیدا کند با سنی ای که وهابی شده. جامعه فکر می کند دیندار است و از بن دندان به آن معتقد است ولی این دینداری نجات بخش نیست.
دینداری گزینشی و انتخابی هم خطرناک است. یکی را می گیریم و اصل می کنیم و بقیه را رها می کنیم و فکر می کنیم همه دین همین است که ما فکر می کنیم.
دین ممکن است خاصیت نجات بخشی خود را از دست بدهد. خیلی کم پیش می آید که دشمنان اصل دین را بزنند ولی می توان دین را تغییر داد و تفسیر آن را عوض کرد و زاویه دید آن را عوض کرد. آن وقت این دیگر دینداری هست؟
انسان باید بتواند برای خود خلوت کند و تنهایی بتواند با خدای خویش. انسان اگر خودش را گم کند مریض می شود.
ما نباید آن دینی را که دوست داریم ترویج کنیم. دین یک مجموعه است. دکتر که نسخه می دهد باید برای خوب شدن و درمان نسخه را کامل استفاده کنیم نه اینکه گزینش کنیم برخی داروها را. این نه تنها مفید نخواهد بود بلکه شاید مهلک باشد. با این روش، دینی درست می شود که علما آن را نمی فهمند و با این نوع دینداری، علما را به جایی می کشند که جلو آنها این عالم باید تقیه کرده و نمی توانند حرف خود را بزنند. دینی که باید سراسر تسلیم باشد سراسر طغیان می شود. در این دینداری عقاید تولید می شود مثلا می گوید ما معتقدیم در دستگاه امام حسین علیه السلام کسی حق دخالت ندارد. من فکر می کنم امام حسین علیه السلام این طوری است. من اصلا امام حسینی که اینجوری نباشه قبول ندارم.
گاهی دینداری دینداران و نه منافقان به جای اینکه نجات بخش باشد برایشان خطر آفرین و از غایت دین دور می کند. شیعه است ولی ممکن است از حقیقت دین دور شده و شباهت رفتاری پیدا کند با سنی ای که وهابی شده. جامعه فکر می کند دیندار است و از بن دندان به آن معتقد است ولی این دینداری نجات بخش نیست.
دینداری گزینشی و انتخابی هم خطرناک است. یکی را می گیریم و اصل می کنیم و بقیه را رها می کنیم و فکر می کنیم همه دین همین است که ما فکر می کنیم.
دین ممکن است خاصیت نجات بخشی خود را از دست بدهد. خیلی کم پیش می آید که دشمنان اصل دین را بزنند ولی می توان دین را تغییر داد و تفسیر آن را عوض کرد و زاویه دید آن را عوض کرد. آن وقت این دیگر دینداری هست؟
انسان باید بتواند برای خود خلوت کند و تنهایی بتواند با خدای خویش. انسان اگر خودش را گم کند مریض می شود.
ما نباید آن دینی را که دوست داریم ترویج کنیم. دین یک مجموعه است. دکتر که نسخه می دهد باید برای خوب شدن و درمان نسخه را کامل استفاده کنیم نه اینکه گزینش کنیم برخی داروها را. این نه تنها مفید نخواهد بود بلکه شاید مهلک باشد. با این روش، دینی درست می شود که علما آن را نمی فهمند و با این نوع دینداری، علما را به جایی می کشند که جلو آنها این عالم باید تقیه کرده و نمی توانند حرف خود را بزنند. دینی که باید سراسر تسلیم باشد سراسر طغیان می شود. در این دینداری عقاید تولید می شود مثلا می گوید ما معتقدیم در دستگاه امام حسین علیه السلام کسی حق دخالت ندارد. من فکر می کنم امام حسین علیه السلام این طوری است. من اصلا امام حسینی که اینجوری نباشه قبول ندارم.
کاربر مهمان