- 15032
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 172 سوره اعراف
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره اعراف- آیه 172
وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِى ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَآ أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَمَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَفِلِینَ
ترجمه
و (به یاد آور) زمانى که پروردگارت، از پشت بنى آدم، فرزندان و ذرّیّه آنان را بر گرفت و آنان را گواه بر خودشان ساخت (و فرمود:) آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: بلى، ما گواهى دادیم (که تو پروردگارمایى، این اقرار گرفتن از ذریّه آدم براى آن بود) تا در روز قیامت نگویید: ما از این، غافل بودیم.
«ذریّة»، یا از «ذَرّ»، به معناى ذرّات بسیار کوچک غبار (یا مورچه هاى ریز) است، که مراد از آن در اینجا، اجزاى نطفه انسان و یا فرزندان کوچک و کم سن و سال مى باشد، یا از ریشه «ذَرو»، به معناى پراکنده ساختن و یا از «ذَرأ»، به معناى آفریدن است. امّا اغلب به فرزندان گفته مى شود.
چگونگى پیمان گرفتن خدا از بنى آدم در این آیه بیان نشده است، ولى مفسّران اقوال متعدّدى بیان کردهاند که مشهورترین آنها دو قول است؛ الف: طبق روایات، پس از خلقت حضرت آدم، همه فرزندان او تا پایان دنیا به صورت ذرّات ریز و پراکنده، همچون مورچگان از پشت او بیرون آمده، مورد خطاب و سؤال الهى قرار گرفتند و به قدرت الهى به ربوبیّت خدا اعتراف کردند. سپس همه به صلب و گل آدم برگشتند تا به تدریج و به طور طبیعى به این جهان بیایند. این عالم را «عالم ذرّ» و آن پیمان را «پیمان ألَست» مى گویند.
امام صادق (ع) فرمود: بعضى از ذریّهى آدم در عالم ذرّ به زبان اقرار کردند، ولى ایمان قلبى نداشتند. از پیامبر نقل شده که این اقرار، روز عرفه انجام شده است.
ب: مراد از عالم ذرّ، همان پیمان فطرت و تکوین مىباشد. یعنى هنگام خروج فرزندان آدم از صلب پدران به رحم مادران که ذرّاتى بیش نیستند، خداوند فطرت توحیدى و حقّجویى را در سرشت آنها مىنهد و این سرّ الهى به صورت یک حسّ درونى در نهاد وفطرت همه، به ودیعت نهاده مىشود. همچنین در عقل و خردشان، خدا باورى به صورت یک حقیقت خود آگاه نقش مىبندد. و لذا فطرت و خرد بشرى، بر ربوبیّت خداوند گواهى مىدهد.
در بعضى روایات که از امام صادق (ع) درباره فطرت سؤال شده است، امام، فطرت را همان عالم ذرّ دانسته اند.
در برخى روایات، فطرت، اثر عالم ذرّ است نه خود آن، «ثبت المعرفة فى قلوبهم و نسوا الموقف»، بنابراین انسانها در زمان و موقفى اقرار کرده، ولى آن را فراموش کرده اند، و اثر آن اقرار همان فطرتى است که گرایش دل به سوى اوست. به هرحال آیه، مورد گفتگوى متکلّمین، محدّثین و مفسّرین است، لذا ما علم آن را به اهلش که همان راسخان در علم هستند، واگذار می کنیم. براى اطلاع از اقوال و نظرات مختلف، به کتاب هاى »پیام قرآن«، از آیتاللّه مکارم شیرازى و »منشور جاوید«، آیت اللّه سبحانى و تفسیر اطیب البیان مراجعه کنید
پیام ها
1- تمام انسان ها، فرزندان حضرت آدم (ع) هستند و خداوند از آنها بر ربوبیّت خود اقرار گرفته است. «و اذ اخذ ربّک من بنى آدم... ألست بربّکم»
2- خداوند، توحید را در فطرت و سرشت انسان ها قرار داده است. «أشهدهم على أنفسهم ألست بربّکم» هر انسانى به گونه اى ربوبیّت و وحدانیّت خداوند را دریافته و بر آن گواه است.
3- خداوند، پس از آفرینش انسان، ربوبیّت خود را بر او آشکار کرد تا به هنگام لزوم گواهى دهد. «ألستُ بربّکم»
4- میثاق فطرت و خداجویى، براى اتمام حجّت است. «أن تقولوا یوم القیامة»
5 - در روز قیامت، ادّعاى غفلت از ربوبیّت خداوند، پذیرفته نیست. «انّا کنّا عن هذا غافلین» جهل و غفلت، عذر پذیرفته نزد خداوند نیست.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِى ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَآ أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَمَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَفِلِینَ
ترجمه
و (به یاد آور) زمانى که پروردگارت، از پشت بنى آدم، فرزندان و ذرّیّه آنان را بر گرفت و آنان را گواه بر خودشان ساخت (و فرمود:) آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: بلى، ما گواهى دادیم (که تو پروردگارمایى، این اقرار گرفتن از ذریّه آدم براى آن بود) تا در روز قیامت نگویید: ما از این، غافل بودیم.
«ذریّة»، یا از «ذَرّ»، به معناى ذرّات بسیار کوچک غبار (یا مورچه هاى ریز) است، که مراد از آن در اینجا، اجزاى نطفه انسان و یا فرزندان کوچک و کم سن و سال مى باشد، یا از ریشه «ذَرو»، به معناى پراکنده ساختن و یا از «ذَرأ»، به معناى آفریدن است. امّا اغلب به فرزندان گفته مى شود.
چگونگى پیمان گرفتن خدا از بنى آدم در این آیه بیان نشده است، ولى مفسّران اقوال متعدّدى بیان کردهاند که مشهورترین آنها دو قول است؛ الف: طبق روایات، پس از خلقت حضرت آدم، همه فرزندان او تا پایان دنیا به صورت ذرّات ریز و پراکنده، همچون مورچگان از پشت او بیرون آمده، مورد خطاب و سؤال الهى قرار گرفتند و به قدرت الهى به ربوبیّت خدا اعتراف کردند. سپس همه به صلب و گل آدم برگشتند تا به تدریج و به طور طبیعى به این جهان بیایند. این عالم را «عالم ذرّ» و آن پیمان را «پیمان ألَست» مى گویند.
امام صادق (ع) فرمود: بعضى از ذریّهى آدم در عالم ذرّ به زبان اقرار کردند، ولى ایمان قلبى نداشتند. از پیامبر نقل شده که این اقرار، روز عرفه انجام شده است.
ب: مراد از عالم ذرّ، همان پیمان فطرت و تکوین مىباشد. یعنى هنگام خروج فرزندان آدم از صلب پدران به رحم مادران که ذرّاتى بیش نیستند، خداوند فطرت توحیدى و حقّجویى را در سرشت آنها مىنهد و این سرّ الهى به صورت یک حسّ درونى در نهاد وفطرت همه، به ودیعت نهاده مىشود. همچنین در عقل و خردشان، خدا باورى به صورت یک حقیقت خود آگاه نقش مىبندد. و لذا فطرت و خرد بشرى، بر ربوبیّت خداوند گواهى مىدهد.
در بعضى روایات که از امام صادق (ع) درباره فطرت سؤال شده است، امام، فطرت را همان عالم ذرّ دانسته اند.
در برخى روایات، فطرت، اثر عالم ذرّ است نه خود آن، «ثبت المعرفة فى قلوبهم و نسوا الموقف»، بنابراین انسانها در زمان و موقفى اقرار کرده، ولى آن را فراموش کرده اند، و اثر آن اقرار همان فطرتى است که گرایش دل به سوى اوست. به هرحال آیه، مورد گفتگوى متکلّمین، محدّثین و مفسّرین است، لذا ما علم آن را به اهلش که همان راسخان در علم هستند، واگذار می کنیم. براى اطلاع از اقوال و نظرات مختلف، به کتاب هاى »پیام قرآن«، از آیتاللّه مکارم شیرازى و »منشور جاوید«، آیت اللّه سبحانى و تفسیر اطیب البیان مراجعه کنید
پیام ها
1- تمام انسان ها، فرزندان حضرت آدم (ع) هستند و خداوند از آنها بر ربوبیّت خود اقرار گرفته است. «و اذ اخذ ربّک من بنى آدم... ألست بربّکم»
2- خداوند، توحید را در فطرت و سرشت انسان ها قرار داده است. «أشهدهم على أنفسهم ألست بربّکم» هر انسانى به گونه اى ربوبیّت و وحدانیّت خداوند را دریافته و بر آن گواه است.
3- خداوند، پس از آفرینش انسان، ربوبیّت خود را بر او آشکار کرد تا به هنگام لزوم گواهى دهد. «ألستُ بربّکم»
4- میثاق فطرت و خداجویى، براى اتمام حجّت است. «أن تقولوا یوم القیامة»
5 - در روز قیامت، ادّعاى غفلت از ربوبیّت خداوند، پذیرفته نیست. «انّا کنّا عن هذا غافلین» جهل و غفلت، عذر پذیرفته نزد خداوند نیست.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان