- 295
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه پنجاه و هشتم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه پنجاه و هشتم: حسادت، سال 1402
با این مقدّمه شروع میکنم که ما این شبها عرض میکردیم که ائمه علیهم السلام به ما یاد دادهاند، وقتی شیعیان جلسه تشکیل میدهند از اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین میگویند، از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه میگویند، ذکرالله میکنند، هم به برکتِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین یادِ خدا میکنند، هم با اسماء و صفات خدا که اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین هستند یادِ خدا میکنند، فضائل میگویند. از معصوم رسیده است که من این جلسات شما را دوست دارم. فراوان نقل شده است که کسی که دقایقی با دوستان خود جمع شود و از ما نگوید خسارت میبیند و حسرت میخورد.
یعنی اگر کافه هم میروی و یک شات نوشیدنی نوش جان میکنید، این همه حرف از همه جا گفته میشود که خیلی از آنها بهتان و تهمت است، این روزها راجع به یک ولی خدا که من شهادت میدهم که در کشور ما مانند او یا نیست، یا من زیاد نمیشناسم، چقدر تهمت زده شد، روزهداران هم گفتند، و به عظمت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه قسم که اگر به حقیقتِ آن فرد یقین نداشتم همینقدر هم نمیگفتم.
حال ما که از همه چیز حرف میزنیم، مثلاً با دوست خود به رستوران میرویم، از همه چیز میگوییم، یک جمله هم بگوییم دیشب فلانی این حرف را زد یا فلان کتاب را دیدم یا فلان روایت را دیدم، یا نمیداند و یاد میگیرد، یا میداند و تذکّر است. این توقّعِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین از ماست، فرمودهاند خدا رحمت کند کسی که امر ما را احیاء کند. اهمیّتِ این جلسات همین است و باید دائم یاد شود، فکر نکنید قدیمیها گفتهاند و دیگر کافیست. مباحثی در این موضوع گذشت، هم در اهمیّت موضوع، هم در بابِ آفتها، هم راهکارهایی که اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین دادهاند.
بخش بعدی این است، اینطور نیست که چون «ابن تیّهان» گفت، چون «صعصعه» فرمود، چون «عمّار» گفت دیگر لازم نیست ما بگوییم. اگر اینها یک برههی ده ساله کمرنگ شود، نسل بعد کلاً بیخبر میشود.
اموری که فرهنگی است، از جنس جنگ نرم است، از جنس روایت است، از جنس نقل است، مانند این چیزهایی که امروز در دنیا هست، با یک ادّعای هولوکاست، ده برابرِ آن ادّعا در غزّه آدم کشتهاند! میگویند یک سری آلمانی این کار را کردهاند، اصلاً اگر کرده باشند هم آیا شما میخواهید از فلسطینیها انتقام بگیرید؟ تا چند ده هزار نفر را بکشی تلافی میشود که ما بدانیم شما میخواهید تا چه زمانی انتقام بگیرید؟
چکار میکند؟ به دنبال این است که روایت را عوض کند، و اینطور نیست که بگوییم «ما که قبلاً گفتهام».
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آنقدر راجع به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه سخن گفته است، که دیگر در ذهن اصحاب این بود که وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میخواست صحبت کند، لابد میخواهد دوباره راجع به علی حرف بزند!
زمانی بنده روایاتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را در موضوعاتی جمع میکردم، حدود هشت ماه مشغولِ روایاتِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودم، آن زمان حدود صد و هشتاد هزار روایت دیدم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به هر بهانه یا بیبهانه از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرموده است. چرا؟ برای اینکه یک برههی بیست و پنج ساله که امّت بعد از پیامبر اکرم به یک چاهِ ویل افتاد… در آن بیست و پنج سال کاری کردند که مردم بین علی و معاویه شک میکردند! اصلاً قبل از آن، زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آیا کسی به خودش اجازه میداد بگوید بررسی کنیم تا ببینیم بین امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و پسر هند، حق با چه کسی است؟
با این مقدّمه شروع میکنم که ما این شبها عرض میکردیم که ائمه علیهم السلام به ما یاد دادهاند، وقتی شیعیان جلسه تشکیل میدهند از اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین میگویند، از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه میگویند، ذکرالله میکنند، هم به برکتِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین یادِ خدا میکنند، هم با اسماء و صفات خدا که اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین هستند یادِ خدا میکنند، فضائل میگویند. از معصوم رسیده است که من این جلسات شما را دوست دارم. فراوان نقل شده است که کسی که دقایقی با دوستان خود جمع شود و از ما نگوید خسارت میبیند و حسرت میخورد.
یعنی اگر کافه هم میروی و یک شات نوشیدنی نوش جان میکنید، این همه حرف از همه جا گفته میشود که خیلی از آنها بهتان و تهمت است، این روزها راجع به یک ولی خدا که من شهادت میدهم که در کشور ما مانند او یا نیست، یا من زیاد نمیشناسم، چقدر تهمت زده شد، روزهداران هم گفتند، و به عظمت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه قسم که اگر به حقیقتِ آن فرد یقین نداشتم همینقدر هم نمیگفتم.
حال ما که از همه چیز حرف میزنیم، مثلاً با دوست خود به رستوران میرویم، از همه چیز میگوییم، یک جمله هم بگوییم دیشب فلانی این حرف را زد یا فلان کتاب را دیدم یا فلان روایت را دیدم، یا نمیداند و یاد میگیرد، یا میداند و تذکّر است. این توقّعِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین از ماست، فرمودهاند خدا رحمت کند کسی که امر ما را احیاء کند. اهمیّتِ این جلسات همین است و باید دائم یاد شود، فکر نکنید قدیمیها گفتهاند و دیگر کافیست. مباحثی در این موضوع گذشت، هم در اهمیّت موضوع، هم در بابِ آفتها، هم راهکارهایی که اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین دادهاند.
بخش بعدی این است، اینطور نیست که چون «ابن تیّهان» گفت، چون «صعصعه» فرمود، چون «عمّار» گفت دیگر لازم نیست ما بگوییم. اگر اینها یک برههی ده ساله کمرنگ شود، نسل بعد کلاً بیخبر میشود.
اموری که فرهنگی است، از جنس جنگ نرم است، از جنس روایت است، از جنس نقل است، مانند این چیزهایی که امروز در دنیا هست، با یک ادّعای هولوکاست، ده برابرِ آن ادّعا در غزّه آدم کشتهاند! میگویند یک سری آلمانی این کار را کردهاند، اصلاً اگر کرده باشند هم آیا شما میخواهید از فلسطینیها انتقام بگیرید؟ تا چند ده هزار نفر را بکشی تلافی میشود که ما بدانیم شما میخواهید تا چه زمانی انتقام بگیرید؟
چکار میکند؟ به دنبال این است که روایت را عوض کند، و اینطور نیست که بگوییم «ما که قبلاً گفتهام».
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آنقدر راجع به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه سخن گفته است، که دیگر در ذهن اصحاب این بود که وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میخواست صحبت کند، لابد میخواهد دوباره راجع به علی حرف بزند!
زمانی بنده روایاتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را در موضوعاتی جمع میکردم، حدود هشت ماه مشغولِ روایاتِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودم، آن زمان حدود صد و هشتاد هزار روایت دیدم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به هر بهانه یا بیبهانه از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرموده است. چرا؟ برای اینکه یک برههی بیست و پنج ساله که امّت بعد از پیامبر اکرم به یک چاهِ ویل افتاد… در آن بیست و پنج سال کاری کردند که مردم بین علی و معاویه شک میکردند! اصلاً قبل از آن، زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آیا کسی به خودش اجازه میداد بگوید بررسی کنیم تا ببینیم بین امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و پسر هند، حق با چه کسی است؟
تاکنون نظری ثبت نشده است