- 237
- 1000
- 1000
- 1000
لذت مناجات(شرح مناجات خمس عشر)، جلسه چهل و پنجم
سخنرانی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی با موضوع «لذت مناجات»، جلسه چهل و پنجم، سال 1386
إلهی لَیْسَ لِی وَسِیلةٌ إلَیْکَ إلاّ عِواطِفُ رَأْفَتِکَ، وَلا لِی ذَرِیعةٌ إلَیْکَ إلاّ عَوارِفُ رَحْمَتِکَ، وَشَفاعَةُ نَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ، وَمُنْقِذِ الاُمَّةِ مِنَ الْغُمَّةِ، فَاجْعَلْهُما لِی سَبَباً إلی نَیْلِ غُفْرانِکَ، وَصَیِّرْهُما لِی وُصْلَةً إلَی الفَوْزِ بِرِضْوانِکَ،
مفاهیم جدیدی که در این مناجات آمده و تقریبا مختص به این مناجات است مسئلهی وسیله و توسل است. میفرماید: خدایا من بیش از دو وسیله، برای وصول به تو و درک رضوان تو ندارم؛ یکی عواطف رأفت، و دیگری شفاعت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم.
کلمهی وسیله را در کتابهای لغت این گونه معنا کردهاند: «وسل الیه وسیلة تقرب الیه بعمل او بشخص»، ما در ادبیات و عرف خودمان وسیله را تقریبا با اسباب مساوی میدانیم. به نظر میرسد در عرف محاورات عربی معنایی اخصّ مراد است.
بعضی از کتابهای لغت، فقط در مورد تقرب به خدا این کلمه را به کار بردهاند. ما هم در زبان فارسی به این معنا به کار میبریم؛ یعنی عاملی که موجب تقرب به خدا میشود. در دو آیهی قرآن از کلمهی وسیله استفاده شده است. یک جا امر شده به اینکه، وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ.؛ یک جا هم دربارهی وصف بعضی از بندگان شایستهی خدا میفرماید: یَبْتَغُونَ إِلی رَبِّهِمُ الْوَسِیلَةَ. در این جا اگر معنای عامّی را برای وسیله در نظر بگیریم؛ وسیله هر چیزی است که موجب تقرب به خدا میشود. به عبارت دیگر، وسیله تمام اعمال خیری است که ما انجام میدهیم، چون اعمال خیر مقدمهای برای تقرّب به خداست. پس به این معنا، هر کسی هر کار خیری «قربة الی الله»؛ انجام میدهد و منظورش این است که با این کار به خدا نزدیک شود، فقد توسل الیه بوسیلة. بندگان شایستهی خدا، هر کاری انجام میدهند برای این است که آنها را به خدا نزدیک کند. هر کاری هم که برای تقرب به خدا باشد، وسیله است. پس همهی بندگان خدا در تمام زندگیشان هر عبادت و کار خیری میکنند، وسیله است. این یک معنای عامی است برای توسل.
متناسب با این معنا هم این است که، همهی اعمال خیر به توفیق الهی انجام میگیرد؛ یعنی اگر خدا ابزار کار خیر را در اختیار ما قرار ندهد (چه ابزارهای بدنی، چه ابزارهای فکری و علمی، و چه ابزارهای روحی و نفسانی)، کاری از ما ساخته نیست. هم چنین با داشتن این ابزارها، اگر راه خیر را ندانیم، و ندانیم چگونه باید از اینها استفاده کرد؛ یعنی ابزارهای علمی و معرفتی نداشته باشیم، باز راه به جایی نمیبریم، حالا چه این راهها را با عقل بشناسیم و چه با شرع. بعد از همهی اینها، باز هم برای اراده کردنش توفیق میخواهیم. خیلی وقتها انسان خیلی چیزها را میداند، توجه هم دارد، اما همتش نیست. باید یک آمادگی روحی، برای اقدام به انجام عمل خیر وجود داشته باشد و این باز حالتی است که خدا باید لطف کند؛ مقدماتش هم از هر راهی باشد منتهی به خدای متعال میشود.
إلهی لَیْسَ لِی وَسِیلةٌ إلَیْکَ إلاّ عِواطِفُ رَأْفَتِکَ، وَلا لِی ذَرِیعةٌ إلَیْکَ إلاّ عَوارِفُ رَحْمَتِکَ، وَشَفاعَةُ نَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ، وَمُنْقِذِ الاُمَّةِ مِنَ الْغُمَّةِ، فَاجْعَلْهُما لِی سَبَباً إلی نَیْلِ غُفْرانِکَ، وَصَیِّرْهُما لِی وُصْلَةً إلَی الفَوْزِ بِرِضْوانِکَ،
مفاهیم جدیدی که در این مناجات آمده و تقریبا مختص به این مناجات است مسئلهی وسیله و توسل است. میفرماید: خدایا من بیش از دو وسیله، برای وصول به تو و درک رضوان تو ندارم؛ یکی عواطف رأفت، و دیگری شفاعت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم.
کلمهی وسیله را در کتابهای لغت این گونه معنا کردهاند: «وسل الیه وسیلة تقرب الیه بعمل او بشخص»، ما در ادبیات و عرف خودمان وسیله را تقریبا با اسباب مساوی میدانیم. به نظر میرسد در عرف محاورات عربی معنایی اخصّ مراد است.
بعضی از کتابهای لغت، فقط در مورد تقرب به خدا این کلمه را به کار بردهاند. ما هم در زبان فارسی به این معنا به کار میبریم؛ یعنی عاملی که موجب تقرب به خدا میشود. در دو آیهی قرآن از کلمهی وسیله استفاده شده است. یک جا امر شده به اینکه، وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ.؛ یک جا هم دربارهی وصف بعضی از بندگان شایستهی خدا میفرماید: یَبْتَغُونَ إِلی رَبِّهِمُ الْوَسِیلَةَ. در این جا اگر معنای عامّی را برای وسیله در نظر بگیریم؛ وسیله هر چیزی است که موجب تقرب به خدا میشود. به عبارت دیگر، وسیله تمام اعمال خیری است که ما انجام میدهیم، چون اعمال خیر مقدمهای برای تقرّب به خداست. پس به این معنا، هر کسی هر کار خیری «قربة الی الله»؛ انجام میدهد و منظورش این است که با این کار به خدا نزدیک شود، فقد توسل الیه بوسیلة. بندگان شایستهی خدا، هر کاری انجام میدهند برای این است که آنها را به خدا نزدیک کند. هر کاری هم که برای تقرب به خدا باشد، وسیله است. پس همهی بندگان خدا در تمام زندگیشان هر عبادت و کار خیری میکنند، وسیله است. این یک معنای عامی است برای توسل.
متناسب با این معنا هم این است که، همهی اعمال خیر به توفیق الهی انجام میگیرد؛ یعنی اگر خدا ابزار کار خیر را در اختیار ما قرار ندهد (چه ابزارهای بدنی، چه ابزارهای فکری و علمی، و چه ابزارهای روحی و نفسانی)، کاری از ما ساخته نیست. هم چنین با داشتن این ابزارها، اگر راه خیر را ندانیم، و ندانیم چگونه باید از اینها استفاده کرد؛ یعنی ابزارهای علمی و معرفتی نداشته باشیم، باز راه به جایی نمیبریم، حالا چه این راهها را با عقل بشناسیم و چه با شرع. بعد از همهی اینها، باز هم برای اراده کردنش توفیق میخواهیم. خیلی وقتها انسان خیلی چیزها را میداند، توجه هم دارد، اما همتش نیست. باید یک آمادگی روحی، برای اقدام به انجام عمل خیر وجود داشته باشد و این باز حالتی است که خدا باید لطف کند؛ مقدماتش هم از هر راهی باشد منتهی به خدای متعال میشود.
تاکنون نظری ثبت نشده است