- 443
- 1000
- 1000
- 1000
تولی و تبری، جلسه نهم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «تولی و تبری»، جلسه نهم، سال 1395
بحث ما حول حبّ و بغض، تولّی و تبرّی به آیهای از قرآن کریم رسید که آیهی 91 از سورهی مائده بود. در آیات قبلی در سورهی مائده خداوند یکی از عذابهای خود را ایجاد شقاق ایجاد بغض، ایجاد عداوت بین مؤمنین حساب کرده بود و به ما یاد داده بود فرمود بین مسیحیان تا یوم قیامت بغض ایجاد کردیم، معلوم است این عذاب است.
وقتی میفرماید حبّ فی الله و بغض فی الله. اگر بخواهد جامعهای را عذاب بکند، به جای اینکه محبّت بین هم داشته باشند، بغض دارند؛ حبّ و بغض آنها جا به جا میشود. کما اینکه در کریمهی آخرین آیهی سورهی فتح هم داریم که پیغمبر اکرم، پیغمبر خاتم ما رسول خدا است؛ «وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» با کفّار أشدّاء هستند، رحماء هستند. بغض دارند فی الله با دشمنان، حب هم دارند فی الله با مؤمنان «رُحَماءُ بَیْنَهُمْ»؛ «وَ الَّذینَ مَعَهُ» یعنی مؤمنان دیگر. بین خود رحماء هستند، با هم مهربان هستند، با رحمت با هم برخورد میکنند.
امّا یک نکتهی آن خیلی مهم است. مثلاً فرض کنید من یک فامیلی دارم، متظاهر به یک گناهی است. به من هم میگویید: تو هم که گفتی نباید نسبت به او حب داشته باشی. حبّ فی الله دیگر نداری، تازه او را دوست هم ندارید البتّه آدم برای هدایت فامیل خود دعا میکند، خوب این یعنی چه؟ یعنی ما قطع رحم بکنیم؟ ارتباطات خود را قطع بکنیم؟ پاسخ اجمالی آن این است که ما گفتیم: حبّ و بغض فی الله، نه حبّ و بغض به نفع امیال، آنطور که خود من دوست داشتم. صلهی رحم هم یک امری است که خدا گفته است.
صلهی رحم مثلاً ارتباط با برادر، خواهر، خاله، پدر و مادر اینها رحم هستند که عرض کردیم میفرماید: «سِرْ سَنَةً صِلْ رَحِمَکَ» یک سال بروی سفر که صلهی رحم بکنی ارزش دارد. اینقدر مهم است. خوب حالا من برادر من یک کاری میکند شما هم به من میگویید: خدا گفته است نباید حبّ فی الله داشته باشی، باید اصلاً منزجر باشی خوب حالا قطع رحم بکنم؟ نه، صلهی رحم یعنی ارتباطگیری. صله یعنی وصل شدن، وصل کردن. ارتباط و عدم قطع رحم. یعنی قطع را ارتباط نکن.
این دستور خدا است. دو تا دستور خدا است من هم باید هر دوی اینها را عمل بکنم، فقها به این میگویند تزاحم. خدا به ما گفته است که صلهی رحم بکن، قطع رحم نکن. میگویم: چشم. میگوید: نسبت به فاسق گستاخ اعلان بیزاری بکن، ابراز محبّت نکن. دو تا دستور جدا داده است، من یکی دچار مشکل شدم. یک موقع هم باید صلهی رحم بکنم هم برادر من یک کاری میکند که من را بین دو تکلیف قرار می دهد. در هر دو حکم به مشکل برخوردکردم. به این تزاحم میگویند. در مقام امتثال امر. یعنی در مقام اینکه من میخواهم به امر خدا گوش بدهم، دو تا دستور او من را دچار مشکل کرده است.
بحث ما حول حبّ و بغض، تولّی و تبرّی به آیهای از قرآن کریم رسید که آیهی 91 از سورهی مائده بود. در آیات قبلی در سورهی مائده خداوند یکی از عذابهای خود را ایجاد شقاق ایجاد بغض، ایجاد عداوت بین مؤمنین حساب کرده بود و به ما یاد داده بود فرمود بین مسیحیان تا یوم قیامت بغض ایجاد کردیم، معلوم است این عذاب است.
وقتی میفرماید حبّ فی الله و بغض فی الله. اگر بخواهد جامعهای را عذاب بکند، به جای اینکه محبّت بین هم داشته باشند، بغض دارند؛ حبّ و بغض آنها جا به جا میشود. کما اینکه در کریمهی آخرین آیهی سورهی فتح هم داریم که پیغمبر اکرم، پیغمبر خاتم ما رسول خدا است؛ «وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» با کفّار أشدّاء هستند، رحماء هستند. بغض دارند فی الله با دشمنان، حب هم دارند فی الله با مؤمنان «رُحَماءُ بَیْنَهُمْ»؛ «وَ الَّذینَ مَعَهُ» یعنی مؤمنان دیگر. بین خود رحماء هستند، با هم مهربان هستند، با رحمت با هم برخورد میکنند.
امّا یک نکتهی آن خیلی مهم است. مثلاً فرض کنید من یک فامیلی دارم، متظاهر به یک گناهی است. به من هم میگویید: تو هم که گفتی نباید نسبت به او حب داشته باشی. حبّ فی الله دیگر نداری، تازه او را دوست هم ندارید البتّه آدم برای هدایت فامیل خود دعا میکند، خوب این یعنی چه؟ یعنی ما قطع رحم بکنیم؟ ارتباطات خود را قطع بکنیم؟ پاسخ اجمالی آن این است که ما گفتیم: حبّ و بغض فی الله، نه حبّ و بغض به نفع امیال، آنطور که خود من دوست داشتم. صلهی رحم هم یک امری است که خدا گفته است.
صلهی رحم مثلاً ارتباط با برادر، خواهر، خاله، پدر و مادر اینها رحم هستند که عرض کردیم میفرماید: «سِرْ سَنَةً صِلْ رَحِمَکَ» یک سال بروی سفر که صلهی رحم بکنی ارزش دارد. اینقدر مهم است. خوب حالا من برادر من یک کاری میکند شما هم به من میگویید: خدا گفته است نباید حبّ فی الله داشته باشی، باید اصلاً منزجر باشی خوب حالا قطع رحم بکنم؟ نه، صلهی رحم یعنی ارتباطگیری. صله یعنی وصل شدن، وصل کردن. ارتباط و عدم قطع رحم. یعنی قطع را ارتباط نکن.
این دستور خدا است. دو تا دستور خدا است من هم باید هر دوی اینها را عمل بکنم، فقها به این میگویند تزاحم. خدا به ما گفته است که صلهی رحم بکن، قطع رحم نکن. میگویم: چشم. میگوید: نسبت به فاسق گستاخ اعلان بیزاری بکن، ابراز محبّت نکن. دو تا دستور جدا داده است، من یکی دچار مشکل شدم. یک موقع هم باید صلهی رحم بکنم هم برادر من یک کاری میکند که من را بین دو تکلیف قرار می دهد. در هر دو حکم به مشکل برخوردکردم. به این تزاحم میگویند. در مقام امتثال امر. یعنی در مقام اینکه من میخواهم به امر خدا گوش بدهم، دو تا دستور او من را دچار مشکل کرده است.
تاکنون نظری ثبت نشده است