display result search
منو
برکات گریه بر سیدالشهداء

برکات گریه بر سیدالشهداء

  • 1 تعداد قطعات
  • 38 دقیقه مدت قطعه
  • 69 دریافت شده
سخنرانی آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با موضوع «برکات گریه بر سیدالشهداء»، سال 1392

همه عمر فرصت مغتنمی است برای این که ما اهل سرعت و سبقت باشیم. اهل سرعت باشیم یعنی برای رسیدن به مقصد از فرصت های محدودی که در اختیار ما گذاشته شده است استفاده کنیم و از فرصت ها سبقت بگیریم و نگذاریم که فرصت ها از دست برود. مثل فردی که مال فراوان دارد و اگر بخواهد فکر کند، عمرش تمام می شود و اموالش به ورثه می رسد. باید بر از دست رفتن فرصت ها سبقت گرفت.
فرصت ماه محرم یک فرصت استثنایی است. مثل شب های قدر است. انسان می تواند در شب های محرم تصمیم های بزرگی بگیرد که در زمانهای دیگر گرفتنی نیست.
وقتی در جنگ احد کار سخت شد و همه فرار می کردند، پیامبر آنها را صدا می زد که به جهنم نروند. قرآن می فرماید «وَ الرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فی أُخْراکُمْ فَأَثابَکُمْ غَمًّا بِغَم» پیامبر آنها را صدا می زد. آنها درحالیکه غمی بر غم داشتند، می گفتند حالا که تو کشته می شوی. بگذار ما برویم و نجات پیدا کنیم. سیدالشهدا در شب عاشورا فرمود که من بیعت خودم را برداشتم. هر کس می خواهد برود. من زنده نمی مانم و همه کشته می شویم. من و خانواده ام کار را تمام می کنیم. یاران التماس کردند و ماندند. همه ما در روز عاشورا حُّر بشویم. البته در ظرف خودمان. زیرا براحتی نمی شود حُر و حبیب و زهیر شد. ولی این باب باز است.
دعوت هنوز ادامه دارد. زیرا دعوت لفظ نیست. اگر ما هنوز نماز می خوانیم، اجابت دعوت نبی اکرم است. «وَ داعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنیرا» اگر ما راه خدا را می رویم، با نور نبی اکرم است. حضرت دعوتی کرده است که در تاریخ می ماند و هنوز هم حضرت پشتیبان این دعوت هستند. خیال نکنیم که رابطه امام با جهان قطع می شود. پس شعاع دعوت حضرت ما را هم می گیرد. اگر ما در روز عاشورا هیجانی می شویم و به خیابان می آییم، این جاذبه دعوت حضرت است. اگر حضرت جاذبه ای نفرستد کسی در روز عاشورا نمی تواند عزاداری کند. پس هرعبادتی که ما می کنیم توفیق آن از خداست. «ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّه » همه حسنات از طرف خداست. همه، دعوتی است که ما داریم اجابت می کنیم. درجاتی هم دارد.
همه دوستداران اهل بیت می خواهند مثل حُر باشند یا مثل زن مسیحی باشند که در کربلا به امام حسین(ع) ملحق شد. زیرا امام حسین (ع) باب نجات گناهکاران است. «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاة» رفتن به کربلا یعنی اینکه آتش به دست بگیریم. ما باید مثل ابا هارون باشیم که حضرت به او گفت که درآتش بنشین و او نشست. اگر حضرت ما را به کربلا دعوت می کند، باطنش جنت و ظاهرش نار است. ما دیدیم که عالم بر اصحاب حضرت گلستان شد. اگر حبیب، این پیرمرد نورانی، به امام گره نمی خورد چند سال دیگر در دنیا زنده بود و الان چند سال از فوتش گذشته بود؟ اگر این اتفاق نمی افتد آیا امام زمان(عج) هر روز به دیدار آنها می رفت و سلام می داد؟ و آیا ما همه می گفتیم: «یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما» ای کاش ما با شما بودیم، چون شما به رستگاری رسیدید؟ وقتی آنها با حضرت ماندند، حضرت آتش را برای آنها گلستان کرد. آیا شما گلستانی بالاتر از مقامی که آنها دارند سراغ دارید؟ جایی که هر جمعه تمام انبیاء فرود می آیند، آیا بهشتی بهتر از آنجا داریم؟ اینها در عالم باطن هم با امام هستند و دارند در دستگاه امام حسین(ع) کار می کنند.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 38:22

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی