- 831
- 1000
- 1000
- 1000
تاریخ بعثت و عصر ظهور، جلسه بیست و دوم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «تاریخ بعثت و عصر ظهور»، جلسه بیست و دوم، سال 1400
نمیخواهم همۀ آنچه را تاکنون گفتیم خلاصه کنم ولی مباحث اخیر را اینطوری جمعبندی میکنم. مطلب اول اینکه پیامبر گرامی اسلام، مردمش را آزاد کرد. چرا؟ به دو علت: علت اول این است که، اگر پیامبر گرامی اسلام(ص) میخواست وظیفۀ هدایت مردم را به انجام برساند، خودِ او را نمیگذاشتند زنده بماند؛ خودِ او را مورد هجمه قرار میدادند؛ از تهدید به قتل بلکه اقدام به قتل-که در جریان در لیلة المبیت انجام شد- تا محاصرۀ اقتصادی. ایشان باید بماند تا بتواند این رسالت را انجام بدهد. برای اینکه آزادی خودش را بتواند تأمین کند طبیعتاً باید یک قومی در اطراف او آزاد بشوند. نمیشود که یک نفر در بین دشمنان بدون محافظ آزاد باشد. خدا از این سنتها ندارد که ملائکة الله بیایند پیامبر گرامی اسلام را محاصره کنند تا هرچه به او سنگ میزنند - خلاف وضع طبیعی- به پیغمبر(ص) نخورد.
پیامبر گرامی اسلام(ص) مانند دیگر انسانها در جامعه زندگی میکند، البته گاهی ممکن است معجزات الهی همراهی بکنند، آن هم در شرایطی که مردم بیایند همراه بشوند. پس ایشان باید زنده بماند تا مأموریتاش را درست انجام بدهد. برای اینکه بتواند این کار را انجام بدهد باید یک قومی از او دفاع کنند. این قوم باید اول آزاد بشوند و آزاده باشند و بتوانند مقاومت کنند. پس دلیل اول برای اینکه میخواست مردماش را آزاد کند، این بود که امکان انجام رسالت خودش و نزول وحی محقق بشود. در این دلیل اول نکات تاریخی زیادی هست که به بعضی از آنها اشاره کردیم.
علت دوم برای اینکه پیامبر میخواست مردم را آزاد بکند، این بود که کرامت مردم حفظ بشود. کسی نباید بندۀ غیرخدا باشد. چرا رسول الله(ص) میخواهد کرامت مردم را حفظ کند؟ اینجا هم شاید بتوانیم حداقل دو دلیل بشماریم. رسول خدا(ص) میخواهند مردم را هدایت کنند و برای اینکه یک انسان یا جامعه بخواهد هدایت شود اول باید آزاد باشد تا بشود امتحانش کرد. اصلاً پایه هدایت، کرامت است. شما با بیاحترامی به کسی نمیتوانی او را هدایت بکنی. یا وقتی دیگران به او بیاحترامی کنند، شما نمیتوانی او را هدایت بکنی.
مگر پیغمبر(ص) نمیخواهد مردم را هدایت بکند؟ بله، خُب این قوم باید به کرامت رسیده باشند تا بتوانند انتخاب کنند. اگر اسیر و برده و تحت ستم باشند، نمیتوانند تشخیص بدهند و هدایت را بپذیرند. پس دلیل اول این است که «مقدمۀ هدایت، آزادی است» و آزادی هم جلوهای از کرامت است.
نمیخواهم همۀ آنچه را تاکنون گفتیم خلاصه کنم ولی مباحث اخیر را اینطوری جمعبندی میکنم. مطلب اول اینکه پیامبر گرامی اسلام، مردمش را آزاد کرد. چرا؟ به دو علت: علت اول این است که، اگر پیامبر گرامی اسلام(ص) میخواست وظیفۀ هدایت مردم را به انجام برساند، خودِ او را نمیگذاشتند زنده بماند؛ خودِ او را مورد هجمه قرار میدادند؛ از تهدید به قتل بلکه اقدام به قتل-که در جریان در لیلة المبیت انجام شد- تا محاصرۀ اقتصادی. ایشان باید بماند تا بتواند این رسالت را انجام بدهد. برای اینکه آزادی خودش را بتواند تأمین کند طبیعتاً باید یک قومی در اطراف او آزاد بشوند. نمیشود که یک نفر در بین دشمنان بدون محافظ آزاد باشد. خدا از این سنتها ندارد که ملائکة الله بیایند پیامبر گرامی اسلام را محاصره کنند تا هرچه به او سنگ میزنند - خلاف وضع طبیعی- به پیغمبر(ص) نخورد.
پیامبر گرامی اسلام(ص) مانند دیگر انسانها در جامعه زندگی میکند، البته گاهی ممکن است معجزات الهی همراهی بکنند، آن هم در شرایطی که مردم بیایند همراه بشوند. پس ایشان باید زنده بماند تا مأموریتاش را درست انجام بدهد. برای اینکه بتواند این کار را انجام بدهد باید یک قومی از او دفاع کنند. این قوم باید اول آزاد بشوند و آزاده باشند و بتوانند مقاومت کنند. پس دلیل اول برای اینکه میخواست مردماش را آزاد کند، این بود که امکان انجام رسالت خودش و نزول وحی محقق بشود. در این دلیل اول نکات تاریخی زیادی هست که به بعضی از آنها اشاره کردیم.
علت دوم برای اینکه پیامبر میخواست مردم را آزاد بکند، این بود که کرامت مردم حفظ بشود. کسی نباید بندۀ غیرخدا باشد. چرا رسول الله(ص) میخواهد کرامت مردم را حفظ کند؟ اینجا هم شاید بتوانیم حداقل دو دلیل بشماریم. رسول خدا(ص) میخواهند مردم را هدایت کنند و برای اینکه یک انسان یا جامعه بخواهد هدایت شود اول باید آزاد باشد تا بشود امتحانش کرد. اصلاً پایه هدایت، کرامت است. شما با بیاحترامی به کسی نمیتوانی او را هدایت بکنی. یا وقتی دیگران به او بیاحترامی کنند، شما نمیتوانی او را هدایت بکنی.
مگر پیغمبر(ص) نمیخواهد مردم را هدایت بکند؟ بله، خُب این قوم باید به کرامت رسیده باشند تا بتوانند انتخاب کنند. اگر اسیر و برده و تحت ستم باشند، نمیتوانند تشخیص بدهند و هدایت را بپذیرند. پس دلیل اول این است که «مقدمۀ هدایت، آزادی است» و آزادی هم جلوهای از کرامت است.
تاکنون نظری ثبت نشده است