- 602
- 1000
- 1000
- 1000
تاریخ بعثت و عصر ظهور، جلسه چهاردهم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «تاریخ بعثت و عصر ظهور»، جلسه چهاردهم، سال 1400
مکرر در روایات بیان شده است که در آخرالزمان و قبل از ظهور، فتنههایی هست، یک یا دو نمونه از آنها را در جلسۀ قبل خواندم که ائمۀ هدی(ع) قسم خوردند قطعاً این اتفاق قبل از ظهور خواهد افتاد و تمحیص و غربال صورت میگیرد. این غربال در زمان رسول خدا(ص) از بعثت نبوی به بعد شروع شد. حتی یک مرحله از غربال در زمان خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) شروع شد. منتها این دفعه اکثر قریب به اتفاق غربال قبل از ظهور رخ خواهد داد و درصد اندکی برای بعد از ظهور میماند.
این تفاوت دلایل مختلفی دارد. خیلی خوب است به تفاوت غربال با حضور پیغمبر و غربال بدون حضور امامزمان ارواحنا له الفدا توجه کنیم که مدیریت این غربال با خود ما خواهد بود؛ یعنی اینطور نیست که در جریان این غربال امام معصوم صریحاً بیاید بین ما داوری بکند، باید ببینیم که این غربال را چگونه باید مدیریت کرد.
در یکی از معتبرترین کتابهای مربوط به غیبت امامزمان ارواحنا له الفدا و مسائل مهدوی یعنی کتاب «کمالالدین و تمام النعمه» آمده است. در بخشی از این روایت به فرج حضرت نوح(ع) با حضور خودش اشاره میشود که خدا به او و قومش وعدۀ فرج داده بود و این فرج به تأخیر افتاد. داستان این روایت اینطور است که چند نفر از اصحاب امام صادق(ع) خدمت حضرت آمدند و دیدند حضرت بهشدت گریه میکنند و عبارات عجیبی میفرمایند: «سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی» آقای من! غیبت تو خواب را از چشمان من ربوده و... اصحاب میگویند ما احساس کردیم فاجعهای رخ داده. اولاً آقا به چه کسی میفرمایند سیّدی و مولای؟ خودشان مولا و امامزمان هستند؛ و اصلاً علت این گریۀ شدید چیست؟ صبر کردیم مناجات حضرت تمام شد. گفتیم آقا شما برای چه گریه میکردید با چه کسی مناجات میکردید؟ فرمود وای بر شما من مطالعه میکردم در کتابی که اخبار آیندگان است و برایم از آخرین امام و غیبت طولانی او و رنجهایی که در غیبت او هموار میشود یادآور شد.
بعد فرمودند مهدی(عج) ما از چند جهت به چند پیامبر شباهت دارد. از جهت ولادت به حضرت موسی(ع) شباهت دارد که همه دنبال حضرت موسی(ع) بودند و میلاد او پنهانی تحقق پیدا کرد؛ از جهت غیبت به حضرت عیسی(ع) شبیه هستند و در طولانی شدن فرج به حضرت نوح(ع). حضرت امام صادق(ع) وجه شباهت حضرت مهدی(عج) با حضرت نوح(ع) را این طور توضیح میدهند.
خداوند متعال بعد از اینکه شاید صدها نفر به حضرت نوح(ع) پیوستند آنها را امتحان کرد، یعنی برای فرج یک وعدهای داد. فرمود ای نوح(ع)! این هفت دانه خرما را بگیر بکار وقتی درختش ثمر داد فرج شما رخ خواهد داد. ایشان هم به یارانش خبر داد. بعد از چند سال نخل خرما ثمر داد و همه گفتند فرج چه شد؟ خدا فرمود دانههای خرمای این درختها را بکارید، وقتی ثمر داد فرج خواهد آمد. آقا شما قول داده بودید! ما به این مردم گفتیم. سیصد نفر مرتد شدند؛ گفتند اگر ادعای نوح(ع) حق بود در وعدۀ پروردگارش تخلف نمیشد. بگذریم از اینکه امام صادق(ع) و دیگر اولیاء خدا میفرمایند این موارد از مصادیق «بداء» است، خوب است شیعیان در مورد بداء زیاد صحبت کنند اما خیلی کم از آن صحبت میشود. بداء یعنی تغییر تصمیم قطعی پروردگار عالم. البته بداء حکمت دارد و تصمیم خدا بیجهت تغییر نمیکند.
تعدادی از اصحاب نوح(ع) که ماندند منتظر شدند. دوباره خرما نتیجه داد و گفتند وعده چه شد؟ خدایا! به این مردم قول دادیم، وعده چه شد؟ این دفعه خیلی بد میشود؛ دفعۀ قبل هم فرمایش شما تغییری پیدا کرد؛ خداوند متعال فرمود دوباره این هستهها را بکارید. آقا دوباره یک عده دیگر رفتند. البته در روایت دیگر دارد که یک عده مرتد شدند، یک عده منافق شدند، یک عده مؤمن یعنی یک عده هم ماندند. تا هفت مرتبه این قصه تکرار شد. در آخرین بار هفتاد و چند نفر ماندند، گفتند یا نوح! خدای تو وعدهاش را محقق بکند یا نه ما با تو هستیم. آنوقت خدا فرج را برای اینها مقرر کرد.
چرا امتحانها و غربال باید قبل از ظهور رخ بدهد؟ در این روایت خداوند متعال به حضرت نوح(ع) علت را بیان میفرمایند. من قسمتی از روایت را میخوانم. میفرماید: «فَلَوْ أَنَّهُمْ تَسَنَّمُوا مِنِّی الْمُلْکَ الَّذِی أُوتِی الْمُؤْمِنِینَ وَقْتَ الِاسْتِخْلَافِ إِذَا أَهْلَکْتُ أَعْدَاءَهُمْ لَنَشَقُوا رَوَائِحَ صِفَاتِهِ وَ لَاسْتَحْکَمَتْ سَرَائِرُ نِفَاقِهِمْ [وَ] تَأَبَّدَتْ حِبَالُ ضَلَالَةِ قُلُوبِهِمْ وَ لَکَاشَفُوا إِخْوَانَهُمْ بِالْعَدَاوَةِ وَ حَارَبُوهُمْ عَلَى طَلَبِ الرِّئَاسَةِ وَ التَّفَرُّدِ بِالْأَمْرِ وَ النَّهْیِ وَ کَیْفَ یَکُونُ التَّمْکِینُ فِی الدِّینِ وَ انْتِشَارُ الْأَمْرِ فِی الْمُؤْمِنِینَ مَعَ إِثَارَةِ الْفِتَنِ وَ إِیقَاعِ الْحُرُوبِ کَلّا»؛ در دوران غربت، افراد مختلف دور تو جمع شدند ولی من وعده کردم که تو و یارانت صاحب زمین و ثروت و حکومت بشوید، اما وقتی فرج آمد، اگر هنوز منافقین و آدمهای ضعیفالایمان بین شما بودند و بوی حکومت به مشامشان میرسید، آنوقت نفاق در دل آنها محکم میشد و رو میآمد. من قبل از اینکه حکومت تو شروع بشود آنها را بیرون کردم که بعداً شما را اذیت نکنند.
به تعبیر دیگر، معنایش این است که اگر بعد از فرج، منافقان در جامعه باشند، جنگ داخلی بین مؤمنین راه میاندازند، لذا خداوند با این غربالها، آنها را بیرون میکند تا این جنگ رخ ندهد. مگر بعد از رسولخدا(ص) اینطور درگیریها بر سرِ حکومت بین مؤمنین رخ نداد؟ مگر بعد از خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) سه تا جنگ داخلی اتفاق نیفتاد؟ در اینجا خداوند متعال همین مسئله را توضیح میدهد و میفرماید، امتحان و آزمایشها را از قبل گرفتم، چون اگر غربال بخواهد بعد از برقراری حکومت پیش بیاید، جنگهای داخلی رخ میدهد. یعنی این منافقین برای بهدست آوردن ریاست، با هم جنگ میکنند.
برای اینکه یک حکومت پاک برقرار بشود و بهصورت کامل تحقق پیدا کند یعنی «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه» محقق بشود، خداوند باید قبل از آن، از مردم امتحان گرفته باشد و غربال کرده باشد تا بعداً کسی از این بازیها درنیاورد. ببینید چقدر صریح نکته بیان میشود؟ هدف خدا این بود که یاران نوح(ع) خالص بشوند. خداوند به مومنین وعده داده بود که آنها را جانشینان زمین قرار دهد بههمین علت باید کسانی که ایمان خالص نداشتند تصفیه میشدند.
بعد از این امتحانها و غربالها، خداوند به نوح میفرماید: الآن یارانت خالص شدند. حالا کشتی بساز تا با مردمت نجات پیدا کنی، آنها را هم که نابودشان میکنم، تا چه اتفاقی بیفتد؟ شما بروید راحت زندگی بکنید و یک حکومت و جامعۀ خوب داشته باشید؛ آنوقت از بین این مؤمنینِ امتحان پسداده، هر کسی را میخواهی منصوب کن، اینها آدمهای خوبیاند، مشکلی پیدا نمیکنی. هیچ مشکلی هم برای حکومت حضرت نوح(ع) در تاریخ نقل نشده است.
مکرر در روایات بیان شده است که در آخرالزمان و قبل از ظهور، فتنههایی هست، یک یا دو نمونه از آنها را در جلسۀ قبل خواندم که ائمۀ هدی(ع) قسم خوردند قطعاً این اتفاق قبل از ظهور خواهد افتاد و تمحیص و غربال صورت میگیرد. این غربال در زمان رسول خدا(ص) از بعثت نبوی به بعد شروع شد. حتی یک مرحله از غربال در زمان خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) شروع شد. منتها این دفعه اکثر قریب به اتفاق غربال قبل از ظهور رخ خواهد داد و درصد اندکی برای بعد از ظهور میماند.
این تفاوت دلایل مختلفی دارد. خیلی خوب است به تفاوت غربال با حضور پیغمبر و غربال بدون حضور امامزمان ارواحنا له الفدا توجه کنیم که مدیریت این غربال با خود ما خواهد بود؛ یعنی اینطور نیست که در جریان این غربال امام معصوم صریحاً بیاید بین ما داوری بکند، باید ببینیم که این غربال را چگونه باید مدیریت کرد.
در یکی از معتبرترین کتابهای مربوط به غیبت امامزمان ارواحنا له الفدا و مسائل مهدوی یعنی کتاب «کمالالدین و تمام النعمه» آمده است. در بخشی از این روایت به فرج حضرت نوح(ع) با حضور خودش اشاره میشود که خدا به او و قومش وعدۀ فرج داده بود و این فرج به تأخیر افتاد. داستان این روایت اینطور است که چند نفر از اصحاب امام صادق(ع) خدمت حضرت آمدند و دیدند حضرت بهشدت گریه میکنند و عبارات عجیبی میفرمایند: «سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی» آقای من! غیبت تو خواب را از چشمان من ربوده و... اصحاب میگویند ما احساس کردیم فاجعهای رخ داده. اولاً آقا به چه کسی میفرمایند سیّدی و مولای؟ خودشان مولا و امامزمان هستند؛ و اصلاً علت این گریۀ شدید چیست؟ صبر کردیم مناجات حضرت تمام شد. گفتیم آقا شما برای چه گریه میکردید با چه کسی مناجات میکردید؟ فرمود وای بر شما من مطالعه میکردم در کتابی که اخبار آیندگان است و برایم از آخرین امام و غیبت طولانی او و رنجهایی که در غیبت او هموار میشود یادآور شد.
بعد فرمودند مهدی(عج) ما از چند جهت به چند پیامبر شباهت دارد. از جهت ولادت به حضرت موسی(ع) شباهت دارد که همه دنبال حضرت موسی(ع) بودند و میلاد او پنهانی تحقق پیدا کرد؛ از جهت غیبت به حضرت عیسی(ع) شبیه هستند و در طولانی شدن فرج به حضرت نوح(ع). حضرت امام صادق(ع) وجه شباهت حضرت مهدی(عج) با حضرت نوح(ع) را این طور توضیح میدهند.
خداوند متعال بعد از اینکه شاید صدها نفر به حضرت نوح(ع) پیوستند آنها را امتحان کرد، یعنی برای فرج یک وعدهای داد. فرمود ای نوح(ع)! این هفت دانه خرما را بگیر بکار وقتی درختش ثمر داد فرج شما رخ خواهد داد. ایشان هم به یارانش خبر داد. بعد از چند سال نخل خرما ثمر داد و همه گفتند فرج چه شد؟ خدا فرمود دانههای خرمای این درختها را بکارید، وقتی ثمر داد فرج خواهد آمد. آقا شما قول داده بودید! ما به این مردم گفتیم. سیصد نفر مرتد شدند؛ گفتند اگر ادعای نوح(ع) حق بود در وعدۀ پروردگارش تخلف نمیشد. بگذریم از اینکه امام صادق(ع) و دیگر اولیاء خدا میفرمایند این موارد از مصادیق «بداء» است، خوب است شیعیان در مورد بداء زیاد صحبت کنند اما خیلی کم از آن صحبت میشود. بداء یعنی تغییر تصمیم قطعی پروردگار عالم. البته بداء حکمت دارد و تصمیم خدا بیجهت تغییر نمیکند.
تعدادی از اصحاب نوح(ع) که ماندند منتظر شدند. دوباره خرما نتیجه داد و گفتند وعده چه شد؟ خدایا! به این مردم قول دادیم، وعده چه شد؟ این دفعه خیلی بد میشود؛ دفعۀ قبل هم فرمایش شما تغییری پیدا کرد؛ خداوند متعال فرمود دوباره این هستهها را بکارید. آقا دوباره یک عده دیگر رفتند. البته در روایت دیگر دارد که یک عده مرتد شدند، یک عده منافق شدند، یک عده مؤمن یعنی یک عده هم ماندند. تا هفت مرتبه این قصه تکرار شد. در آخرین بار هفتاد و چند نفر ماندند، گفتند یا نوح! خدای تو وعدهاش را محقق بکند یا نه ما با تو هستیم. آنوقت خدا فرج را برای اینها مقرر کرد.
چرا امتحانها و غربال باید قبل از ظهور رخ بدهد؟ در این روایت خداوند متعال به حضرت نوح(ع) علت را بیان میفرمایند. من قسمتی از روایت را میخوانم. میفرماید: «فَلَوْ أَنَّهُمْ تَسَنَّمُوا مِنِّی الْمُلْکَ الَّذِی أُوتِی الْمُؤْمِنِینَ وَقْتَ الِاسْتِخْلَافِ إِذَا أَهْلَکْتُ أَعْدَاءَهُمْ لَنَشَقُوا رَوَائِحَ صِفَاتِهِ وَ لَاسْتَحْکَمَتْ سَرَائِرُ نِفَاقِهِمْ [وَ] تَأَبَّدَتْ حِبَالُ ضَلَالَةِ قُلُوبِهِمْ وَ لَکَاشَفُوا إِخْوَانَهُمْ بِالْعَدَاوَةِ وَ حَارَبُوهُمْ عَلَى طَلَبِ الرِّئَاسَةِ وَ التَّفَرُّدِ بِالْأَمْرِ وَ النَّهْیِ وَ کَیْفَ یَکُونُ التَّمْکِینُ فِی الدِّینِ وَ انْتِشَارُ الْأَمْرِ فِی الْمُؤْمِنِینَ مَعَ إِثَارَةِ الْفِتَنِ وَ إِیقَاعِ الْحُرُوبِ کَلّا»؛ در دوران غربت، افراد مختلف دور تو جمع شدند ولی من وعده کردم که تو و یارانت صاحب زمین و ثروت و حکومت بشوید، اما وقتی فرج آمد، اگر هنوز منافقین و آدمهای ضعیفالایمان بین شما بودند و بوی حکومت به مشامشان میرسید، آنوقت نفاق در دل آنها محکم میشد و رو میآمد. من قبل از اینکه حکومت تو شروع بشود آنها را بیرون کردم که بعداً شما را اذیت نکنند.
به تعبیر دیگر، معنایش این است که اگر بعد از فرج، منافقان در جامعه باشند، جنگ داخلی بین مؤمنین راه میاندازند، لذا خداوند با این غربالها، آنها را بیرون میکند تا این جنگ رخ ندهد. مگر بعد از رسولخدا(ص) اینطور درگیریها بر سرِ حکومت بین مؤمنین رخ نداد؟ مگر بعد از خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) سه تا جنگ داخلی اتفاق نیفتاد؟ در اینجا خداوند متعال همین مسئله را توضیح میدهد و میفرماید، امتحان و آزمایشها را از قبل گرفتم، چون اگر غربال بخواهد بعد از برقراری حکومت پیش بیاید، جنگهای داخلی رخ میدهد. یعنی این منافقین برای بهدست آوردن ریاست، با هم جنگ میکنند.
برای اینکه یک حکومت پاک برقرار بشود و بهصورت کامل تحقق پیدا کند یعنی «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه» محقق بشود، خداوند باید قبل از آن، از مردم امتحان گرفته باشد و غربال کرده باشد تا بعداً کسی از این بازیها درنیاورد. ببینید چقدر صریح نکته بیان میشود؟ هدف خدا این بود که یاران نوح(ع) خالص بشوند. خداوند به مومنین وعده داده بود که آنها را جانشینان زمین قرار دهد بههمین علت باید کسانی که ایمان خالص نداشتند تصفیه میشدند.
بعد از این امتحانها و غربالها، خداوند به نوح میفرماید: الآن یارانت خالص شدند. حالا کشتی بساز تا با مردمت نجات پیدا کنی، آنها را هم که نابودشان میکنم، تا چه اتفاقی بیفتد؟ شما بروید راحت زندگی بکنید و یک حکومت و جامعۀ خوب داشته باشید؛ آنوقت از بین این مؤمنینِ امتحان پسداده، هر کسی را میخواهی منصوب کن، اینها آدمهای خوبیاند، مشکلی پیدا نمیکنی. هیچ مشکلی هم برای حکومت حضرت نوح(ع) در تاریخ نقل نشده است.
تاکنون نظری ثبت نشده است