- 1980
- 1000
- 1000
- 1000
مهدی و انقلابی که جهان را متحد خواهد کرد
سخنرانی استاد حسن رحیم پور ازغدی با موضوع "مهدی و انقلابی که جهان را متحد خواهد کرد"، سال 1396
احیای شب نیمه شعبان یک عبادت بزرگ و دارای آثاری در دنیا و آخرت ماست. در مورد تولد ایشان در چنین شبی از همان آغاز یک خط ویژه تبلیغاتی و رسانهای از طرف حاکمیت و دستگاه بنی عباس شروع شد. پیامبر از پیش از تولد مهدی (عج) در مورد ایشان و تولد ایشان و اینکه فرزند کیست به صراحت سخن گفته بودند. روایاتی تحت عنوان خلفای اثنی عشر یعنی دوازده خلیفه برحق پیامبر (ص) نه فقط در منابع شیعی بلکه در منابع حدیث برادران اهل سنت نیز هست. بعضی از بزرگان اهل سنت را در تاریخ ایران خودمان از قرن ها قبل داریم، که اصطلاحاً به اینها سنی 12 امامی میگفتند یعنی اینها بعد از پیامبر صحبت از ابوبکر، عمر، عثمان، علی (ع)، حسن (ع) و حسین(ع) و همینطور تا امام مهدی (عج) میکردند. نگاه خیلی از بزرگان اهل سنت تا قرن ها همین بود. تمام مذاهب مختلف سنی و مذاهب مختلف شیعی همه مسئله ظهور آخرالزمان و انتظار مهدی (عج) و اینکه مهدی (عج) فرزند پیامبر از نسل علی و فاطمه هست را قبول دارند. حتی وهابیها هم مسئله مهدویت را در منابع خود دارند و بزرگان آنها می گویند که به هیچ وجه قابل انکار نیست و کسی که منکر مهدی و آخرالزمان باشد، مسلمان نیست. در مورد زمان ولادت و اینکه حضرت مهدی (عج) فرزند کدام پدر و مادر هست، بین اهل سنت اختلاف است. بر اساس روایات قطعی حضرت مهدی از نسل پیامبر (ص) و فرزند امام حسن عسگری (ع) است. ایشان عسگر لقب گرفته چون در پادگان نظامی تحت کنترل بودند و فرزندشان در سامرا در بازداشتگاه خانگی متولد شدن.. بعضی از اهل سنت همین نظر شیعه را دارند ولی برخی معتقدند که ایشان از نسل پیامبر و علی و فاطمه است ولی هنوز به دنیا نیامده است. نسبت حکومت بنی عباس با قضیه تولد حضرت مهدی (عج) مانند نسبت حکومت فرعون با تولد حضرت موسی است. همانگونه که فرعون دستور داد هر فرزندی که متولد می شود کشته شود، اما خدا کاری کرد که موسی به دست خود فرعون بزرگ شود. بنی عباس نیز قصد داشتند حضرت مهدی را پس از تولد بکشند، بنی عباس از چند قرن پیش خبر داشتند که طبق گفته پیامبر چنین فرزندی متولد خواهد شد و به قدری قطعی بود که حکومت ها قبل از ولادت ایشان به دنبال ایشان می گشتند. بنی عباس در ابتدا احادیثی را جعل کردند که مهدی از بنی عباس است و از بنی هاشم نیست. به طور کلی ولادت مهدی (عج) هم از کرامات الهی بود و آثار بارداری در مادرشان هویدا نبود. در روایات آمده است که حضرت مهدی (عج) وقتی متولد شدند به خدا سجده کردند و سخن گفتند. در واقع مهدی (عج) از طرفی مانند حضرت موسی و از طرفی مانند حضرت عیسی است. در هرحال بنی عباس این تولد را انکار کردند و گفتند مهدی به دنیا نیامده یا به دنیا آمده و مرده و بعدها بازمیگردد. در روایت داریم مهدی (عج) وقتی بیاید هیچ کس را به اجبار به مسلمان شدن نمیکند، با مسیحیان بر اساس انجیل سخن میگوید و با یهود بر اساس تورات و با هر دین و آیینی بر اساس آیین خودشان گفتگو می کنند و اغلب آنها با همین گفتگو مسلمان میشوند.
احیای شب نیمه شعبان یک عبادت بزرگ و دارای آثاری در دنیا و آخرت ماست. در مورد تولد ایشان در چنین شبی از همان آغاز یک خط ویژه تبلیغاتی و رسانهای از طرف حاکمیت و دستگاه بنی عباس شروع شد. پیامبر از پیش از تولد مهدی (عج) در مورد ایشان و تولد ایشان و اینکه فرزند کیست به صراحت سخن گفته بودند. روایاتی تحت عنوان خلفای اثنی عشر یعنی دوازده خلیفه برحق پیامبر (ص) نه فقط در منابع شیعی بلکه در منابع حدیث برادران اهل سنت نیز هست. بعضی از بزرگان اهل سنت را در تاریخ ایران خودمان از قرن ها قبل داریم، که اصطلاحاً به اینها سنی 12 امامی میگفتند یعنی اینها بعد از پیامبر صحبت از ابوبکر، عمر، عثمان، علی (ع)، حسن (ع) و حسین(ع) و همینطور تا امام مهدی (عج) میکردند. نگاه خیلی از بزرگان اهل سنت تا قرن ها همین بود. تمام مذاهب مختلف سنی و مذاهب مختلف شیعی همه مسئله ظهور آخرالزمان و انتظار مهدی (عج) و اینکه مهدی (عج) فرزند پیامبر از نسل علی و فاطمه هست را قبول دارند. حتی وهابیها هم مسئله مهدویت را در منابع خود دارند و بزرگان آنها می گویند که به هیچ وجه قابل انکار نیست و کسی که منکر مهدی و آخرالزمان باشد، مسلمان نیست. در مورد زمان ولادت و اینکه حضرت مهدی (عج) فرزند کدام پدر و مادر هست، بین اهل سنت اختلاف است. بر اساس روایات قطعی حضرت مهدی از نسل پیامبر (ص) و فرزند امام حسن عسگری (ع) است. ایشان عسگر لقب گرفته چون در پادگان نظامی تحت کنترل بودند و فرزندشان در سامرا در بازداشتگاه خانگی متولد شدن.. بعضی از اهل سنت همین نظر شیعه را دارند ولی برخی معتقدند که ایشان از نسل پیامبر و علی و فاطمه است ولی هنوز به دنیا نیامده است. نسبت حکومت بنی عباس با قضیه تولد حضرت مهدی (عج) مانند نسبت حکومت فرعون با تولد حضرت موسی است. همانگونه که فرعون دستور داد هر فرزندی که متولد می شود کشته شود، اما خدا کاری کرد که موسی به دست خود فرعون بزرگ شود. بنی عباس نیز قصد داشتند حضرت مهدی را پس از تولد بکشند، بنی عباس از چند قرن پیش خبر داشتند که طبق گفته پیامبر چنین فرزندی متولد خواهد شد و به قدری قطعی بود که حکومت ها قبل از ولادت ایشان به دنبال ایشان می گشتند. بنی عباس در ابتدا احادیثی را جعل کردند که مهدی از بنی عباس است و از بنی هاشم نیست. به طور کلی ولادت مهدی (عج) هم از کرامات الهی بود و آثار بارداری در مادرشان هویدا نبود. در روایات آمده است که حضرت مهدی (عج) وقتی متولد شدند به خدا سجده کردند و سخن گفتند. در واقع مهدی (عج) از طرفی مانند حضرت موسی و از طرفی مانند حضرت عیسی است. در هرحال بنی عباس این تولد را انکار کردند و گفتند مهدی به دنیا نیامده یا به دنیا آمده و مرده و بعدها بازمیگردد. در روایت داریم مهدی (عج) وقتی بیاید هیچ کس را به اجبار به مسلمان شدن نمیکند، با مسیحیان بر اساس انجیل سخن میگوید و با یهود بر اساس تورات و با هر دین و آیینی بر اساس آیین خودشان گفتگو می کنند و اغلب آنها با همین گفتگو مسلمان میشوند.
تاکنون نظری ثبت نشده است