- 27070
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 102 سوره بقره
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره بقره - آیهی 102
آنچه از روایات استفاده مىشود آن است که حضرت سلیمان (ع) براى جلوگیرى از انحراف یا سوء استفاده، دستور داد اوراق ساحران را جمع آورى و نگهدارى کنند. ولى بعد از وفات او گروهى به آن نوشتهها دست یافته و مشغول تعلیم و اشاعه سحر [391] در میان مردم شدند. آنان حتّى معجزات حضرت سلیمان را سحر معرّفى کرده و پیامبرى او را منکر شدند. و برخى از بنىاسرائیل نیز به جاى پیروى از تورات به سراغ سحر و جادو رفتند. این کار چنان شهرت و گسترش یافت که یهود زمان پیامبر اسلام (ص) نیز سلیمان را ساحرى زبردست مى دانستند و او را به عنوان پیامبر نمى شناختند!
این آیه، گناه و انحراف رها کردن تورات و پیروى از شیاطین سحرآموز را بیان مى کند که یهود به جاى تورات از آنچه شیاطین در زمان سلیمان بر مردم مى خواندند، پیروى مى کردند. آنان براى توجیه کار خویش، نسبت سحر به سلیمان نیز مى دادند، در حالى که سلیمان مرد خدا بود و کارش معجزه، و شیاطین در جهت مخالف او و کارشان سحر بود.
علاوه بر آنچه گذشت، یهود از منبع دیگرى نیز به سحر دست یافتند. بدین طریق که خداوند دو فرشته را به نام «هاروت» و «ماروت» به صورت انسان در شهر «بابل» در میان مردم قرار داد که روش ابطال و خنثى سازى سحر و جادو را به آنان بیاموزند. امّا براى اینکار لازم بود ابتدا آنان را با سحر آشنا سازند. چون انسان تا فرمول ترکیبى چیزى را نداند، نمى تواند آنرا خنثى نماید. لذا فرشته ها، ابتدا طریق سحر و سپس طریقه ابطال آن را مى آموختند و قبل از آموزش با شاگردان خود شرط مى کردند که از آن سوء استفاده نکنند و مى گفتند: این کار مایهى فتنه و آزمایش است، مبادا در مسیر مبارزه و خنثى سازى، خودتان گرفتار شوید. امّا یهود از آن آموزش سوء استفاده نموده و از آن براى مقاصد ناشایست بهره بردند و حتّى براى جدایى میان مرد و همسرش بکار گرفتند.
قرآن در اینجا نکتهاى را یادآور مىشود که جاى دقت و تأمل است. مىفرماید: ساحر با داشتن علمِ سحر، از دایره ى قدرت الهى خارج نیست و بدون اراده ى خدا قادر به انجام کارى نیست و به کسى نمى تواند ضررى برساند، ولى از آنجایى که خداوند براى هر چیز اثرى قرار داده است، سحر و جادو نیز مىتواند اثرات سویى داشته باشد که از آن جمله تأثیر آن بر روابط زناشویى و خانوادگى است.
سحر، به فن ظریف و دقیقى گفته مى شود که امور را از مسیر عادّى خود منحرف مى سازد. و گاهى سحر به معنى خدعه، و باطل را در شکل و قالب حقّ آوردن، آمده است.
بابل» نام منطقه اى حدود نجف و کربلاى فعلى بوده است.
پیام ها
1- در حکومت حقّ و زمامدارى حاکم الهى نیز همه ى مردم اصلاح نمى شوند، گروهى کجروى مى کنند. «واتبعوا ماتتلوا الشیاطین على ملک سلیمان»
2- شیاطین، در حکومت سلیمان نیز بیکار نمى نشینند و پى درپى القاى سوء مى کنند. «ما تتلواالشیاطین على ملک سلیمان»
3- حکومت، با نبوّت منافات ندارد. برخى انبیا حکومت داشتهاند. «ملکسلیمان»
4- ساحران براى مقدّس جلوه دادن و توجیه کار خود، سلیمان را نیز ساحر معرّفى مىکردند. «وما کفر سلیمان»
5 - خداوند، از مقام انبیا در برابر تهمت دیگران دفاع مىکند. «و ما کفر سلیمان»
6- تعلیم وتعلّم واِعمال سحر، در ردیف کفر است. [393] «کفروا یُعلّمون النّاس السحر»
7- براى مقابله با علوم مضرّ وعقاید انحرافى، آگاهى صالحان از آنها لازم است. «ما انزل على الملکین»
8 - در مقام تعلیم، معلّم باید نسبت به کاربردهاى منفى علوم هشدار دهد. «وما یُعلّمان... حتّى یقولا... فلا تکفر»
9- انسان در بین دو آموزش قرار داد: هم وساوس شیطانى؛ «یعلّمون الناس السحر» و هم الهامات الهى. «وما یعلّمان»
10- فرشتگان نیز مىتوانند معلّم انسانها شوند. «ما یعلّمان ...حتّى یقولا»
11- گاهى علم ودانش، وسیله آزمایش است. «انّما نحن فتنة»
12- تفرقه انداختن میان زن و شوهر، کارى شیاطینى و در حدّ کفراست. «فلا تکفر فیتعلّمون منهما ما یفرّقون به بین المرء...»
13- دانش و آموزش همیشه مفید نیست، گاهى مضرّ و زیانآور نیز مى باشد. «یتعلّمون ما یضرّهم و لاینفعهم»
14- سحر و جادو واقعیّت دارد ودر زندگى انسان مؤثّر است. «یفرّقون به...»
15- ساحر دست به کارهایى مىزند، ولى تمام تأثیر و تأثرات زیر نظر خداست. مىتوان از طریق پناه بردن به خداوند و استعاذه و توکّل و دعا و صدقه از توطئه ها نجات یافت. «و ماهم بضارین»
16- ساحران شاید به پول و شهرتى برسند، ولى در قیامت بهرهاى ندارند. «ماله فى الاخرة من خلاق»
17- کسى که به سراغ تفرقه اندازى و سحر مىرود، انسانیّت خود را از دست مى دهد. «لبئس ما شروا به انفسهم»
در روایات نیز وارد شده که ساحر، کافر و مجازاتش قتل است.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
آنچه از روایات استفاده مىشود آن است که حضرت سلیمان (ع) براى جلوگیرى از انحراف یا سوء استفاده، دستور داد اوراق ساحران را جمع آورى و نگهدارى کنند. ولى بعد از وفات او گروهى به آن نوشتهها دست یافته و مشغول تعلیم و اشاعه سحر [391] در میان مردم شدند. آنان حتّى معجزات حضرت سلیمان را سحر معرّفى کرده و پیامبرى او را منکر شدند. و برخى از بنىاسرائیل نیز به جاى پیروى از تورات به سراغ سحر و جادو رفتند. این کار چنان شهرت و گسترش یافت که یهود زمان پیامبر اسلام (ص) نیز سلیمان را ساحرى زبردست مى دانستند و او را به عنوان پیامبر نمى شناختند!
این آیه، گناه و انحراف رها کردن تورات و پیروى از شیاطین سحرآموز را بیان مى کند که یهود به جاى تورات از آنچه شیاطین در زمان سلیمان بر مردم مى خواندند، پیروى مى کردند. آنان براى توجیه کار خویش، نسبت سحر به سلیمان نیز مى دادند، در حالى که سلیمان مرد خدا بود و کارش معجزه، و شیاطین در جهت مخالف او و کارشان سحر بود.
علاوه بر آنچه گذشت، یهود از منبع دیگرى نیز به سحر دست یافتند. بدین طریق که خداوند دو فرشته را به نام «هاروت» و «ماروت» به صورت انسان در شهر «بابل» در میان مردم قرار داد که روش ابطال و خنثى سازى سحر و جادو را به آنان بیاموزند. امّا براى اینکار لازم بود ابتدا آنان را با سحر آشنا سازند. چون انسان تا فرمول ترکیبى چیزى را نداند، نمى تواند آنرا خنثى نماید. لذا فرشته ها، ابتدا طریق سحر و سپس طریقه ابطال آن را مى آموختند و قبل از آموزش با شاگردان خود شرط مى کردند که از آن سوء استفاده نکنند و مى گفتند: این کار مایهى فتنه و آزمایش است، مبادا در مسیر مبارزه و خنثى سازى، خودتان گرفتار شوید. امّا یهود از آن آموزش سوء استفاده نموده و از آن براى مقاصد ناشایست بهره بردند و حتّى براى جدایى میان مرد و همسرش بکار گرفتند.
قرآن در اینجا نکتهاى را یادآور مىشود که جاى دقت و تأمل است. مىفرماید: ساحر با داشتن علمِ سحر، از دایره ى قدرت الهى خارج نیست و بدون اراده ى خدا قادر به انجام کارى نیست و به کسى نمى تواند ضررى برساند، ولى از آنجایى که خداوند براى هر چیز اثرى قرار داده است، سحر و جادو نیز مىتواند اثرات سویى داشته باشد که از آن جمله تأثیر آن بر روابط زناشویى و خانوادگى است.
سحر، به فن ظریف و دقیقى گفته مى شود که امور را از مسیر عادّى خود منحرف مى سازد. و گاهى سحر به معنى خدعه، و باطل را در شکل و قالب حقّ آوردن، آمده است.
بابل» نام منطقه اى حدود نجف و کربلاى فعلى بوده است.
پیام ها
1- در حکومت حقّ و زمامدارى حاکم الهى نیز همه ى مردم اصلاح نمى شوند، گروهى کجروى مى کنند. «واتبعوا ماتتلوا الشیاطین على ملک سلیمان»
2- شیاطین، در حکومت سلیمان نیز بیکار نمى نشینند و پى درپى القاى سوء مى کنند. «ما تتلواالشیاطین على ملک سلیمان»
3- حکومت، با نبوّت منافات ندارد. برخى انبیا حکومت داشتهاند. «ملکسلیمان»
4- ساحران براى مقدّس جلوه دادن و توجیه کار خود، سلیمان را نیز ساحر معرّفى مىکردند. «وما کفر سلیمان»
5 - خداوند، از مقام انبیا در برابر تهمت دیگران دفاع مىکند. «و ما کفر سلیمان»
6- تعلیم وتعلّم واِعمال سحر، در ردیف کفر است. [393] «کفروا یُعلّمون النّاس السحر»
7- براى مقابله با علوم مضرّ وعقاید انحرافى، آگاهى صالحان از آنها لازم است. «ما انزل على الملکین»
8 - در مقام تعلیم، معلّم باید نسبت به کاربردهاى منفى علوم هشدار دهد. «وما یُعلّمان... حتّى یقولا... فلا تکفر»
9- انسان در بین دو آموزش قرار داد: هم وساوس شیطانى؛ «یعلّمون الناس السحر» و هم الهامات الهى. «وما یعلّمان»
10- فرشتگان نیز مىتوانند معلّم انسانها شوند. «ما یعلّمان ...حتّى یقولا»
11- گاهى علم ودانش، وسیله آزمایش است. «انّما نحن فتنة»
12- تفرقه انداختن میان زن و شوهر، کارى شیاطینى و در حدّ کفراست. «فلا تکفر فیتعلّمون منهما ما یفرّقون به بین المرء...»
13- دانش و آموزش همیشه مفید نیست، گاهى مضرّ و زیانآور نیز مى باشد. «یتعلّمون ما یضرّهم و لاینفعهم»
14- سحر و جادو واقعیّت دارد ودر زندگى انسان مؤثّر است. «یفرّقون به...»
15- ساحر دست به کارهایى مىزند، ولى تمام تأثیر و تأثرات زیر نظر خداست. مىتوان از طریق پناه بردن به خداوند و استعاذه و توکّل و دعا و صدقه از توطئه ها نجات یافت. «و ماهم بضارین»
16- ساحران شاید به پول و شهرتى برسند، ولى در قیامت بهرهاى ندارند. «ماله فى الاخرة من خلاق»
17- کسى که به سراغ تفرقه اندازى و سحر مىرود، انسانیّت خود را از دست مى دهد. «لبئس ما شروا به انفسهم»
در روایات نیز وارد شده که ساحر، کافر و مجازاتش قتل است.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان