display result search
منو
آمادگی برای اجابت دعوت سید الشهداء درعاشورا، جلسه هشتم

آمادگی برای اجابت دعوت سید الشهداء درعاشورا، جلسه هشتم

  • 1 تعداد قطعات
  • 45 دقیقه مدت قطعه
  • 32 دریافت شده
سخنرانی آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با موضوع "آمادگی برای اجابت دعوت سید الشهداء درعاشورا"، جلسه هشتم، سال 1393

حجاب هایی که در مسیر تقرب و درک توحید قرار گرفته اند برخی حجب نورانی و برخی حجب ظلمانی اند و باید همه آنها مرتفع شوند. برای این حُجب، اصطلاحات مختلفی وجود دارد ولی آنچه بیان کردیم این بود که حجب ظلمانی محیط ولایت مستکبرین و اعمال و اخلاق آنها است.
اگر انسان در محیط ولایت آنها قرار گرفت مبتلا به این حجب ظلمانی می شود. همه گناهان به همین نحو است و ریشه در ائمه طاغوت دارد. محیط ولایت آنها همان جهنم است. کسی که در این محیط قرار گرفت در جهنم قرار گرفته است و آن چه در روز قیامت اتفاق می افتد، مواجهه جدید دیگری است که این فرد با همین جهنم خواهد داشت که خصوصیات فراوان آن نیز در آیات و روایات موجود است. در روایت نقل شده است که امام «سرزمین رویش و حاصل خیز» است و «محیط ولایت او»، «دار دائر و آباد» است که رشد و فلاح و رویش در آن وجود دارد. لذا هر قوه انسان که تحت تاثیر «ولایت کفر» قرار بگیرد ظلمانی می شود و اگر این ولایت به اعماق وجود نفوذ کرد، درون انسان، جهنمی می شود. ولی گاه فقط ظاهر جهنمی می شود. راه نجات انسان، فاصله گرفتن از این محیط ظلمانی و ورود به محیط نورانی است.

اگر انسان از ظلمت فاصله گرفت و وارد بیوت انبیاء شد، به وادی توحید و نور می رسد. خدای متعال «جریان تنزل این نور» و «سیر با آن» را در سوره مبارکه نور توضیح داده است. در این آیه، نور و تنزل آن در چهار مرحله بحث شده است. ابتدا بیان می کند که «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ» که برطبق روایت، معنای آیه این است که خدا، هادیِ آسمانها و زمین است. (یعنی بحث از شبکه هدایت در عالم است؛ نه آن که بحث از «وجود» باشد) با هدایت خدای متعال است که توحید حاصل می شود. خودش بر خودش هادی است «اَنت دَلَلَتنی علیک و دَعَوتَنی الیک». پس سیر در قرب و کمال، با نور خدا ممکن است.
در مرحله دوم، خدای متعال «مَثَل» این نور را بیان می کند. یعنی این نور «مَثَلی» دارد و در وجود مقدس رسول اکرم صلی الله عیه و آله متمثّل شده است، چنان که در توضیح این نور، قرآن کریم می فرماید: «مَثَلُ نُورِهِ...ٍ» (البته رسول خدا با همه مراتب وجودی شان در همه عوالم، ظرف تحقق این نورند)

در مرحله سوم، تجلی نور ایشان در عوالم خلقت را به «مشکات» تشبیه می کند و ویژگی هایی نظیر شیشه حباب و سوخت و... را برای این چراغ بیان می کند. قرآن کریم در توضیح این مطلب می فرماید: «مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَوةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فىِ زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنهََّا کَوْکَبٌ دُرِّىٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَ لَا غَرْبِیَّةٍ یَکاَدُ زَیْتهَُا یُضىِ‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ» این نور در عوالم تنزل یافته و این بیان، مراحل تنزل این نور در عالم است. و البته این تنزل، مراتبی دارد فلذا می فرماید: «نُّورٌ عَلىَ‏ نُورٍ». خدای متعال هر کس را بخواهد با این نور هدایت می کند. «یهَْدِى اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ» این بخش از آیه نیز شاهد بر این مطلب است که محتوای این آیه، بیانگر جریان تنزل نور هدایت خدای متعال است. «وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ» همه این تعابیر از مشکات و حباب (زجاجه) و ... «مَثَل» بود که ظاهر آن را همه می فهمند ولی حقیقت این «مَثََل» چیز دیگری است.

در مرحله چهارم تنزل، سخن از خانه هایی است که تنزل نور در آنها واقع می شود لذا می فرماید: «فىِ بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الاَْصَال * رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تجَِرَةٌ وَ لَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقَامِ الصَّلَوةِ وَ إِیتَاءِ الزَّکَوةِ یخََافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصَرُ» این نور در خانه هایی نازل شده است که اجازه یافته اند تا رفعت یابند و اسم خدا در آن ها ذکر شود و این بدین معنا است که سیر در درجات، از این خانه ها ممکن است. در این خانه ها شخصیت هایی که هیچ کاری آنها را از ذکر خدا و اقامه نماز غافل نمی کند، خدای متعال را تسبیح می گویند و قلبشان متوجه «یوم الآخرة» است.

بر اساس این آیات، هدایت همه عوالم به نور نبی اکرم است و نور ایشان تمثل نور خداست. در روایات دیگری هم این معنا مفصل بیان شده است. مثلا می فرماید: «نَحْنُ آخِذُونَ بِحُجْزَةِ نَبِیِّنَا وَ نَبِیُّنَا آخِذٌ بِحُجْزَةِ رَبِّنَا وَ الْحُجْزَةُ، النُّورُ وَ شِیعَتُنَا آخِذُونَ بِحُجْزَتِنَا» که معنای ابتدایی «حُجْزه» همان «دامن» است (که مثلا می گویند دست به دامان کسی شدن) در روایات «حُجْزه» به «دین» و یا «نور» تفسیر شده است. یعنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله متمسک به نور الهی است و ائمه متمسک به نور رسول هستند و شیعیان متمسک به نور ائمه اند. البته در یک مقام نیز انوار همه آنها یک «نور واحد» است چنانکه در زیارت جامعه آمده است: «وَ أَنَّ أَرْوَاحَکُمْ وَ نُورَکُمْ وَ طِینَتَکُمْ‏ وَاحِدَة». این مطلب در روایات دیگر نیز بیان شده است. پس رسول خدا بدون واسطه و بی حجاب از دست خدای متعال می گیرد و بقیه در شبکه ای از نور، از این « هدایت و فیض» بهره مند می شوند. کسی که وارد این بیوت می شود باید در این وادی سیر کند. سیر در این وادی «سُبُل» دارد. این «سُبل» اخلاق حمیده و مناسک است. اگر کسی وارد بیت نور نشده باشد نماز و سایر مناسک برای او «سبیل» نخواهد بود. با سیر در این «سبل» انسان به «صراط» می رسد که خود امام است و در گام بعد به «وجه خدا» می رسیم که جلوه دیگری از امام است. و با رسیدن به این «وجه الله» است که معرفت حاصل می شود.

پس این جریان انوار تجلی یک نور است و باید به «همه آن» مومن بود و با آن همراه شد. لذا ایمان و تصدیق همه «انبیاء و ائمه» لازم است. همه تجلی یک نورند بنابراین یک استکبار و عدم پذیرش یکی از این انوار کافی است تا انسان از این بیت رانده شود. لذا از در روایات بیان شده است که از انبیاء نسبت به تک تک ائمه اقرار و عهد گرفته شده است.
با ورود به این «بیت» و پذیرش همه این انوار، سیر در مقامات «نور علی نور» آغاز خواهد شد. در این سیر باید به مراتب عالی «آن نور تنزل یافته» برسد و نسبت به آن، معرفت حاصل کند که «حقیقتِ نوری» رسول اکرم است که کلمه تامه نور الهی اند. اگر کسی به این نور واصل شد، خداوند را به اسم اعظم و نبأ عظیم شناخته است. و به مقام معرفت به «نورانیت امام» و کنه نورانیت امام راه یافته است. پس سیر در وادی نور با ورود به بیت النور آغاز می شود و با سیر در این وادی به رفعت و ذکر می رسد و از طریق آن، مقامات را در قوس صعود طی می کند تا به «معدن العظمه» می رسد.

اما این سیر شفاعت می خواهد. یعنی برای حرکت و سلوک به «نوری بعد از نور» نیاز است که در روایت در توضیح آن فرموده اند «اماما من ولد فاطمه» با نور امام، حجب نوری هم خرق می شود. (کما اینکه حجاب ظلمانی هم با امام برداشته می شود) لذا فرموده اند که «بنا عبدالله، بنا عرف الله» هرکس به معرفت می رسد با امام سالک شده است. البته این مسیر، مسیرِ امتحان و ابتلاء است تا تحمل این معرفت در انسان ایجاد شود؛ یعنی حتی «عبد ممتحن» هم با امتحان خودش راه نمی رود بلکه با امتحان، آماده تحمل این معنا می شود. همین است که در زیارات ششم حضرت علی علیه السلام می خوانیم که: «هداة الابرار و امام الاصفیاء و...» پس همه اولیاء و برگزیدگان، مسیر هدایتشان همین است و مسیر دیگری وجود ندارد.

سیدالشهداء در این وادی محورند. رفع این حجب دشوار است و کسی که در این وادی به میدان آمده و بلای شدیدی تحمل کرده است تا کار آسان شود و مقام رضوان در دسترس قرار گیرد، وجود مقدس سیدالشهداء است. بلای ایشان است که حجب را بر می دارد. ریاضت های ما نیست که به جایی می رسد چنان که فرموده اند: «عَجَزَتِ‏ الْعُقُولُ‏ عَنْ إِدْرَاکِ کُنْهِ جَمَالِک‏» آنکه حجاب را برمی دارد عبادت سیدالشهداء است. اوست که همه حقایق «لیله القدر» بر او تجلی کرده است. برای سیر در این وادی باید به ایشان پیوند خورد و با مرکب ایشان سیر کرد. حلقه اول سالکین این راه هم اصحاب ایشان هستند که مختصری از صفات آنها بحث شد. (که این صفات هم از آستان سید الشهداء تنزل یافته است و به آنها رسیده است) این سیر، انحاء و مناسکی دارد که در روایات بیان شده است. حتی ظهور که تجلی کل نور در این عالم است با سیدالشهداء محقق می شود و اجر فداکاری ایشان است.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 45:40

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی