display result search
منو
رزق مخصوص در ماه محرم، جلسه دوازدهم

رزق مخصوص در ماه محرم، جلسه دوازدهم

  • 1 تعداد قطعات
  • 43 دقیقه مدت قطعه
  • 285 دریافت شده
سخنرانی از آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با موضوع «رزق مخصوص در ماه محرم»، جلسه دوازدهم، سال 1398

کسانی که همراه ولی خدا می شوند و خودشان را به حضرت می رسانند، سختی های این همراهی را تحمل کرده و استقامت می کنند، در این مسیر به نتایج خیلی مهمی هم می رسند. یکی از نتایج مهم این است که خدای متعال فتوحاتی را برای رسول و ائمه علیهم السلام می کند که ربطی به ما ندارد و اصل فتح برای حضرت است، اما کسانی که در این وادی در کنار حضرت بودند هم، در همین فتح و نصرت و پیروزی الهی بهره مند می شوند. همینطوری که سختی های راه را تحمل کردند و کنار حضرت ایستادند، خدای متعال هم در غنایم و نتایج آن فتحی که برای حضرت می کند، آنها را شریک می کند.
گاهی تلقی ما از این که به ما می گویند در مقدمه همه حاجت هایمان صلوات بفرستیم، این است که یک خواسته ای برای خودمان داریم، قبلش هم یک چیزی برای حضرت بخواهیم که خدا حاجت ما را بدهد، اما معلوم نیست که اینطور باشد!
شاید نکته اش این است که هیچ خیری به کسی نمی رسد الا از طریق وجود مقدس رسول الله و اهل بیتشان، لذا اگر خدای متعال بخواهد به کسی چیزی عطا کند باید به دست حضرت بدهد و از طریق حضرت به ما برسد. تا خدای متعال صلوات بر وجود مقدس نبی اکرم و اهل بیت نفرستد هیچ رزقی در عالم تقسیم نمی شود. تمام رزقهایی که در عالم تقسیم می شود فرع بر صلوات است. لذا شاید این صلوات معنایش این است ما وقتی حاجت داریم از خدا می خواهیم که خدای متعال بر حضرت صلوات بفرستد و به طفیل آن صلوات، ما هم بهره مند بشویم و الا اصلا در عالم مستقل از دستگاه حضرت، از خدا چیزی خواستن که معنا ندارد. خدای متعال غیر از دستگاه حضرت که چیزی به کسی نمی دهد، حتی اگر یک جایی اهل دنیا هم کمک می شوند، آن هم در طرح کلی و در کنار تأیید حضرت است. حتی اگر شیطان را هم خدای متعال یک جاهایی امداد می کند، این درون برنامه ای است که خدا برای حضرت دارد.
پس خداوند مستقل از حضرت حتی به دشمنان هم چیزی نمی دهد تا چه رسد به جبهه مومنین! جبهه مومنین که خیلی واضح است هر رزقی بهشان می رسد در وادی حضرت است. فتح هم همینطوری است. فتوحاتی که خدای متعال می کند و دستگیری هایی که می کند و آثار این فتح برای حضرت است. خدای متعال یک فتحی می کند نتیجه آن فتح همراهان را هم می گیرد.
همراهی با نبی اکرم تنها راه پرستش و بندگی خدای متعال
در سوره مبارکه فتح خدای متعال از آیه هشتم به بعد مسیر را کانه تغییر می دهد و می فرماید: «إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً»(فتح/8)، پیامبر ما، ما شما را به عنوان رسول و شاهد بر مردم فرستادیم تا گواه بر مردم باشید، اعمالشان را ببینید و در قیامت به نفعشان شهادت بدهید. شما رسول ما هستید و مبشر و نذیرید. شما آن خطرهایی که در راه این بنده های ما هست را به آنها انذار می کنید و ثواب هایی که می توانند به آن برسند را بهشان بشارت می دهید. کار شما بشارت و انذار نسبت به این بندگان خداست. «لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِه‏»(فتح/9) ما شما را فرستادیم که این بندگان ایمان به خدا و رسول بیاورند «وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ وَ تُسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصیلا» و با دعوت شما بتوانند خدا را توقیر، تعظیم و تسبیح کنند. اگر شما نباشید کسی نمی تواند به عظمت خدا پی ببرد و امکان این که کسی خدا را تسبیح کند یا خدا را به عظمت یاد کند وجود ندارد، الا این که شما پیامبر بیایید و اینها از دعوت شما استفاده کنند.
پس اگر کسی دنبال حضرت نرود راهی به این که عظمت خدا و مقام قدس الهی را بفهمد ندارد. اگر مردم با شما آمدند خاصیتش این است که بهره می برند و می توانند مقام قدس الهی را فهمیده و عظمت الهی را درک می کنند. بعد می فرماید: آنهایی که در این راه با شما بیعت می کنند و دست به دست شما می دهند، در واقع با خدا بیعت می کنند «إِنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّه‏»(فتح/10).
«یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدیهِم‏»(فتح/10) اگر دست شما در دست آنهاست و آنها دارند با شما بیعت می کنند، در واقع دست خدا بالای دست آنهاست. پس اگر کسی این بیعت را با شما شکست در و اقع بر علیه خودش شکسته، چون وقتی انسان دستش را از دست خدا بیرون بکشد، آیا خدا ضرر می کند؟! ما اصلا می توانیم به خدا ضرر بزنیم. بعضی وقتها ما خیلی برای خودمان حساب باز می کنیم و خیال می کنیم خبری است، در حالی که اصلا اینطوری نیست. ما اگر دست خودمان را از دست خدا بیرون بکشیم چه اتفاقی می افتد؟! جز ما که کسی ضرر نمی کند!
وقتی دست این پیامبر دست خداست، اگر به او دست بدهی با خدا دست دادی، اگر در راه با او باشی با خدا هستی، اما اگر خودت را کنار کشیدی فقط تو ضرر می کنی «فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ»(فتح/10)، اما «وَ مَنْ أَوْفى‏ بِما عاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً» اگر کسی به آن چه با خدا عهد می کند وفا کرد، خداوند به سرعت به او اجر عظیم می دهد.
دو نکته اینجا هست، یکی این که وقتی دست پیامبر خدا، دست خداست گویا با خدا قرار بستیم، پس اگر به هم بزنیم با خداوند به هم زدیم، وفا هم بکنیم با خدا وفا کردیم، لذا می فرماید: «وَ مَنْ أَوْفى‏ بِما عاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ» اگر کسی به آن پیمانی که با خدا بست عمل کرد نتیجه اش این است که خدای متعال به زودی و بدون فاصله به او اجر می دهد، پاداش خدا هم پاداش عظیم است. اصلاً دستگاه خدا یک چنین دستگاهی است، فرمود دو رکعت نماز مقبول داشته باشید به بهشت می روید.
پاداش عظیم و سریع، به ازای همراهی نبی اکرم
پس خدای متعال می فرماید: پیامبر ما، ما شما را فرستادیم و شما رسول و شاهد ما و مبشر و نذیر هستید. البته در ذیل هر کدام از این عناوین تفاسیری آمده است که محل بحث ما نیست. در ادامه خداوند می فرماید: اگر اینها بخواهند به عظمت و مقام قدس من پی برده و راهی به من پیدا کنند، باید این انذارها و بشارت های شما را بشنوند. حالا اگر اینها آمدند و با شما بیعت کردند، در واقع با خدا بیعت می کنند و اگر بیعت را شکستند بیعت با خدا را می شکنند. اگر بیعت را شکستند خودشان ضرر می کنند، اگر هم سر عهدشان با شما بودند در واقع سر عهد با خدا هستند و خدای متعال به آنها پاداشی می دهد که بدون فاصله و سریع است.
خدای متعال مزدش از همه نقدتر است، اما بعضی ها می گویند «سیلی نقد به از حلوای نسیه قیامت است!» اما آیا قیامت نسیه و دنیا نقد است، واقعا اینطوری است؟! حضرت با عمر سعد که خدا لعنتش کند صحبت کردند و به او گفتند: تو چرا آمدی؟ تو که سوابقی داری، چرا آمدی با من بجنگی؟ گفت: به من وعده دنیا و ملک ری را دادند. حضرت فرمود: من خودم به تو ملک می دهم و از اموال خودم امکانات به تو می دهم. بعد عمر سعد از حضرت فاصله گرفت و شب تا صبح فکر کرد، صبح که شد گفت: می گویند یک آخرتی هست ولی ملک ری نقد است! حالا واقعا مزد حبیب نقد بود یا ملک ری عمر سعد؟!
مزد خدای متعال نقد نقد نقد است «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً»(شرح/6)، همین که پا می گذاری در سختی در راه خدا گشایش هم می آید، شرح صدر به آدم می دهد و آدم را بزرگ می کند. همین که از بسترت جدا می شوی تا برای نافله شب وضو بگیری، خدای متعال مزدت را نقد نقد می دهد و اصلا نسیه نیست. خدای متعال که با کسی معامله نسیه نمی کند، او سریع الحساب است. بله، این خدای متعال یک مزد نقد می دهد و یک مزدی هم بعدها می دهد که آن اضافه است، نه این که مزد خدا نسیه است!
پس خداوند می فرماید: اگر شما با پیامبر ما بیعت کردید با ما بیعت کردید، پس اگر بیعت خود را بشکنید خودتان ضرر زدید، و اگر به آن وفا کنید خدای متعال اجر عظیم به شما می دهد و تأخیر هم نمی کند. بعد می فرماید: اما یک عده ای این را نمی فهمند و «مُخَلَّفون» هستند که داستانش را در جلسات گذشته عرض کردیم. اینها با پیامبرخدا بیعت می کنند ولی بعد جزء جا مانده ها هستند. حضرت کار خودشان را انجام می دهند و منتظر نمی مانند. ایشان می خواهند یک امتی را برسانند، حالا اگر یک نفری تأخیر و این پا آن پا کرد، از غافله جا می ماند.
بعد می فرماید: این مخلفون از حضرت جا ماندند و خودشان را به قافله نرساندند اما وقت غنایم و موقع منافع این همراهی که می شود می خواهند بگویند که ما هم هستیم! قرآن می فرماید: اینطوری نیست، این منافع برای آن کسانی است که با حضرت بودند. البته عرض کردم که ظاهر آیه غنایم جنگی است ولی معنای آیه وسیع تر است. پس منافعی که در جبهه حضرت قرار می گیرد برای همراهان حضرت است و خلف از آن ها سهمی نمی برد. بخواهد هم ببرد چیزی گیرش نمی آید چون اینها امانات خداست و امانات خدا را که به دست کسی نمی دهند. مثل اینکه کسی برود محضر امام صادق علیه السلام و از ایشان اسرار را بگیرد، مگر سر امام کلاه می رود؟! خداوند منافعی را که برای همرات حضرت قرار داده کسانی قرار داده، هیچ وقت به آنهایی که از ایشان جا می مانند و حاضر نیستند حضرت را همراهی کنند، نمی دهد.
بعد خدای متعال داستان همراهان را توضیح می دهد و می فرماید: اینها با نبی اکرم بیعت رضوان بستند و خدای متعال از آنها راضی است. سیر داستان را خدای متعال اینگونه می فرماید: در این درگیری هایی که در عالم هست، پیامبر یک طرف اند و دشمنان یک طرف دیگر، یک عده ای هم در این درگیری مخلف اند و جا می مانند، اماهمه باید بدانند که این درگیری به فتح و پیروزی قطعی نسبت به نبی اکرم ختم می شود.
در پایان سوره خداوند می فرماید: «هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَق‏»(فتح/28)، خدای متعال این پیامبر را همراه با یک چراغ هدایتی فرستاده و دست خالی نیست، یک دینی را هم با حضرت همراه کرده که این دین الحق تعبیر شده به ولایت امیرالمومنین علیه السلام. خدای متعال این پیامبر را همراه دین خدا پرستی و توحید فرستاده و حتما خداوند او را غالب می کند، در آن تردید نکنید. در دوران غلبه دین، مخلفون منفعتی ندارند. آنهایی که مقابل حضرت ایستادند و حتی مخلفون و کسانی که از قافله جا ماندند، از نتایج این پیروزی و فتح محروم اند «وَ کَفى‏ بِاللَّهِ شَهیداً».
ثمره همراهی نبی اکرم
بعد خدای متعال وارد یک بحث دیگری می شود و اوصاف همراهان نبی اکرم را ذکر می کند، بعد هم آن نتایجی که این همراهان از همراهی با پیامبر بردند را توضیح میدهد. می فرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ»(فتح/29)، این وجود مقدس رسول خداست، آنهایی که با این پیامبر همراه شده و رسالتش را قبول می کنند خصوصیاتی دارند از جمله «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ». البته این صفت در واقع صفت حضرت است و وقتی ما با ایشان همراه شدیم، در ما هم این صفت پیدا می شود.
«أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ» همراهان حضرت نسبت به کفار شدیدند و هیچ سستی ندارند بطوری که کفار نمی توانند در اینها نفوذ کنند. کسی که کنار پیامبر گرامی اسلام قرار گرفت، اگر کفار با همه قوا هم به او حمله کنند، کمترین بهره ای از او نمی برند، هر چند بخواهند او را تهدید، تطمیع و وسوسه کنند. پس اگر کنار حضرت قرار گرفتی نسبت به آنها شدت پیدا می کنی و نمی توانند به تو ضرر بزنند.
«رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» پیامبر گرامی نسبت به اطرافیان خودش محبت دارد و اینهایی هم که به پیامبر خدا می رسند این محبت را پیدا می کنند. «تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً»، اینها غنایم همراهی است و اگر آدم با پیامبر خدا همراه شد اینطوری می شود. اگر انسان با نبی خدا همراه شد اینطور نیست که نسبت به کفار سست و بی تفاوت باشد، کما این که حضرت بی تفاوت نیستند و نسبت به کفار غلیظند، گرچه نسبت به مومنین هم محبت دارند. اگر کسی با حضرت همراه شد این غنیمت و فوز را می برد و او هم شدید می شود. این شدت خیلی صفت خوبی است. این شدت استقامت انسان را در مقابل آنها بالا می برد و آنها نمی توانند طرح خودشان را به انسان تحمیل کنند.
«رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» رابطه بین خودشان هم رابطه محبت و تعاطف است، به تعبیر روایات تباذل می کنند. فرمود: «شِیعَتُنَا الْمُتَحَابُّونَ الْمُتَبَاذِلُونَ‏ فِینَا»(1) یعنی به همدیگر بذل می کنند، و آبرو و مالشان را برای هم خرج می کنند، او مالش را برای این خرج می کند، این عنوانش را برای او گرو می گذارد، و این برای خودشان نیست بلکه به اعتبار محبت به امام به همدیگر بذل می کند.
«تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً»(فتح/29) اینها را می بینید در حالی که دائما در حال رکوع و سجودند. «یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانا»، پس کارشان به جایی می رسد که امیدوار به فضل و رضوان خدا هستند و این خیلی مقام بلندی است. یکی از مهمترین کیدهایی که شیطان با مومن می کند این است که او را نسبت به خدا بدبین می کند، یا اینکه کاری می کند که نسبت به فضل خدا امیدوار نباشد. آدم اگر به خدای متعال بدبین شد، قدم از قدم نمی تواند بر دارد ولی اگر به خدای متعال امیدوار بود و تکیه به حضرت حق داشت، غرق در ضعف هم باشد می تواند از این ضعف ها نجات پیدا کند.
پس یکی از کارهای شیطان این است که آدم را به خدا و امام بدبین می کند. یک موقعی آدم گناه می کند و به خودش بدبین است، این خیلی مهم نیست چون خدای متعال که سر جای خودش هست، من گناه کردم و او پاک می کند «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ‏ * فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِ‏ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ»(انبیاء/87-88) می فرماید: شما هم اگر گرفتار شدید همینطوری با من برخورد کردید من نجاتتان می دهم. حضرت فرمود من تعجب می کنم که کسی غصه دار است و به این آیه متوسل نمی شود، خودم شنیدم که خدا فرمود «وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ».
پس یک موقع اینطوری است و انسان گناه کرده و می داند که اشتباه کرده و از خدا طلب عفو می کند اما یک موقع هم نه، آدم گناه می کند اما عیب را می گذارد گردن خدای متعال، این دیگر قابل اصلاح نیست. امام سجاد علیه السلام در دعای ابوحمزه یک جاهایی آنقدر گناهان ما را بزرگ جلوه می دهند، یک جایی هم بر می گردند و می فرمایند: تو من را ببخش چون من با همه گناهانم در دستگاه تو اصلا چیزی به حساب نمی آیم. همینطور که ما نباید برای عبادات خودمان حساب باز کنیم نباید هم خیال کنیم که گناه ما دستگاه خدا را به هم می ریزد، اصلا اینطوری نیست. اگر انسان به فضل خدا امیدوار باشد به همه جا می تواند برسد.
در دعای کمیل یک درخواست های عجیبی هست. می فرماید: «وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَحْسَنِ عَبِیدِکَ نَصِیباً عِنْدَکَ وَ أَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْکَ وَ أَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَیْک‏» خدایا من را از آن بندگانی قرار بده که نصیب و بهره شان از همه بیشتر و بهتر است و به تو از همه نزدیکترند، خب مگر می شود که من سلمان بشوم؟! اصلا جا دارد آدم از خدا این را بخواهد که خدایا به من بهره ای بده که به سلمان دادی! خب تو چه کار کردی؟! حضرت اینطوری می فرمایند: «فَإِنَّهُ لَا یُنَالُ ذَلِکَ إِلَّا بِفَضْلِک» این‏ اصلا شدنی نیست الا بفضل تو.
اگر پای عدل وسط باشد اصلاً معنی ندارد به من همپای سلمان چیزی بدهند، ولی وقتی پای فضل تو شد این ممکن می شود. خدایا کسی از تو طلبکار نیست، ما که نمی گوییم به حضرت سلمان نده، هزار برابر به حضرت سلمان بده ولی به ما از فضل خودت بده. پس ببینید که مشاهده فضل خدا با ادم چه کار می کند. اگر کسی به جایی رسید که فضل خدا را دید آن وقت امیدهای بزرگ در او زنده می شود. در همین دعای کمیل التماس می کنیم که «وَ لَا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِکَ رَجَائِی‏»، امید من را از فضل خودت قطع نکن.
اینهایی که به حضرت متصل می شوند «یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانا» نسبت به فضل خدا امیدوارند و طلب فضل و رضوان می کنند. کسی که کنار حضرت نشست به کم قانع نیست و طالب مقام رضوان می شود. «سیماهُمْ فی‏ وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُود»(فتح/29) آثار سجده در همه چهره شان آشکار است. فقط مقصود سیمای ظاهری شان نیست، بلکه یعنی کسی که بنده شد همه شمایلش از جمله راه رفتن، زندگی و خرید و فروشش هم مثل بندگان است. می فرماید: «سیماهُمْ فی‏ وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ َشَطْأَه‏»، مثل اینها در تورات همین است. اما همراهان حضرت در انجیل مثل یک دانه ای هستند که جوانه زده است، «فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِهِ» این جوانه کم کم استوار شده، یک شاخه محکمی پیدا کرده و روی پای خودش می ایستد. اما این گیاه بیخودی که اینطور نمی شود، بلکه کشاورز باید آن را آبیاری کرده و به آن رسیدگی کند.
وجود مقدس نبی اکرم پای تک تک ما کار می کند. اگر ما همراه حضرت شدیم ایشان با ما کار می کنند و آن وقت مثل یک بذر وجود ما شکوفا می شود و روی پای خودش می ایستد استوار می شود، «یُعْجِبُ الزُّرَّاع‏» به طوری که کشاورز تعجب می کند. مثل اینکه حضرت وقتی نگاه به مالک اشتر می کرد واقعا شگفت زده می شد. بعد می فرماید: «یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ» به وسیله این خدای متعال کفار را به غیض می آورد. می فرماید: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظیما»، خدای متعال یک مزد اضافه هم به این همراهان دارد که در آخر سوره فرموده است.
پس اگر کسی همراه با حضرت شد در کنار حضرت از این رزقها هست، «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سیماهُمْ فی‏ وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِهِ»(فتح/29) و اینها خواص و برکات این همراهی است.
حقیقت فتح نبی اکرم
همه اینها که گفته شد ادامه آغاز سوره است. آغاز سوره این است «إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبینا»(فتح/1)، پیامبر ما برای شما فتح کردیم. پیروزی برای شما رقم خورده که این در بیان مفسرین یا ناظر به صلح حدیبیه است یا به فتح مکه که واقعا فتح مبین بود، ولی در روایات ما این تأویل به ظهور و رجعت شده است. فتحی که خدای متعال برای حضرت می کند فقط صلح حدیبیه و فتح مکه نیست بلکه خدای متعال برای حضرت ظهور را قرار داده و این فتحی است که خدا برای حضرت می کند. غنایم این فتح هم در ظهور و رجعت و قیامت تقسیم می شود. لذا «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه‏» در روایات ما به دوران ظهور تفسیر شده است. پس آن چه پیامبر آورده و دین ایشان بر همه ادیان غالب می شود.
پس خدای متعال یک فتحی برای حضرت کرده، از فتح دم دست که صلح حدیبیه است تا فتحی که در دوره ظهور واقع می شود، تا فتحی که در رجعت و قیامت هست. حالا سؤال این است که چه کسانی در این فتح با حضرت شریک اند و قوایی که خدای متعال برای حضرت قرار داده چیست؟ قوایی که خدای متعال برای حضرت قرار داده این است «وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ کانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَکِیماً»(فتح/7)، تمام لشکر آسمان و زمین سرباز خدا هستند و خدای متعال با این لشکر برای نبی اکرم فتح می کند.
فتحی که برای نبی اکرم می کند چیست؟ «لِیُدْخِلَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهار خالِدِینَ فِیها وَ یُکَفِّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِم‏»(فتح/5)، مومنینِ حضرت را با این لشکر وارد بهشت می کند و بدیهایشان را پاک می کند، «وَ یُعَذِّبَ الْمُنافِقِینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِکِینَ وَ الْمُشْرِکات»(فتح/6)‏ فتح برای حضرت این است و به دنیا تمام نمی شود. همه قوای عالم را خدای متعال در مسیر این پیامبر قرار داده و با تمام لشکر این پیامبر را کمک می کند. لذا نتیجه اش این است که خدای متعال با این لشکر پیامبر را تأیید می کند. در این فتح مومنین پاک شده و در بهشت می روند، منافقین و کفار و مشرکین هم عذاب می شوند «وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِیرا»(فتح/6)، خدای متعال بر آنها غضب کرده و آنها را لعن کرده، همه چیز جهنم را هم آماده کرده تا اینها را در جهنم ببرد و مسیرشان هم تا جهنم مسیر بدی است.
پس فتح یعنی این که خدای متعال کسانی را که در کنار حضرت هستند به واسطه این لشکری که دارد دائما پاک کند و به سمت بهشت ببرد، پس اگر رنج می برند و سختی و گرسنگی می کشند، تطهیر خداست. خداوند دارد اینها را تطهیر می کند و پایانش هم رسیدن به بهشت است. منافقین را هم در یک سیری قرار داده که سیر سوئی است و پایانش هم جهنم است.
پس در این فتحی که خدا برای این پیامبر کرده، که هم فتح مکه است و هم فتح در ظهور و قیامت است، خدای متعال برای این پیامبر گشایش می کند و لشکری در اختیار حضرت قرار داده که لشکر سماوات و ارض اند، این لشکر دائما به نفع مومنین کار می کنند و اینها را پاک و تطهیر می کنند، منافقین و کفار و مشرکین را هم دائما در مسیر غضب و عذاب و لعنت پیش می برند تا قیامت که کاملا صفها از هم جدا می شود.
پایان عاشورا می شود یوم الظهور و یوم الرجعه. ما سه یوم الله اساسی داریم «ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّه»(ابراهیم/5)،‏ البته بیشتر از این است ولی سه روز است که از آن تعبیر به یوم الله شده است و آن روزهایی است که فتح و غلبه مومنین واقع می شود، یکی ظهور است، یکی رجعت و یکی قیامت، هر سه اینها هم یوم الحسین علیه السلام است، هم در ظهور امام زمان با شعار یا لثارات الحسین می آیند. هم در رجعت اول امامی که رجعت می کنند سیدالشهداء است و هم در قیامت شفاعت به دست حضرت است.
روز قیامت واقعا یوم الحسین است، وقتی می خواهد بساط شفاعت پهن بشود وجود مقدس فاطمه زهرا در صحنه محشر تشریف می آورند و از خدا درخواست می کنند که خدایا می خواهم فرزندم را همانطوری که به شهادت رسیده ببینم، در نقل هست که سیدالشهدا با همان حالتی که به شهادت رسیدند و خون از رگهایشان جاری است وارد محشر می شوند و غوغایی به پا می شود، در روایت دارد که مصیبت حضرت آن موقع آشکار می شود. بعد حضرت شروع می کنند به شفاعت کردن، به طوری که وقتی وجود مقدس فاطمه زهرا دست به شفاعت می زنند، آنقدر خدای متعال اجازه شفاعت می دهد که همه اهل محشر آرزو می کنند که ای کاش فاطمی بودند.
در روایت دارد که وقتی امام حسین بساط شفاعت را پهن می کنند، شیطان دست خودش را به دندان می گیرد و دستش را پشت دست می زند که یک آدم حسابی برای من نگذاشت! پس همه ایام پیروزی و ایام الله، یوم الحسین هستند. کسانی که کنار امام حسین هستند، در رجعت و قیامت هم کنار حضرت اند.
پس خدای متعال یک فتوحاتی برای نبی اکرم دارد. این فتوحات هم فقط فتوحات ظاهری و غلبه نیست. خدای متعال وقتی صفات همراهان پیامبر را توضیح می دهد می گوید: «تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سیماهُمْ فی‏ وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُود»، همه اینها از برکات همراهی با حضرت است، این ها فتوحاتی است که برای همراهان می شود، غنایم همراهی با حضرت که فقط اسب و شتر نیست، همراهان حضرت به این فوز می رسند و مثل یک درخت تناوری می شوند که وقتی امام زمان به آن ها نگاه می کند لذت می برد. شما شخصی مثل مثلا امام رضوان الله تعالی علیه را ببینید، ایشان در دامن امام زمان پرورش پیدا کرده ولی به یک جایی می رسد که وقتی نگاه می کنیم به این آدم واقعا لذت می بریم. همراهی با امام زمان آدم را اینطوری می کند و آدم را به یک جایی می رساند که وقتی امام زمان به آدم نگاه می کند لذت می برد «یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ».
پس نبی اکرم هم فتح ظاهری دارد و هم فتح باطنی. این فتح زمانی هم نمی برد چون آدم اگر کنار حضرت آمد دائما در محیط پیروزی است، اما آنهایی که از حضرت جدا می شوند دائما در محیط شکست اند. عرضم را تمام کنم، این عاشورا تمام شد و همه بهره مند شدند، در این تردید نکنید، همه میلیونها آدمی که برای سیدالشهداء عزاداری کردند بی شک غرق در نور سیدالشهداء می شوند، ولی یک عده ای در این عاشورا بارشان بسته شد و رسیدند. آنهایی که مثل من جا ماندند از فردا خودشان را برای عاشورای بعدی آماده کنند که ان شاء الله عاشورای بعدی جا نمانند و به لشکر سیدالشهداء ملحق شوند.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 43:53

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی