display result search
منو
تفسیر آیه 1 سوره نساء _ بخش اول

تفسیر آیه 1 سوره نساء _ بخش اول

  • 1 تعداد قطعات
  • 32 دقیقه مدت قطعه
  • 196 دریافت شده
درس آیت الله عبدالله جوادی آملی با موضوع "تفسیر آیه 1 سوره نساء _ بخش اول"
- مدنی بودن سوره و نقش آن در کیفیت تفسیر؛
- شاخصه های تدریجی و دفعی بودن نزول سور؛
- سر استعمال ناس و آمنوا در سوره های قرآن کریم.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیراً وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبَاً ﴿1﴾

کلیاتی در باره سوره مبارکه «نساء»
سورهٴ مبارکهٴ «آل‌عمران» به لطف الهی به پایان رسید این آغاز سورهٴ مبارکهٴ «نساء» است. ـ ان‌شاءالله ـ در اذهان شریفتان باشد که این سوره را، هر آیه‌ای که خوانده می‌شود حفظ بشود تا پایان سوره اصل سوره هم محفوظ باشد ـ ان‌شاءالله ـ .
این سوره 176 آیه دارد و سورهٴ مبارکهٴ «آل‌عمران» دویست آیه داشت، گرچه ارقام سورهٴ «آل‌عمران» بیشتر از ارقام سورهٴ «نساء» است ولی سورهٴ «نساء» طولانی‌تر از سورهٴ «آل‌عمران» است، چون آیاتش مقداری طولانی‌تر است.
مدنی بودن سوره و نقش آن در کیفیت تفسیر
مطلب دوم آن است که این سوره مَدنی است، چون آشنایی به اینکه این سوره در مکه نازل شد یا در مدینه، در کیفیت تفسیر نقش دارد یعنی مسئله‌ای است به علوم قرآن برمی‌گردد ولی نقش تعیین‌کننده‌ای در تفسیر دارد اگر آدم بداند که این سوره در مکه نازل شد یا در مدینه، در چه فضایی نازل شد، در تفسیر هم متوجه آن نکات مربوط به فضا است. اگر مثلاً آیه‌ای چندتا احتمال دارد و متوجّه باشد که یکی از این احتمالات با فضای نزول سوره سازگار است، بقیه نیستند آیه را بر همان یک محتمل حمل می‌کنند. خیلی نقش داشت این مسئله که مربوط به علوم‌القرآن است، مربوط به قرآن‌شناسی است، مربوط به تفسیر نیست ولی در تفسیر مفاهیم و تبیین آیات، کمک می‌کند. البته همان طوری که قرآن، معارف را و احکام و حِکَم را روشن می‌کند خود قرآن‌شناسی را هم روشن می‌کند یعنی مسئله قرآن‌شناسی، بهترین راهش هم باز مراجعه به خود قرآن است.
معیار مکی ومدنی بودن سوره های قرآن
مطلب بعدی آن است که در تشخیص اینکه این سوره، در مکه نازل شد یا در مدینه، باید آ‌ن معیارهای اصلی را رعایت کرد.
مشخصه های سور مکی
در مکه سُوَری نازل می‌شد که درباره اصول عقاید، درباره توحید، درباره نبوت، درباره معاد، بیاناتی داشته باشد و شبهاتی را مطرح کند، به شبهات پاسخ بدهد و مانند آن. احیاناً درباره مسائل فقهی هم گاهی آیاتی نازل شده است؛ اما قسمت مهمّ مضامین سُوَر مکّی درباره اصول دین و اخلاق صحیح، عقاید و اخلاق کمی هم درباره احکام؛ خیلی کم، قسمت مهم درباره عقاید و اصول دین و اخلاق است، تهذیب نفس و امثال‌ذلک است.
مشخصه های سور مدنی
سُوَری که در مدینه نازل شد گذشته از اینکه این معیارها را دارد یعنی درباره اصول دین و عقاید و اخلاق، آیات مستدلّی دارد، درباره احکام، آیات فراوانی دارد، درباره جهاد، آیات فراوانی دارد، درباره برخورد با منافقین، آیات فراوانی دارد، درباره احتجاج با اهل کتاب آیاتی دارد، چون در مکه منافق، ظهوری نداشت؛ کسی به عنوان نفاق کار نمی‌کرد، اینها قدرت داشتند و علناً در برابر اسلام می‌ایستادند. در مدینه از آن جهت که اسلام، قدرتی پیدا کرده است و آنها نتوانستند علناً در برابر اسلام بایستند، منافقانه در برابر اسلام ایستادند. گرچه عده‌ای نفاقشان را ظاهر نکردند و در مکه هم بودند؛ اما غالباً آیاتی که درباره منافقین است، در مدینه نازل شد برای اینکه کارشکنیهای منافقانه از مدینه شروع شده. چه اینکه آیات جهاد در مدینه است، آیات مناظره با اهل کتاب در مدینه است. در مکه، این فضای مناظرهٴ با یهودیها و مسیحیها نبود، چه اینکه در مکه فضای جهاد اصغر نبود، آنجا مسئله جنگی در کار نبود؛ اما در مدینه همه این مسائل هست.
پس اگر سوره‌ای احکامی را در برداشت، مسئله جهاد را در برداشت، مسئله مبارزه با منافقین را در برداشت، مسئله افشاگری اهل نفاق را در برداشت، مسئله مناظره و جدال فکری با اهل کتاب را در برداشت، اینها نشان می‌دهد که در مدینه نازل شد که بخشی از این علایم، کاملاً در سورهٴ مبارکهٴ «نساء» هست. معلوم می‌شود این مَدنی است، چه اینکه نوعاً اتفاق دارند که این مدنی است.
شبهه مدنی بودن آیه 58 و176 سوره «نساء» و تحلیل حضرت استاد
مطلب بعدی آن است که مرحوم شیخ(رضوان الله علیه) در تبیان یک آیه را نقل کرده است که در مکه نازل شده و مرحوم امین‌الاسلام در مجمع نقل کرد که بعضی قائل‌اند دوتا آیه از این سورهٴ «نساء» در مکه نازل شده است . به استثنای این دو قول، نوعاً بر آن‌اند که این سورهٴ مبارکهٴ «نساء» در مدینه نازل شده است.
ادله صاحب تبیان ومجمع البیان در خصوص آیات مزبور
آن آیه‌ای که مرحوم شیخ طوسی(رضوان الله علیه) نقل کرد و مرحوم امین‌الاسلام هم آن را نقل کرد که بعضیها گفتند آن آیه در مکه نازل شد، آن آیهٴ 58 همین سورهٴ «نساء» است. آن آیه این است ﴿إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُم بِهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ سَمِیعاً بَصِیراً﴾.
نقلی که مرحوم شیخ در تبیان بیان کرد این است که بعضیها گفتند وقتی که وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) کلید کعبه را از عثمان‌بن‌طلحه گرفت به عباس داد که او را کلیددار کعبه کرد، این آیه نازل شده است: ﴿إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا﴾ .
تحلیل اول حضرت استاد نسبت به نزول بعد از هجرت آیه 58
اولاً معنای اینکه این در مکه نازل شد، این نیست که قبل از هجرت نازل شد [بلکه] معنایش این است که در مکه نازل شد ولو بعد از هجرت. چون این قصه بر فرض تمامیّتش، دلالت می‌کند که این بعد از هجرت نازل شده است، چون مسئلهٴ فتح مکه و گشودن درِ کعبه و بتها را از کعبه دور انداختن، همه اینها بعد از هجرت بود. پس آنهایی هم که گفتند این آیهٴ 58 سورهٴ «نساء» در مکه نازل شد، نه یعنی نظیر آیات و سُوَر مکّی است که قبل از هجرت نازل شد، بلکه جزء آیاتی است که بعد از هجرت نازل شد؛ منتها وقتی که پیغمبر به مکه تشریف بردند در جریان فتح و گشودن درِ کعبه، آنجا نازل شده است. پس بالأخره بعد از هجرت است ولو در مکه نازل شد، نظیر سایر آیات مکّی نیست، این یک مطلب.
تحلیل دوم حضرت استاد نسبت به تام نبودن دلیل مرحوم شیخ الاسلام
مطلب دیگر آن است که آن آقایانی هم که گفتند این آیهٴ 58 سورهٴ «نساء» در مکه نازل شد از نظر استنباط، دلیلشان تام نیست، چون دلیل آنها این است که وقتی رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) کلید کعبه را از عثمان‌بن‌طلحه تحویل گرفت به عباس داد، این آیه را خواند . از روایت برنمی‌آید که این آیه آن وقت نازل شد، شاید این آیه قبلاً نازل شده و وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به این آیه استدلال کرد و این آیه را در هنگام امتثال و عمل قرائت کرد نه آ‌ن وقت این آیه نازل شد. آن شخصی که این معنا را شنیده، آیه را شنیده خیال کرد که الآن آیه‌ای است که تازه نازل شده، پس اگر هم مکّی است به این معنا نیست که قبل از هجرت نازل شده و ثانیاً دلیل آنها همین روایتی است که حضرت هنگام تحویل کلید این آیه را قرائت کرده و این دلیل هم دلالت نمی‌کند که همان وقت این آیه نازل شده یا در مکه نازل شده بلکه از دلیل بیش از این استفاده نمی‌شود که حضرت این آیه را تطبیق کرده و به این آیه استدلال کرده.
اما آیهٴ دوم، مرحوم امین‌‌الاسلام در مجمع ذکر کرده، مرحوم شیخ در تبیان نیاورده.
پرسش:...
پاسخ: خب همین، ما اگر بخواهیم مثلاً آیه‌ای کلمهٴ جهاد در آن به کار رفت اگر بدانیم این آیه در مکه نازل شده است نه در مدینه، خب حتماً حمل می‌شود بر جهاد اکبر و تهذیب نفس، نه بر جهاد با دشمن و جنگ، برای اینکه در مکه سخن از جنگ نبود و مانند آن.
پرسش:...
پاسخ: چون نوعاً سورهٴ «نساء» را مَدَنی دانستند و این آیه هم در سورهٴ «نساء» است و آن ممکن است که در ردیف سایر آیات، در مدینه نازل شده باشد و اینجا تطبیق کرده باشد. صِرف قرائت آیه در هنگام تحویل کلید، دلیل نیست که این آیه در مکه نازل شد. آن راوی هم صِرف قرائت را ضبط کرده است که حضرت، در هنگام تحویل کلید کعبه از عثمان‌بن‌طلحه این آیه را خواند، همین.
قول صاحب مجمع در مکی بودن آیه 176 سوره «نساء»
آیهٴ دوم که مرحوم امین‌الاسلام در مجمع نقل کرد [که در مکه نازل شد] آیهٴ پایانی سورهٴ مبارکهٴ «نساء» است، گرچه در مجمع‌البیان آمده است که آیهٴ «وَیَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّسَاءِ قُلِ اللّهُ یُفْتِیکُمْ فی الکلالة» اما در قرآن، آیه‌ای باشد که هم ﴿وَیَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّسَاءِ﴾ در آن باشد، هم ﴿یُفْتِیکُمْ فِی الْکَلاَلَةِ﴾ باشد ما نداریم. آن آیه‌ای که ﴿یَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّسَاءِ﴾ دارد، آن دیگر سخن از کلاله نیست، سخن از کلاله در آن آیه نیست ﴿یَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّسَاءِ قُلِ اللّهُ یُفْتِیکُمْ فِیهِنَّ﴾ آن همین مضمون مسئله ارث و امثال‌ذلک را دارد ولی هیچ سخن از کلاله نیست و اما این آیه‌ای که سخن از کلاله را به میان آورده ﴿یَسْتَفْتُونَکَ﴾ دارد، نه ﴿یَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّسَاءِ﴾. به هر حال این کلمه «فِی النِّسَاءِ» در تفسیر مجمع، ظاهراً سهو مطبعه است. ﴿یَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللّهُ یُفْتِیکُمْ فِی الْکَلاَلَةِ﴾ گاهی سؤال، حذف می‌شود برای اینکه جواب قرینه خوبی است یعنی «یستفتونک فی الکلاله قل الله یفتیکم فی الکلاله».
این آیه را هم ایشان نقل کردند که بعضیها قائل‌اند که در مکه نازل شد، آن‌هم باید دلیلش را دید که آیا حضرت به این آیه استدلال کرد و تطبیق کرد در موقع عملِ به حُکم و فتوا دادن یا اینکه نه، دلیل دلالت می‌کند بر اینکه این آیه در مکه نازل شده است. به هر حال نوعاً بر این‌‌اند که این سورهٴ مبارکهٴ 176 آیه‌ای، در مدینه نازل شد.
شاخصه های تدریجی و دفعی بودن نزول سور
مطلب دیگر آن است که بعضی از سُوَر آیاتش باهم نازل شدند، بعضی از سُوَر تدریجاً نازل شدند. آن سوره‌ای که کاملاً بین آیاتش انسجام هست، معلوم می‌شود که یک مطلب را دارد تبیین می‌کند. گرچه گاهی به مناسبتی یا مناسبتهایی از مطالب دیگر سخن به میان می‌آید ولی محور اصلی این سوره از اول تا آخر یک مطلب است، این معلوم می‌شود که باهم نازل شد. اما اگر نه، محورهای فراوانی دارد، گرچه آیات به هم بی‌ارتباط نیستند؛ اما درباره یک محور نیست، چندین محور است. اثبات اینکه این سوره که در چند محور سخن می‌گوید باهم نازل شدند دشوار است، پس اثبات اینکه اول تا آخر این سوره یکجا نازل شده این نیست. درباره سورهٴ مبارکهٴ «انعام» این‌‌چنین گفته شد که باهم نازل شدند ، آن چون مکّی است و اول تا آخرش درباره استدلالهای اعتقادی و مسائل اخلاقی و امثال‌ذلک است. پس سورهٴ مبارکهٴ «نساء» نازل شده در مدینه؛ اما ظاهراً تدریجاً نازل شده.

ترتیب وکیفیت نزول سوره مبارکه «نساء»
مطلب دیگر آن است که طبق بعضی از نقلها، این سورهٴ مبارکهٴ «نساء» بعد از سورهٴ «ممتحنه» نازل شد که سورهٴ «ممتحنه» هم بعد از «احزاب» نازل شد . سورهٴ «ممتحنه» که سیزده آیه دارد، بعد از «احزاب» گفتند نازل شد و بخشی از این مربوط به صلح حدیبیه است، بخشی هم مربوط به غزوه فتح است، آن وقت احکامی هم در خلال دارد. اگر سورهٴ «نساء» بعد از «ممتحنه» نازل شد، چون «ممتحنه» مقداری در سال ششم، مقداری هم در سال هشتم هجری نازل شده است، معلوم می‌شود که این آیات سورهٴ «نساء» بخشی از این آیات، در سال بین شش تا هشت و بعد از هشت نازل شد؛ اما سورهٴ «ممتحنه» چطور جریان صلح و جریان غزوه فتح را دارد در آنجا دارد که ﴿إِن یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْدَاءً وَیَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ﴾ و خداوند مقدمات صلح را فراهم کرده بعد جریان آمدن مؤمنات را و بیعت کردن مؤمنات را ﴿إِذَا جَاءَکُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلاَ تَرْجِعُوهُنَّ إِلَی الْکُفَّارِ﴾ این معلوم می‌شود که اسلام قدرتی پیدا کرده که آنها توانستند بیایند و مسئله بیعت زنها هم در همین سوره مطرح است: ﴿یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا جَاءَکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ عَلَی أَن لاَ یُشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَیْئاً وَلاَ یَسْرِقْنَ وَلاَ یَزْنِینَ وَلاَ یَقْتُلْنَ أَوْلاَدَهُنَّ وَلاَ یَأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلاَ یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ فَبَایِعْهُنَّ﴾ . خب، این بعد از فتح است که عده‌ای می‌آمدند ﴿یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجاً﴾ و امثال‌ذلک بودند. اگر سورهٴ «نساء» بعد از «ممتحنه» نازل شد و «ممتحنه» هم بخشی از آیاتش در سال ششم، بخشی هم در سال هشتم نازل شد یعنی در زمان صلح حدیبیه و غزوه فتح مکه، آن‌گاه آیات سورهٴ «نساء» باید در بین سالهای شش و هشت و سال نُه و اینها مثلاً نازل شده باشد.
اما این بعید است که همه این آیات بعد از سال شش و هشت و امثال‌ذلک نازل شده باشد. برای اینکه در خود این سوره، شواهدی هست که نشان می‌دهد این در سال چهارم یا پنجم نازل شده یا قبل از سال چهارم و پنجم نازل شده و آن این است که در همین سورهٴ «نساء» آیهٴ پانزده آمده است: ﴿وَاللَّاتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِن نِسَائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنکُمْ فَإِن شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّی یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِیلاً﴾؛ در اینجا فرمود آن زنهایی که تن به بِزهکاری و تبهکاری می‌دهند، چهارتا مرد باید علیه اینها شهادت بدهد در محکمه. اگر چهار مرد شهادت داد به بِزهکاری اینها حُکمشان همین است، اگر شهادت چهار مرد به نصاب نرسید که این حُکم جاری نمی‌شود، فرمود: ﴿فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنکُمْ﴾؛ چهار مرد، چون ﴿اربعة﴾ آمده نه اربع ﴿فان شهدوا﴾؛ اگر این چهار شاهد، شهادت دادند به تبهکاری این زن ﴿فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّی یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ﴾ این حُکمش حبس ابد است. اگر زنی تن به آلودگی داد آن را حبس کنید در خانه، نه در زندان، حبس کنید در خانه تا بمیرد یعنی حبس ابد ﴿أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِیلاً﴾ این ﴿أَوْ﴾ به معنای «الی أن» است نه تردید، لذا این کلمه ﴿یَجْعَلَ﴾ منصوب شده است ﴿أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ﴾ یعنی «إلی أن یجعل الله» تا اینکه خداوند، دستور ثانوی بدهد که در این زمینه کدام حُکم باید جاری بشود. مثل این است که یک مرکز تصمیم‌گیری می‌گوید اگر کسی این کار را انجام داد، کیفرش تا اطلاع ثانوی این است. این تا اطلاع ثانوی معلوم می‌شود بعداً حُکمی هم در این زمینه خواهد آمد که آن حُکم، مخصّص این است و امثال‌ذلک یعنی تخصیص زمانی است مثلاً.
در این آیه فرمود اگر زنی با بیّنه، تبهکاری او در محکمه ثابت شد، حُکمش حبس ابد است در خانه تا اطلاع ثانوی. این تا اطلاع ثانوی یعنی حُکمی هم بعداً خواهد آمد که این حُکم اوّلی با آمدن آن حُکم دوّمی از بین می‌رود و آ‌ن حکم همان است که در سورهٴ مبارکهٴ «نور» مشخص کرده. در سورهٴ «نور» آیهٴ دوم همین است: ﴿الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلاَ تَأْخُذْکُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ﴾ این همان سبیلی است که خداوند فرمود تا اطلاع ثانوی راهی را ما برای شما مشخص می‌کنیم، که نقل کردند وقتی این آیه نازل شد، وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «خُذوا عنّی خُذوا عنّی » یعنی اینکه در سورهٴ «نساء» خدا فرمود: ﴿أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِیلاً﴾ سبیل همین تازیانه است، همین جلد است، دیگر جا برای حبس ابد نیست. آن حبس ابد، حُکمش تا اطلاع ثانوی بود، حالا اطلاع ثانوی آمده که ﴿فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ﴾ .
خب، اینکه فرمود: ﴿فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ﴾ این در جریان اِفک است که قصهٴ اِفک در همین سورهٴ مبارکهٴ «نور» آمده، آن در سال پنجم هجری بود نه سال هشتم و اینها و این سورهٴ مبارکهٴ «نور» مشخص کرده که حُکمش زنِ تبهکار چیست. خب، پس آیهٴ پانزده سورهٴ «نساء» فرمود اگر زنی متّهم شد و تهمتش در محکمه با بیّنه ثابت شد، حُکمش حبس ابد است تا اطلاع ثانوی. اطلاع ثانوی همین است که در سورهٴ «نور» مشخص کرده و سورهٴ «نور» هم قبل از سورهٴ «ممتحنه» نازل شده. پس معلوم می‌شود که اینکه گفته می‌شود سورهٴ «نساء» بعد از سورهٴ «ممتحنه» نازل شده، نه یعنی همه آیاتش بعد از سورهٴ «ممتحنه» نازل شده یعنی بخشی از آیاتش بعد از سورهٴ «ممتحنه» نازل شده و با آمدن آن آیات پایانی، سورهٴ «نساء» بسته شد.
وقتی «بسم الله» بار جدید نازل می‌شد، معلوم می‌شد که یک سورهٴ تازه‌ای شروع شده است. چون «بسم الله» 114 بار نازل شده است، این‌‌چنین نیست که یک‌بار نازل شده باشد و وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) تبرّکاً دستور داده باشد که در اوّل هر سوره این را بنویسند، این طور نبود [بلکه] 114 بار این کلمه طیّبه «بسم الله الرحمن الرحیم» نازل شد، منتها 113 بار آن به عنوان آغاز سوره، یک‌بار هم به عنوان وسط سورهٴ «نمل»: ﴿إِنَّهُ مِن سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ﴾ آن دیگر آغاز سوره نیست، آن آیه‌ای است جزء سوره که سورهٴ «نمل» دوتا ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ﴾ جزء اوست: یکی اوّلش که آن اول سورهٴ «نمل» که ﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾ دارد که آن جزء سورهٴ «نمل» است و این آیه هم که ﴿إِنَّهُ مِن سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ﴾ این‌هم جزء سورهٴ «نمل» است.
به هر حال «بسم الله الرحمن الرحیم» مکرّر نازل شده است، نه اینکه یک‌بار نازل شده باشد بعد تبرکاً روی سُوَر گذاشته شده. لذا حُکم فقهی‌اش هم مشخص است که اگر بنا شد سوره‌ای در نماز خوانده بشود باید با «بسم الله» باشد و چون تعیین سوره لازم است، گفتند «بسم الله» را هم به نیّت همان سوره باید بگویند. لذا بعضیها احتیاطاً یا قوّتاً فتوا دادند اگر کسی حقّ قرائت سُوَر عزائم را ندارد، حقّ خواندن «بسم الله» را به قصد آن سُوَر عزائم هم ندارد . البته فتوای دیگران بر این است که اگر کسی حالت مَنعی دارد فقط آیهٴ سجده را نمی‌تواند بخواند، نه سورهٴ «عزائم» را. اما آنهایی که می‌گویند حقّ قرائت سُور عزائم را ندارد، می‌گویند «بسم الله» را هم نمی‌تواند به آن قصد بخواند در آن جمله دعای «کمیل» هم اینها مشکلی دارند که قرائت کردن آن برای چنین اشخاصی ممنوع است.
خب، «بسم الله الرحمن الرحیم» که نازل می‌شد معلوم شد که سوره‌ای تازه باز شده است نه سورهٴ قبلی بسته شد، هنوز فضای سورهٴ قبلی باز است یعنی جا برای این هست که بعضی از آیات مربوط به سورهٴ قبل نازل بشود؛ هنوز سورهٴ قبلی بسته نشد ولی سورهٴ بعد شروع شد. برای اینکه بعضی از آیات سورهٴ «نساء» طبق این استنباط، قبل از سورهٴ «نور» آمده که سورهٴ «نور» قبل از سورهٴ «ممتحنه» است ولی قسمت قابل توجه از سورهٴ «نساء» بعد از سورهٴ «ممتحنه» آمده، این معلوم می‌شود که اگر گفتند این سوره بعد از فلان سوره است، معنایش این نیست که همه آیاتش بعد از آن سوره آمده.
پرسش:...
پاسخ: بله، این حالا ممکن است که حَمل بر تغلیب شده باشد یا مانند آن وگرنه طبق این شواهدی که هست، آمدنِ «بسم الله» نشانهٴ افتتاح سورهٴ جدید است نه اختتام سورهٴ قبل، به همین شاهد. برای اینکه این سورهٴ «نساء» را گفتند بعد از «ممتحنه» است، در حالی که بعضی از آیاتش خب قبل از «ممتحنه» آمده و معلوم می‌شود از اول، سوره باز شد بعضی از آیاتش بعد از سورهٴ مبارکهٴ «ممتحنه» آمده شد و این محور، بسته شد یعنی محور سورهٴ «نساء» بسته شد.
مناط نام گذاری وترتیب نزول سور
مطلب دیگر آن است که در وصف این سوره که این سوره مکّی است یا نه، یا آیات اول سوره، مناط است یا محورهای مهمّ این سوره. گرچه این سوره، مثلاً بعضی از آیاتش در غیر مکه یا غیر مدینه نازل شده باشد یا ممکن است بعضی از آیاتش قبل از سورهٴ دیگر نازل شده باشد. خلاصه این دو مطلب که یکی مثلاً بگوییم سورهٴ «نساء» مدنی است این یک، یکی اینکه بگوییم سورهٴ «نساء» بعد از «ممتحنه» است این دو، این جهتش یا این است که آن بخشهای اوّلیه سورهٴ «نساء» در مکه نازل شد و همچنین وقتی گفته می‌شود این سوره بعد از «ممتحنه» است یعنی آیات اوّلیه‌اش بعد از «ممتحنه» است، گرچه ممکن است بعضی از آیات قبل از «ممتحنه» نازل شده باشد، این‌هم یک مطلب.
یا اینکه نه، محورهای اصلی این سوره، در مدینه نازل شد، گرچه بعضی از محورهای فرعی‌اش در مکه نازل شد. یا همچنین محورهای اصلی این سوره بعد از «ممتحنه» نازل شد، گرچه بعضی از محورهای فرعی این سوره قبل از «ممتحنه» نازل شده باشد. منظور آن است که در این دو وصف یعنی مَدنی بودن این سوره و بعد از «ممتحنه» بودن این سوره، این به لحاظ جمیع آیات نیست، بلکه به لحاظ آیات اوّلیه این سوره است یا به لحاظ محورهای اصلی این سوره است.
تناسب پایان سوره مبارکه آل عمران با آغاز سوره مبارکه «نساء»
مطلب دیگر آن است که این سورهٴ مبارکهٴ «نساء»، گرچه بعد «از آل‌عمران» نازل شده است [بلکه] بعد از «ممتحنه» نازل شد که آن بعد از «احزاب» نازل شد و مانند آن ولی آنچه که فعلاً ما در خدمت او هستیم این است که این سورهٴ «نساء» بعد از «آل‌عمران» است و پایان سورهٴ «آل‌عمران» دستور تقواست و آغاز سورهٴ «نساء» هم دستور تقوا یعنی آنچه پایان‌بخش سورهٴ «آل‌عمران» بود با همان مطلب، سورهٴ «نساء» آغاز شد. در پایان سورهٴ «آل‌عمران» این بود که ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ﴾ در اول سورهٴ «نساء» هم دارد که ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ﴾.
تام نبودن دلالت الفاظ برمکی و مدنی بودن سور
مطلب دیگر آن است که بعضیها خواستند بگویند هر جا سخن از ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ﴾ است در مکه نازل شده هر جا سخن از ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا﴾ است در مدینه نازل شده . این ممکن است شواهدی هم او را تعیین کند؛ اما چنین ضابطه کلی باشد این‌‌چنین نیست. البته بعضی از احکام عمومی، در مدینه نازل شده، لذا مصدّر به ناس است ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ﴾ این اول سورهٴ «نساء» هم به ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ﴾ شروع شده که این در مدینه نازل شده است.


سرّ استعمال ناس و آمنوا در سوره های قرآن کریم
سرّش آن است که مضمون آیه را باید دید. مضمون آیه اگر مطلب جهانی است این با ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ﴾ شروع می‌شود، اگر در محورهای اصلی او خطاب به مؤمنین دارد ولی شامل دیگران هم خواهد شد براساس اجماع یا اشتراک تکلیف، آنجا ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا﴾ و امثال‌ذلک دارد. این ﴿هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ﴾ این چون یک امر جهانی است، مربوط به آفرینش و پیدایش همه افراد بشر و جوامع انسانی است، لذا به ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ﴾ خطاب کرده و اختصاصی به مؤمنین ندارد که مؤمنین! شما از یک پدر و مادر خلق شدید، دیگران هم همین طورند. این نشانه آن نیست که این آیه در مکه نازل شده، بلکه چون مضمونش جهانی است، لذا مصدّر شد به ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ﴾.
پرسش:...
پاسخ: آن ترتیب سُوَرش و ترتیب آیاتش «کما أنزل الله» است و قسمت مهم، تفسیر و تأویل است که خدمت حضرت است وگرنه ما یقین داریم این قرآنی که الآن در خدمت او هستیم، ترتیب او به ترتیب نزول نیست، چون آنچه الآن به عنوان قرآن، بشر در خدمت اوست، سُوَر مدنی قبل است و سور مکّی بعد، در قسمتهای آخر قرار گرفته، در حالی که هنگام نزول، سور مکّی قبلاً نازل شده و سور مدنی بعد نازل شده.



پرسش:...
پاسخ: بله، مثلاً ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِیَ لِلصَّلاَةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا﴾ این براساس اجماع یا اشتراک تکلیف، کافر را هم شامل می‌شود وگرنه خطاب، در حقیقت گرچه برای همه است؛ اما برای بعث مؤمنین است. اما مسائلی که جهانی است؛ مضمونش جهانی است، نظیر ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ﴾ این دستور تقوا جهانی است. خدا همه شما را از یک زن و مرد خلق کرده مضمونش جهانی است، این است که نفرمود ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا﴾ این نشانهٴ مکّی بودنش نیست.
پرسش:...
پاسخ: نزول قرآن، نزول قرآن که به تدریج نازل شده است در طیّ این بیش از بیست سال.
پرسش:...
پاسخ: آن سالی یک‌بار کلّ قرآن نازل می‌شد و در آخرین سال عمر مبارک حضرت، دوبار عرضه شد و در لیلهٴ قدر، کلاً نازل می‌شد؛ همان نزول اجمالی است ظاهراً.
پرسش:...
پاسخ: نه، نزول اجمالی است، نظیر ﴿إِنَّا انزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ﴾ یا اگر تفصیلی بود در نشئه طبیعت نبود، در نشئه ﴿إِنَّکَ لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ مِن لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ﴾ وگرنه اگر در این نشئهٴ طبیعت بود احکام نازل شده بود. احکام که نازل شده بود دیگر مشرکین نمی‌گفتند که چرا تدریجاً نازل می‌شود؟ چرا مثل تورات موسی یکجا نازل نشده است و قرآن هم دفاع نمی‌کرد که ما تدریجاً نازل می‌کنیم که ﴿لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَکَ﴾ و امثال‌ذلک. آنها اعتراض کردند که چرا تدریجاً نازل شده؟ خدا جواب داد، برای اینکه ما قلبت را تثبیت بکنیم، این‌چنین نیست که تو را کتابی بدهیم که با این کتاب، جامعه را هدایت کنی، برای اینکه در هر حال و در هر فرصتی، فرستاده ما می‌آید، وحی می‌‌آورد [و] تو را تأیید می‌کند، تثبیت می‌کند، رابطه‌ات را با ما [و] رابطه ما با تو همچنان مستمراً برقرار است.
حالا یک بخش دیگری هم باز مربوط به فضای این سوره است که این را مطالعه می‌فرمایید تا وارد اصل مسئله بشویم.
«و الحمد لله رب العالمین»

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 32:15

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی