display result search
منو
صراط مستقیم و وسوسه های شیاطین، جلسه چهارم

صراط مستقیم و وسوسه های شیاطین، جلسه چهارم

  • 1 تعداد قطعات
  • 40 دقیقه مدت قطعه
  • 185 دریافت شده
سخنرانی از آیت الله حسین انصاریان با موضوع «صراط مستقیم و وسوسه های شیاطین»، جلسه چهارم، سال 1400

از رحم مادر تا روز قیامت که روز ابدی است و زمان پایان ناپذیری است اگر احسان و لطف و محبت خداوند را نسبت به خود توجه قلبی و عقلی کنیم می یابیم که ما وصل به حقایق بی نهایتی از سوی خداوند هستیم. هر کس این معنا را لمس کند در هیچ زمینه مادی لب به شکایت باز نمی کند. چون می بیند کمبود های مختصر زود گذر از بین رفتنی مادی نسبت به آن الطاف بی نهایت هیچ و پوچ است. این سخن از فرموده های ابا عبدالله علیه السلام است که اگر مستحقی به شما مراجعه کرد بدانید فرستاده پروردگار است.

خدمتی که ائمه اطهار به کمال و فکر و روح بشر کردند قابل ارزیابی نیست. کتاب رونق مجالس که در هفتصد هشتصد سال پبش نوشته شده و تازه چاپ شده است. دسترسی گذشتگان با توجه به اینکه به کتاب و کتابخانه های مختلف دسترسی داشتند و خیلی از آنها در جنگ ها مانند حمله مغول ها سوزانده شدند، نسبت به ما بیشتر بوده است.
در این کتاب روایتی را دیدم به این مضمون که حضرت موسی بن عمران در حال رفتن به کوه طور برای مناجات با پروردگار بود. در راه به جوانی برخورد کرد که از حضرت موسی خواست حرفی هم از طرف او به خدا بزند و اینکه جوان است و وقت ازدواجش و دوست ندارد به گناه بیفتد. دختر خاله اش را که دختر خوب و سالمی هست را می خواهد ولی خاله اش آن را به او نمی دهد. حضرت موسی قبول کرد که پیام جوان را به پروردگار برساند. گذشت و در راه به فرد دیگری برخود کرد. به موسی گفت به پروردگارت بگو که مشکل مالی دارم و درخواست کرد تا خدا مشکل او را رفع کند. در راه به شخص سومی برخورد کرد که درخواست یک دست لباس از خدا داشت.
مناجات حضرت موسی با خدا تمام شد و خطاب شد که به این جوان بگو گره از کار تو باز کردم و عمر خاله ات تا چند مدت دیگر به پایان می رسد. وقتی فوت شد، با دختر خاله ات ازدواج کن. به دومی هم بگو که یک زمینه مالی فراهم کرده ام که به تو خواهد رسید. اما به سومی بگو که درخواست تو را اجابت نمی کنم. چرا؟ به او بگو روزی که عشق و محبتم را تقسیم کردم تا به فرشتگان و جن و انس بدهم، من از عشق خودم به تو ذره ای کم نگذاشتم. دست تو پر است. چه طلبی و توقعی از من داری؟
حضرت موسی جواب پروردگار را به آن سه نفر رسانید. نفر سوم به حضرت موسی گفت اگر پروردگار با قیچی از سر تا پاهایم را خرد خرد کند، من دم نمی زنم چرا که او را دوست دارم و عاشقش هستم.

پروردگار با این همه لطف بی نهایت خود برای ما یک مقاماتی را قرار داده، توان انجام آن را هم به ما داده تا به آن مقامات برسیم و در قرآن هم وعده قطعی داده که اگر حرکت کنی خودم کمک شماها می کنم چون به تنهایی قادر رسیدن به آن مقامات نیستید و نیاز است که خودم دست شما را بگیرم.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 40:31

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی