display result search
منو
تفسیر آیات 32 تا 37 سوره نمل

تفسیر آیات 32 تا 37 سوره نمل

  • 1 تعداد قطعات
  • 28 دقیقه مدت قطعه
  • 67 دریافت شده
درس آیت الله عبدالله جوادی آملی با موضوع "تفسیر آیات 32 تا 37 سوره نمل"
- جریان سلیمان (ع) به دو بخش تقسیم می‌شود؛ بخشی مربوط به سیاست و کشورداری آن حضرت بود و بخشی هم مربوط به نبوّت آن حضرت.
- حجیت خبر واحد؛
- دین از سیاست جدا نیست.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم
﴿قَالَتْ یَا أَیُّهَا الْمَلَؤُا أَفْتُونِی فِی أَمْرِی مَا کُنتُ قَاطِعَةً أَمْراً حَتَّی تَشْهَدُونِ (32) قَالُوا نَحْنُ أُولُوا قُوَّةٍ وَأُولُوا بَأْسٍ شَدِیدٍ وَالْأَمْرُ إِلَیْکِ فَانظُرِی مَاذَا تَأْمُرِینَ (33) قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذَا دَخَلُوا قَرْیَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَکَذلِکَ یَفْعَلُونَ (34) وَإِنِّی مُرْسِلَةٌ إِلَیْهِم بِهَدِیَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ یَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ (35) فَلَمَّا جَاءَ سُلَیْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانی اللَّهُ خَیْرٌ مِمَّا آتَاکُمْ بَلْ أَنتُم بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ (36) ارْجِعْ إِلَیْهِمْ فَلَنَأْتِیَنَّهُم بِجُنُودٍ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُون (37)﴾

جریان سلیمان(سلام الله علیه) به دو بخش تقسیم می‌شد بخشی مربوط به سیاست و کشورداری آن حضرت بود بخشی هم مربوط به نبوّت آن حضرت. در جریان هدهد که آن طور تهدید کرد فرمود: ﴿لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَاباً شَدِیداً أَوْ لَأَذبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ﴾[1] بعد فرمود من می‌آزمایم تحقیق می‌کنم این نه برای آن است که خبر واحد حجّت است یا خبر واحد حجّت نیست چون بر فرض، خبر واحد حجّت باشد برای یک انسان موثّق است نه برای یک پرنده. در جریان هدهد این تهدید و آن تحقیق برای توجیه غیبت بود ضمن اینکه غیبت او موجّه می‌شود مطلبی هم روشن خواهد شد چون یک مسئول سیاسی و کشورداری اگر تفقّد کرد و یکی از سربازان را در جای خود ندید باید حساسیّت داشته باشد وجود مبارک سلیمان(سلام الله علیه) بر اساس این حساسیّت که چرا این سرباز سر پُست خود نبود فرمود: ﴿أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ﴾ پس آن تحقیق نه برای آن است که حالا خبر واحد حجّت است یا خبر واحد حجّت نیست آن تحقیق یک قسمتش برای تبیین موجّه بودن غیبت این سرباز است یک قسمت هم مربوط به آگاهی از وضع یمن.
مطلب دوم آن است که اینکه آن بانو گفته: ﴿إِنَّ الْمُلُوکَ إِذَا دَخَلُوا قَرْیَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَکَذلِکَ یَفْعَلُونَ﴾ که برخی خواستند این ﴿کَذلِکَ یَفْعَلُونَ﴾ را تتمّه گفتار این زن بدانند گفتند برای این بود که این زن در خاندان سلطنت تربیت شد از اعضای ملوک یمن بود حوادث پادشاهان را یکی پس از دیگری یا دیده بود یا شنیده بود این وضع را باخبر بود[2] لذا گاهی به صورت فعل ماضی گاهی به صورت فعل مضارع از این جریان خبر داد گفت: ﴿إِنَّ الْمُلُوکَ إِذَا دَخَلُوا قَرْیَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً﴾ این برای جریان سلاطین گذشته و خُلق و خوی سلاطین هم همان طغیان و برتری‌طلبی و مانند آن است استنباط من هم این است که ﴿وَکَذلِکَ یَفْعَلُونَ﴾ اگر جناب زمخشری در کشاف و فخررازی در تفسیر کبیر این ﴿کَذلِکَ یَفْعَلُونَ﴾ را حرف امرئه می‌دانند[3] بر اساس همین جهت است اما سیدناالاستاد(رضوان الله علیه) نمی‌پذیرد که ﴿کَذلِکَ یَفْعَلُونَ﴾ کلام الله باشد مایل است که این را تتمّه گفتار آن زن بداند زیرا جمع محلاّ به الف و لام که دارد ﴿إِنَّ الْمُلُوکَ﴾ این مورد امضای الهی نیست خب وجود مبارک داوود به سلطنت رسید این‌چنین نبود طالوت آن مُلک را داشت این‌چنین نبود و وجود مبارک سلیمان(سلام الله علیهم اجمعین) به سلطنت رسید این‌چنین نیست پس اگر کسی بگوید ﴿إِنَّ الْمُلُوکَ﴾ جمع محلاّ به الف و لام بیاورد این مورد امضای خدا نیست که همه سلاطین این‌چنین باشند بله آن ملوک طغیانگر این طورند طالوت این‌چنین نبود داوود این‌چنین نبود سلیمان این‌چنین نبود و وجود مبارک پیغمبر اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) این‌چنین نبود و وجود مبارک حضرت که ظهور می‌کند این‌چنین نیست وجود مبارک حضرت امیر که حاکم شد این‌چنین نبود وجود مبارک امام مجتبی در آن هشت ماه این‌چنین نبود خب پس نمی‌شود به صورت جمع محلاّ به الف و لام گفت هر قدرتمندی دو کار می‌کند یکی تخریب بلاد یکی تذلیل اعزّه این‌چنین نیست.
اگر مَلک عادل باشد که خب وظیفه خودش می‌داند تعدّی نمی‌کند وارد کشور دیگر نمی‌شود بله اگر دو پادشاه بخواهند دو مَلک بخواهند در یک عصر حکومت بکنند با هم، بله خب مشکل دارند اما اینکه عادل است جای خودش را دارد آنکه عادل است جای خودش را دارد وارد آن سرزمین نمی‌شود برخیها هستند که همین که اینها را امر به معروف و نهی از منکر بکنی به آنها برمی‌خورد ﴿إِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ﴾[4] اینها عزیزان بی‌جهت‌اند اگر امر به معروف کردی نهی از منکر کردی می‌گویند به عزّت ما برخورد این همان عزّت بی‌جهت است عزّت بی‌جهت, ذلّت باجهت را به همراه دارد چون دو طرف که نمی‌شود خلاف باشد اگر حرف کسی راست بود یعنی خلافش دروغ است دیگر اگر حرف کسی دروغ بود یعنی خلافش راست است دیگر, دیگر دو طرف که نمی‌شود باطل باشد اگر کسی عزیز بی‌جهت بود یعنی ذلیل باجهت است دیگر، چرا در قرآن کریم آمده بعضیها را ما رسوا می‌کنیم[5] برای اینکه اینها عزیز بی‌جهت بودند این غیر از عذاب جهنم است که ﴿کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُم بَدَّلْنَاهُمْ جُلُوداً غَیْرَهَا﴾[6] آن برای بدن است این جسم را می‌سوزاند اما آبروبری, ذلیل کردن این برای کیست ﴿عَذَابَ الهونِ﴾[7], خواری, رسوایی این برای چه کسی است؟ برای کسی است که ﴿إِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ﴾ این عزیز بی‌جهت است که چرا به من امر به معروف کردی چرا نهی از منکر کردی چرا به من گفتی فلان معصیت را نکن این ﴿أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ﴾ اگر ﴿أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ﴾ این عزیز بی‌جهت بود ذلیل باجهت است این ذلّت باجهت او یا در دنیا به وسیله داوود و طالوت و سلیمان(سلام الله علیهم) ظهور می‌کند یا در قیامت، بالأخره اگر انبیا قادر بشوند آن عزیزان بی‌جهت را ذلیل می‌کنند وجود مبارک سلیمان هم همین حرف را زد فرمود ما که وارد بشویم آن عزیزان بی‌جهت را ذلیل می‌کنیم اما کاری به دیار نداریم کجا را خراب کردیم کجا را ویران می‌کنیم تهدید وجود مبارک سلیمان هم در همین است خب خیلی فرق است پس اگر ما بگوییم ﴿وَکَذلِکَ یَفْعَلُونَ﴾ سخن خداست و امضای اوست باید قرینه‌ای بیاوریم که مثلاً تقیید شده است تخصیص شده است یعنی بعضی ملوک این طورند و خداوند آن وقت تصدیق می‌کند اما اگر تخصیصی نیست تقییدی نیست تبعیضی نیست جمع محلاّ به الف و لام است جا برای امضا نیست.
پرسش:...
پاسخ: بالأخره این کلامی که نقل شده ماییم و کلام, عربی مبین، اگر عربی مبین است و او هم این را گفته چون او اطلاعاتش همین بود الآن خیلی از افرادند که به همین تجربه بسنده می‌کنند مستحضرید که از نظر معرفت‌شناسی، کفِ دانش, تجربه است یعنی ما علمی پایین‌تر از علوم تجربی مثل فیزیک شیمی بیطاری کشاورزی دامداری نداریم از این علم پایین‌تر ما علمی نداریم برای اینکه اینها با تجربه است تجربه هم با شصت درصد هفتاد درصد هشتاد درصد کارش پیش می‌رود زندگی ما هم با همینها تأمین می‌شود اما اینها علم نیست علم در سطح ریاضیات به بعد است که با صد درصد کار دارد.
پرسش:...
پاسخ: بله خب, عام باید تخصیص بخورد اما قبل از تخصیص که مورد امضا نیست قرآن کریم در سورهٴ مبارکهٴ ‌«بقره‌» آیه 204 به بعد فرمود: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَن یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللّهَ عَلَی مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ٭ وَإِذَا تَوَلَّی سَعَی فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الْفَسَادَ ٭ وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ﴾ بعضی از مقتدران کارشان فساد فی الارض است شما الآن می‌بینید شرق ایران این طور است غرب ایران این طور است جنوب ایران این طور است شمال ایران این طور است الآن ما به برکت همین اهل بیت در میدان مِین از مصونیّت برخورداریم خب این اطراف که می‌بینید یا القاعده است یا طالبان است یا کذا و کذاست همین است دیگر ﴿إِذَا تَوَلَّی سَعَی فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ﴾ این غالب کار اینهاست و اینها عزیزانِ بی‌جهت‌اند که اگر به اینها بگویی ﴿اتَّقِ اللّهَ﴾ به اینها برمی‌خورد ﴿أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ﴾ سلیمان(سلام الله علیه) فرمود اگر نیامدید شما را می‌آورم اما چطور می‌آورم کاری به شهرتان کشورتان دیارتان کشاورزیتان دامداریتان ندارم شما کاخ‌نشینان بی‌جهت را کوخ‌نشین می‌کنم همین! این عدل است دیگر فرمود ما کاری به کشورتان شهرتان نداریم که آنها را خراب بکنیم ما این عزیزان بی‌جهت را ذلیل می‌کنیم همین! تهدید وجود مبارک سلیمان هم همین است خب آن زن که با جمع محلاّ به الف و لام آن حرف را زده ما توقّع داشته باشیم که ذات اقدس الهی همان را با همان وضع جمع محلاّ به الف و لام بدون تخصیص و تقیید امضا بکند اینکه نمی‌شود حرف دیگری که جناب زمخشری در کشّاف دارد این است که برخی از همین عزیزان بی‌جهت اینها دو معصیت می‌کنند به دو کفر مبتلا هستند یکی اینکه وقتی قدرت پیدا کردند دست به همین فساد فی الأرض و تخریب و امثال ذلک می‌زنند یکی هم اگر دستشان به دین برسد [دین را تحریف می‌کنند] چون مستحضرید اینها که می‌گویند دین از سیاست جداست یک آتش‌بس یک‌جانبه است آن سیاستمدار طغیانگر هرگز نمی‌گوید دین از سیاست جداست می‌گوید دین با من کار ندارد ولی من با دین کار دارم همه ابزار دین را به خدمت می‌گیرد این طور نیست که حالا اگر کسی منزوی شد گفت ما کاری به سیاست نداریم سیاست هم کاری با او نداشته باشد الآن مشکل اساسی کلیسا این است که می‌گوید ما کاری به سیاست نداریم اما این دولتمردان آمریکا می‌گویند کلیسا باید با ما باشد و از آن بهره می‌گیرند این طور نیست که اگر اینها ساکت شدند آتش‌بس دوجانبه باشد حرف زمخشری این است اینها که روی کار آمدند دو کار می‌کنند اولاً اِفساد فی الأرض بعد می‌گویند خدا هم همین را گفته برای اینکه خدا گفته وقتی ملوک وارد بشود دو کار می‌کند تخریب می‌کند و اعزّه را اذلّه می‌کند ﴿وَکَذلِکَ یَفْعَلُونَ﴾ خدا فرمود اینها این کار را می‌کنند ما هم داریم این کار را می‌کنیم حرف زمخشری این است که چنین کسی «جمع بین کفرین» یکی آن طغیانگری و آدم‌کُشی یکی هم تحریف قرآن کریم[8] غرض آن است که اگر این امرئه در خانواده سلطنتی یمن بود درست است حوادث زیادی در آن منطقه رخ داده بود درست است اینها را دید اما جریان حضرت داوود و طالوت و سلیمان که مخفی نبود اینها هم تقریباً آن منطقه را گرفته بود اینها هم که می‌گفتند: ﴿أُوتِینَا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهَا﴾[9] پس نباید بگوید که مطلق ملوک این طورند حالا که او گفته مطلق ملوک این طورند ما نباید بگوییم ﴿وَکَذلِکَ یَفْعَلُونَ﴾ امضای خداست بله اگر می‌گفت بعضی ملوک درست بود خدا هم قبلاً در سورهٴ مبارکهٴ ‌«بقره‌» فرمود بعضی وقتی قدرت پیدا کردند همین کارها را می‌کنند فساد فی الأرض می‌کنند اِهلاک حرث و نسل دارند و مانند آن.
پرسش:...
پاسخ: بله ابطال کرده فرمود سلیمان این طور گفته یعنی ملوک مطلقا این طور نیستند «یُفسّر بعضه بعضها» این است معنایش این نیست که بلافاصله در کنار او باطل می‌کند در بیان نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) همین است فرمود قرآن «یَنْطِقُ بَعْضُهُ بِبَعْضٍ»[10] اینها که «أخذوا ببعضٍ و ترکوا بعضا» این درست نیست فرمود قرآن «یَنْطِقُ بَعْضُهُ بِبَعْضٍ» یک مقدار شاهد یک مقدار دیگر است وجود مبارک سلیمان فرمود نه, ما این طور نیستیم هر سلطانی هر مَلکی وقتی وارد می‌شود این طور نیست ما کاری با آب و خاکتان نداریم ما آن عزیز بی‌جهت را ذلیل می‌کنیم.
پرسش:...
پاسخ: نه, ما قرینه می‌خواهیم ما با عربی مُبین کار داریم یک وقت است کسی می‌گوید من مقصودم این بود خب مقصودت این بود باید می‌گفتی و اگر با عربی مبین جمع محلاّ به الف و لام آورد و گفت ملوک این‌کاره‌اند خدا که نمی‌تواند امضا کند فوراً می‌فرماید یکی از این ملوک سلیمان(سلام الله علیه) است سلیمان گفت ما با آب و خاک مردم کار نداریم ما این عزیزان بی‌جهت را سر جایشان می‌نشانیم همین!
پرسش:...
پاسخ: چرا خب, آن برای ماضی بود یعنی آ‌نچه ما تاکنون دیدیم در تاریخ یمن و اطراف یمن این بود که ﴿إِذَا دَخَلُوا قَرْیَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا﴾ سه‌ فعل ماضی است اما آینده هم مثل گذشته این‌چنین است گفت: ﴿وَکَذلِکَ یَفْعَلُونَ﴾ کسی نگوید خب برای گذشته بود گذشته گذشت می‌خواهد بگوید سیرهٴ سلاطین همین است سیره سلطنت و مُلک این است که افساد است و اخراج است و اعدام است و اِهلاک ﴿وَکَذلِکَ یَفْعَلُونَ﴾ بعد خطاب هم به نوع مخاطب است دیگر نفرمود «و کذلکم» برای اینکه به نوع انسان دارد خطاب می‌کند در چنین فضایی ذات اقدس الهی بلافاصله منطق سلیمان را نقل کرد که ما با آب و خاک کسی کاری نداریم ما به افراد عادی این مملکت هم کاری نداریم ما این عزیزان بی‌جهت را ذلیل می‌کنیم همین خب این وجود مبارک سلیمان سه حرف زده با افراد عادی کار نداریم با آب و خاک و کشورتان کار نداریم دامداری و کشاورزی شما کار نداریم فقط همین سلاطین بی‌جهت را ما تنبیه می‌کنیم خب پس بر اساس این بیان سیدناالاستاد فرمود نمی‌شود این ﴿وَکَذلِکَ یَفْعَلُونَ﴾ را ما کلام الله بدانیم[11] خدای سبحان خودش قبلاً در سورهٴ مبارکهٴ ‌«بقره‌» [در آیات 204 به بعد] بعضیها را فرمود بله این‌چنین‌اند ولی در همان سورهٴ مبارکهٴ «بقره» وقتی جریان داوود را نقل می‌کند طالوت را نقل می‌کند هیچ گاه این‌چنین نیست بالأخره ﴿قَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ﴾[12] اما کاری به سرزمین نداشت انقلاب کرد رهبر انقلاب شد بعد اصلاحاتی ایجاد کرد کاری هم به سرزمین کسی نداشت وقتی هم که محکمه پیدا شد خدا فرمود: ﴿یَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ﴾[13] این هم عادلانه بین مردم مخصوصاً طبقه محروم حکم می‌کرد خب اینها را هم آنها دیده بودند دیگر این‌چنین نبود که حالا فاصله داوود و طالوت از یمن فاصله تاریخی طولانی باشد اینها را دیدند دیگر, پس اگر کسی به نحو مطلق جمع محلاّ به الف و لام بگوید همه مَلک این طور بودند خب خدا امضا نمی‌کند.
پرسش:...
پاسخ: نه این آزمون است این ﴿تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ﴾[14] اینها آزمون است و قدرت را اگر ذات اقدس الهی به کسی داد هرگز نعمت الهی نیست این آیات مکرّر خوانده شد که برخیها داشتنِ مال و مانند آن را کرامت می‌دانند خدا فرمود: ﴿کَلَّا﴾[15] ما هرگز کسی را با دادن مال اکرام نکردیم اکرام در قیامت روشن می‌شود بله اگر معنویّت و فضیلت و عقل و عدل و اینها باشد بله اکرام الهی است اما مال و قدرت و اینها آزمون است بعضیها مبتلا به فقرند بعضیها مبتلا به ثروت‌اند بعضیها مبتلا به بیماری‌اند در تخت بیمارستان بعضی مثل ماها مبتلا به سلامتیم در مسجد و حسینیه مبتلا یعنی مُمتحَن درباره هر دو [در سورهٴ مبارکه ‌«‌فجر»] تعبیر به ابتلا آمده است. ابتلا یعنی آزمون این‌چنین نیست که حالا انسان سالم مبتلا نباشد انسان بیمار مبتلا باشد منتها او فهمید در کلاس امتحان است ما نمی‌فهمیم واقعاً همین طور است, بنابراین وجود مبارک سلیمان به اینها این مطلب اصلی را تفهیم کرد آنها هم گفتند ما تحقیق می‌کنیم تحقیق کردند هدیه فرستادند این بانو هم گفت ﴿فَنَاظِرَةٌ بِمَ یَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ﴾ ببینیم که بالأخره قصد جنگ دارند قصد جنگ ندارند ما تصمیم بگیریم وقتی این هدیه را آوردند وجود مبارک سلیمان دو تعبیر درباره این هدیه دارد ﴿فَلَمَّا جَاءَ سُلَیْمَانَ﴾ وقتی این نماینده این گروه حضور حضرت سلیمان شرفیاب شد حضرت فرمود: ﴿أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ﴾ این تنوین برای تحقیر است فرمود این گرچه نزد شما مال فراوانی است اما نزد ما ‌«مالٍ‌» است ما اعتنایی به این نداریم ثانیاً شما خیلی خوشحال هستید که چنین مالی را به عنوان هدیه به ما می‌دهید (یک) و اگر کسی مشابه این را به شما بدهد خوشحال هستید (دو) محور فرح و نشاط شما همین امور است (سه) ما با این خوشحال نیستیم (چهار) ﴿أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ﴾ این مربوط به بخش اول ﴿فَمَا آتَانی اللَّهُ خَیْرٌ مِمَّا آتَاکُمْ﴾ دو, آن چهار مطلب از این دو استفاده می‌شود ﴿بَلْ أَنتُم بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ﴾ آن مطالب اربعه از این دومی در می‌آید آن یکی از آن جمله اوّلی بعد فرمود ما شما را دعوت نکردیم برای اینکه مال به ما هدیه بدهید ﴿ارْجِعْ إِلَیْهِمْ﴾ این ﴿إِلَیْهِمْ﴾ یعنی به امرئه و دولتمردان نه ﴿ارْجِعْ إِلَیْهِمْ﴾ یعنی به همراهانت برگرد چون ﴿أَتُمِدُّونَنِ﴾ به این همراهان برنگشت اینها که هدیه ندادند اینها هدیه را آوردند به اینها برنمی‌گردد فرمود: ﴿ارْجِعْ إِلَیْهِمْ﴾ به همان دولتمردان یمن برگرد بگو ﴿فَلَنَأْتِیَنَّهُم بِجُنُودٍ﴾ که اینها قدرت مقابله ندارند ﴿لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا﴾ کاری هم به کشورتان نداریم که جایی را خراب کنیم ویران بکنیم فقط کاخ‌نشینان بی‌جهت را کوخ‌نشین می‌کنیم همین! ﴿وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُون﴾ فرمود ما کاری با کشور نداریم آب و خاک نداریم کاری با توده مردم نداریم ما این اعزّه را اذلّه می‌کنیم همین! از این عدل بهتر از این حق زیباتر فرمود: ﴿وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُون﴾.
«و الحمد لله ربّ العالمین»


[1] . سورهٴ نمل، آیهٴ 21.
[2] . الکشاف، ج 3، ص 365.
[3] . التفسیر الکبیر، ج 24، ص 555.
[4] . سورهٴ بقره، آیهٴ 206.
[5] . سورهٴ انعام، آیهٴ 93؛ سورهٴ فصلت، آیهٴ 17؛ سورهٴ احقاف، آیهٴ 20.
[6] . سورهٴ نساء، آیهٴ 56.
[7] . سورهٴ انعام، آیهٴ 93؛ سورهٴ احقاف، آیهٴ 20.
[8] . الکشاف، ج 3، ص 365.
[9] . سورهٴ نمل، آیهٴ 42.
[10] . نهج البلاغه، خطبهٴ 133.
[11] . المیزان، ج 15، ص 361.
[12] . سورهٴ بقره، آیهٴ 251.
[13] . سورهٴ ص، آیهٴ 26.
[14] . سورهٴ آل‌عمران، آیهٴ 26.
[15] . سورهٴ فجر، آیهٴ 17.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 28:07

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی