display result search
منو
تراز دینداری، جلسه نهم

تراز دینداری، جلسه نهم

  • 1 تعداد قطعات
  • 53 دقیقه مدت قطعه
  • 428 دریافت شده
سخنرانی از حجت الاسلام والمسلمین حامد کاشانی با موضوع «تراز دینداری»، جلسه نهم، سال 1399

بزرگ‌ترین جنایات را بعضی از عالمان سوء توجیه کردند.
ابی مخنف نقل کرده است که عبیدالله بن زیاد لعنه الله علیه به عمر سعد لعنه الله علیه نوشت: من تو را نفرستاده‌ام تا با حسین مدارا کنی و نزد من شفیع او گردی و راه سلامت و بقای او را هموارسازی. اکنون ببین اگر حسین [علیه السلام] و یارانش تسلیم شدند، آن‌ها را نزد من بفرست «و إن أبوا فازحف إِلَیهِم حَتَّی تقتلهم» و اگر سر باز زدند، با آن‌ها بجنگ تا آنان را بکشی.
«و تمثل بهم، فإنهم لذلک مستحقون» و بدن‌ها را مثله کنی؛ چه این که آن‌ها را سزاوار این کار هستند!
عبیدالله بن زیاد لعنه الله علیه در ادامه دستور مخصوصی برای حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه داد: «فإن قتل حُسَین فأوطئ الخیل صدره وظهره» و اگر حسین [علیه السلام] کشته شد، پس سینه و پشت او را پایمال ستوران کن.
آن ملعون در ادامه استدلال کرد: هدف من از این کار این نیست که بعد از مرگ او را درد و زیانی رسد، ولیکن نذر کرده‌ام و قسم خورده‌ام که اگر او را بکشم؛ لگدکوب اسب‌ها سازم! برای اینکه حنثِ قسم نشود به آنچه امر کردم؛ عمل کن!
این عبارت فقط عبارتِ عبیدالله بن زیاد لعنه الله علیه نیست بلکه عالمان سوء این زمینه این عبارت را ایجاد کردند.
عبدالله بن عمر به حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه عرض کرد: جد تو؛ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود و آخرت را بر دنیای جاودان ترجیح داد. تو پاره تنِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هستی؛ از تو بعید است که دنیادوست و دنیاطلب باشی و برای دو روز دنیا همسر و فرزندان خود را راهی بیابان کنی! اصلاً به شما آل علی (علیهم السلام) حکومت نخواهید رسید لذا (نعوذ بالله) تلاش بیهوده نکن و عمر خود را تباه مکن.
آیا برای این جمله عبدالله که حکومت به آل علی (علیهم السلام) نخواهد رسید لذا بیهوده تلاش نکنید؛ آیه یا روایتی داریم؟! عبدالله این جمله را از کدام منبع أخذ کرد؟!
این افراد که دستور دادند برای بیان روایت یا صدور فتوا باید از سلطان اذن گرفت، به یهودیان اجازه می‌دادند که معالم یهود را در جامعه اسلامی بسط دهند! خلیفه دوم به کعب الاحبار گفت: در دست تو تورات کامل و بدون تحریف وجود دارد لذا تو آزاد هستی تا از کتاب الله منزل «تورات» نیز بیان کنی!
این دیگر نفوذ نیست بلکه صراحت است.

روزی خلیفه دوم، کعب الاحبار را نزد خود فراخواند. (لابد عبدالله بن عمر هم در آن جمع حضور داشته است که بعداً این حرف را امام حسین علیه السلام زد)
خلیفه دوم به کعب الاحبار گفت: وفات من نزدیک شده است لذا می‌خواهم وصیت کنم تا کسی بعد از من امر خلافت را بر عهده بگیرد، نظر تو راجع به علی [علیه السلام] چیست؟ نظر خود را راجع به علی [علیه السلام] بگو و بگو که دربارهٔ او چه چیزی پیش شما (یهود) وجود دارد.
کعب در پاسخ گفت: «أمّا من طریق الرأی فانهُ لا یصْلحُ» به نظر من که علی [علیه السلام] شایستگی خلافت را ندارد؛ «انه رَجُلٌ متین الدین» علی [علیه السلام] مردی است که دین او محکم است، «لا یغضی علی عَوره» از هیچ عیبی چشم‌پوشی نمی‌کند، «و لا یحلمُ عن زَله» از هیچ لغزشی نمی‌گذرد، «و لا یعمَل باجتهاد رأیه» علی [علیه السلام] به نظر و هوای نفس خود عمل نمی‌کند.
کعب الاحبار در ادامه گفت: «و لیسَ هذا من سیاسه الرعیه فی شی‌ء» و این روش با سیاست سازگار نیست و نمی‌توان با آن حکومت‌داری کرد!
کعب الأحبار در ادامه گفت: «و أمّا ما نجدهُ فی کتبنا فنجِدُهُ لا یلی الأمرَ ولا وُلدهُ، وان وَلِیهُ کان هرجٌ شدید!» اما آنچه ما از کتابهای خویش درمی یابیم این است که نه او و نه هیچ یک از فرزندان او به ولایت و خلافت نمی‌رسند و اگر او به ولایت برسد ناامنی و هرج‌ومرج شدیدی روی خواهد داد!
این عبارت کعب الأحبار همان عبارتی بود که عبدالله بن عمر به امام حسین علیه السلام گفت.
کعب الأحبار گفت که در تورات آمده است که علی [علیه السلام] به خلافت نخواهد رسید؛ در حالی که دروغ می‌گفت چون در تورات نیامده است.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 53:40

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی