display result search
منو
تراز دینداری، جلسه هفتم

تراز دینداری، جلسه هفتم

  • 1 تعداد قطعات
  • 44 دقیقه مدت قطعه
  • 465 دریافت شده
سخنرانی از حجت الاسلام والمسلمین حامد کاشانی با موضوع «تراز دینداری»، جلسه هفتم، سال 1399

دینداری تراز، معیار و محک لازم دارد. دینداری باید ما را به سعادت برساند و اگر دینداری؛ دینداری نباشد، نعوذ بالله جهل باشد و خیال کنیم که به حقایقی معتقد شدیم؛ ممکن است ما را به حضیض ذلت ببرد.
«جهل مقدس» یا «دینداری خطرناک» عواملی دارد. مأخذ و منبع دینداری چیست؟ دین را باید از کجا أخذ کرد؟
نه یزید، نه پسر مرجانه، نه عمر بن سعد، نه ولید بن عتبه؛ هیچ کدام علناً و عملاً جرئت بر عهده گرفتن خون حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه را نداشتند و در فشار افکار عمومی و منطقِ درست زود کوتاه می‌آمدند.

اساساً به قتل رساندن حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه کارِ یک یا دو روز یا شش ماه نیست. طبقِ فرمایش حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه ممهدینِ قتل ایشان «قَتَلَنی فُلانٌ وَ فُلانٌ‌» هستند. از 30 سال پیش تمهیداتی انجام دادند که کسی جرئت نکند که در مقابل طاغوت قیام کند.

عبدالله بن عمر به حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه عرض کرد: از خدا پروا کن! من مصلحت می‌بینم تو نیز همانند سایر مردم با یزید سازش کنی! از تصمیم خود مبنی بر رفتن به عراق صرف‌نظر کن. با این یزید (لعنه الله علیه) سازش کن و از زادگاه و حرم حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دور مشو!

منصور داونقی به مالک بن اَنس گفت: من و تو أعلم هستیم. من به دلیل مشغله سلطنت زمان نوشتن کتاب ندارم لذا تو باید کتاب فقه بنویسی و قول عبدالله بن عمر را أخذ کن، مسائل فقهی غیر از این را رها کنند تا تمام مناطق اسلامی بر پایه همین فقه بنا گردد. چرا منصور دوانقی لعنه الله علیه بین برجستگان اصحابِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم؛ فتاوای فقهی عبدالله بن عمر را ترجیح داد؟! عبدالله بن عمر ـ فقیه اهل مدینه ـ به حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه عرض کرد: حالا که قصد داری به عراق بروی، یک روایت از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برای تو نقل می‌کنم. جد تو حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله سلم فرمود که من بین دنیا و آخرت مُخیر شدم که در این دنیا مقیم، بقی و جاودانه بمانم یا به لقاء الله بشتابم، من آخرت را ترجیح دادم لذا عمر من در این دنیا جاودانه نیست. «أنت بضعه منه». تو پاره تن آن پیغمبر هستی. چرا در اینجا عبدالله بن عمر به حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه عرض کرد که تو پاره تن حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هستی؟! چون قصد طعنه زدن داشت.
ـ پدر تو؛ حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آخرت را بر دنیای جاودان ترجیح داد، تو پاره تن حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هستی (نعوذ بالله! از امام زمان علیه السلام عذرخواهی می‌کنم) برای تو بد است که این‌قدر دنیادوست باشی! برای دو روز دنیا، حکومت دنیا و چهار روز ریاست‌طلبی مدینه را رها مکن! قیام، شق عصاء، فتنه‌گری مکن! تو بضعه حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هستی.

چه کسی جز کسی که لباسِ عالم دینی بر تن دارد، می‌تواند این‌گونه تقدسِ حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه را بشکند؟! فساد این امت و دین هم از طریق دو چیز است: 1٫ حکومت‌ها 2٫ عالمان دین به دنیا فروش. عالمِ دین به دنیا فروش که شاخ ندارد، کراوات نمی‌زند، سه تیغ نمی‌کند که شما گمان کنید که این چه مدل عالمی است بلکه عالمِ دین به دنیا فروش، ظاهر خود را بیش از دیگران حفظ می‌کند. متأسفانه این تفکر یک تفکر استمراری شد و ادامه پیدا کرد.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 44:55

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی