- 1549
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 35 - 43 سوره حاقه
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره حاقه- آیه 35 - 43
فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ
وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ
لَّا یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ
فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ
وَمَا لَا تُبْصِرُونَ
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلاً مَّا تُؤْمِنُونَ
وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلاً مَّا تَذَکَّرُونَ
تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ
ترجمه
پس امروز در این جا دوستى صمیمى ندارد.
و نه غذایى جز خونابه.
که جز خطاکاران آن را نخورند.
پس سوگند به آنچه مىبینید.
و آنچه نمىبینید. همانا آن (قرآن) کلام رسول گرامى است.
و سخن یک شاعر نیست چه کم ایمان مىآورید.
و (همچنین) سخن کاهن و پیشگو نیست،
چه کم متذکّر مىشوید.
(همانا قرآن)فرستادهاى از جانب پروردگار جهانیان است.
«غِسلین» به معناى خونابه و چرکى است که از بدن دوزخیان خارج مىشود.
مراد از «رسول کریم» شخص پیامبر اسلام است، نه جبرئیل امین. زیرا در جملات بعد مىخوانیم که او شاعر و کاهن نیست و نسبت شاعر و کاهن را به پیامبر مى دادند نه جبرئیل.
مشرکان، قرآن را کتاب شعر مىشمردند و پیامبر را شاعر مىخواندند، در حالى که از پیامبر حتى یک شعر نقل نشده است.
کیفر در قیامت با گناهان متناسب است. کسى که در دنیا براى مسکین سوز ندارد، در آخرت دوست دلسوزى ندارد. «فلیس له الیوم هاهنا حمیم» و کسى که در دنیا به کسى طعام نداد، در آن روز با طعام شکنجه مىشود.
بزرگترین سوگند در این سوره است. «فلا اقسم بما تبصرون و ما لا تبصرون» یعنى کل هستى، دیدنىها و ندیدنىها، که به مراتب بیش از دیدنىهاست، دنیاى غیب و فرشته و جن که دیدنى نیستند و اوج کهکشانها و اعماق دریاها که به طور طبیعى دیده نمىشوند.
قرآن به تدریج نازل شده است، زیرا کلمه تنزیل براى نزول تدریجى است. البتّه تمام قرآن، شب قدر بر قلب پیامبر نازل شد و سپس به تدریج در طول 23 سال. مثل آنکه مبلغ زیادى را یکجا در بانک مىگذارند و سپس از طریق حواله یا چک به تدریج برمىدارند.
پیامبر داراى کرامت مطلق است. «رسول کریم» کرامت در برخورد با همسر، دشمن، دوست، همسایه، فقیر، در سختىها و شادىها.
در سوره غاشیه آیه ششم مىخوانیم که طعام دوزخیان چیزى جز ضریع نیست. «لیس لهم طعام الاّ من ضریع»
و در سوره دخان مىخوانیم: «انّ شجرة الزقّوم طعام الاثیم»
و در آیه 36 مىخوانیم: «و لا طعام الاّ من غسلین»
لذا یا «زقّوم» و «ضریع» یکى است و «غسلین» نوشابه آنهاست، یعنى یک نوع غذا دارند و یک نوع نوشابه.
و ممکن است هر دسته از دوزخیان یک نوع طعام داشته باشند، گروهى ضریع، گروهى زقّوم و گروهى غسلین.
پیام ها
1- دوزخیان، نه از نظر روحى در رفاه هستند «لیس له الیوم ههنا حمیم» و نه از نظر جسمى. «و لا طعام الاّ من غسلین»
2- ایمان نیاوردن به خداى بزرگ و بى تفاوتى نسبت به گرسنگان، خطایى نابخشودنى است. «لا یأکله الا الخاطئون»
3- در بینش الهى تمام هستى ارزش دارد، چون مورد سوگند خداوند قرار گرفته است. «فلا اقسم بما تبصرون و ما لا تبصرون»
4- در مادیات، محصور نشویم، نادیدنىها بسیار است. «ما لا تبصرون»
5 - در مدیریّت از نیروهاى سالم خود، دفاع کنید و شبهات علیه آنان را برطرف سازید. «و ما هو بقول شاعر... و لا بقول کاهن»
6- خداوند اتمام حجّت مىکند. نزول وحى از سوى پروردگار جهانیان و واسطه وحى رسول کریم است. «لقول رسول کریم... تنزیل من ربّ العالمین»
7- مبلّغ، توقّع ایمان آوردن تمام یا اکثریّت مردم را نداشته باشد. «قلیلاً ما تؤمنون»
8 - ایمان به تنهایى کافى نیست، ذکر هم لازم است. ممکن است ایمان باشد ولى انسان غافل باشد. «قلیلاً ما تؤمنون... قلیلاً ما تذکّرون»
9- به خاطر عدم پذیرش اکثریّت، از گفتن سخن حق صرف نظر نکنید. «لقول رسول کریم... قلیلاً ما تؤمنون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ
وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ
لَّا یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ
فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ
وَمَا لَا تُبْصِرُونَ
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلاً مَّا تُؤْمِنُونَ
وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلاً مَّا تَذَکَّرُونَ
تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ
ترجمه
پس امروز در این جا دوستى صمیمى ندارد.
و نه غذایى جز خونابه.
که جز خطاکاران آن را نخورند.
پس سوگند به آنچه مىبینید.
و آنچه نمىبینید. همانا آن (قرآن) کلام رسول گرامى است.
و سخن یک شاعر نیست چه کم ایمان مىآورید.
و (همچنین) سخن کاهن و پیشگو نیست،
چه کم متذکّر مىشوید.
(همانا قرآن)فرستادهاى از جانب پروردگار جهانیان است.
«غِسلین» به معناى خونابه و چرکى است که از بدن دوزخیان خارج مىشود.
مراد از «رسول کریم» شخص پیامبر اسلام است، نه جبرئیل امین. زیرا در جملات بعد مىخوانیم که او شاعر و کاهن نیست و نسبت شاعر و کاهن را به پیامبر مى دادند نه جبرئیل.
مشرکان، قرآن را کتاب شعر مىشمردند و پیامبر را شاعر مىخواندند، در حالى که از پیامبر حتى یک شعر نقل نشده است.
کیفر در قیامت با گناهان متناسب است. کسى که در دنیا براى مسکین سوز ندارد، در آخرت دوست دلسوزى ندارد. «فلیس له الیوم هاهنا حمیم» و کسى که در دنیا به کسى طعام نداد، در آن روز با طعام شکنجه مىشود.
بزرگترین سوگند در این سوره است. «فلا اقسم بما تبصرون و ما لا تبصرون» یعنى کل هستى، دیدنىها و ندیدنىها، که به مراتب بیش از دیدنىهاست، دنیاى غیب و فرشته و جن که دیدنى نیستند و اوج کهکشانها و اعماق دریاها که به طور طبیعى دیده نمىشوند.
قرآن به تدریج نازل شده است، زیرا کلمه تنزیل براى نزول تدریجى است. البتّه تمام قرآن، شب قدر بر قلب پیامبر نازل شد و سپس به تدریج در طول 23 سال. مثل آنکه مبلغ زیادى را یکجا در بانک مىگذارند و سپس از طریق حواله یا چک به تدریج برمىدارند.
پیامبر داراى کرامت مطلق است. «رسول کریم» کرامت در برخورد با همسر، دشمن، دوست، همسایه، فقیر، در سختىها و شادىها.
در سوره غاشیه آیه ششم مىخوانیم که طعام دوزخیان چیزى جز ضریع نیست. «لیس لهم طعام الاّ من ضریع»
و در سوره دخان مىخوانیم: «انّ شجرة الزقّوم طعام الاثیم»
و در آیه 36 مىخوانیم: «و لا طعام الاّ من غسلین»
لذا یا «زقّوم» و «ضریع» یکى است و «غسلین» نوشابه آنهاست، یعنى یک نوع غذا دارند و یک نوع نوشابه.
و ممکن است هر دسته از دوزخیان یک نوع طعام داشته باشند، گروهى ضریع، گروهى زقّوم و گروهى غسلین.
پیام ها
1- دوزخیان، نه از نظر روحى در رفاه هستند «لیس له الیوم ههنا حمیم» و نه از نظر جسمى. «و لا طعام الاّ من غسلین»
2- ایمان نیاوردن به خداى بزرگ و بى تفاوتى نسبت به گرسنگان، خطایى نابخشودنى است. «لا یأکله الا الخاطئون»
3- در بینش الهى تمام هستى ارزش دارد، چون مورد سوگند خداوند قرار گرفته است. «فلا اقسم بما تبصرون و ما لا تبصرون»
4- در مادیات، محصور نشویم، نادیدنىها بسیار است. «ما لا تبصرون»
5 - در مدیریّت از نیروهاى سالم خود، دفاع کنید و شبهات علیه آنان را برطرف سازید. «و ما هو بقول شاعر... و لا بقول کاهن»
6- خداوند اتمام حجّت مىکند. نزول وحى از سوى پروردگار جهانیان و واسطه وحى رسول کریم است. «لقول رسول کریم... تنزیل من ربّ العالمین»
7- مبلّغ، توقّع ایمان آوردن تمام یا اکثریّت مردم را نداشته باشد. «قلیلاً ما تؤمنون»
8 - ایمان به تنهایى کافى نیست، ذکر هم لازم است. ممکن است ایمان باشد ولى انسان غافل باشد. «قلیلاً ما تؤمنون... قلیلاً ما تذکّرون»
9- به خاطر عدم پذیرش اکثریّت، از گفتن سخن حق صرف نظر نکنید. «لقول رسول کریم... قلیلاً ما تؤمنون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است