- 3970
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 55 سوره غافر
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره غافر - آیه 55
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِىِّ وَالْإِبْکَارِ
ترجمه
پس صبر و شکیبایى پیشه کن که وعده هاى خداوند حقّ است و براى گناهت استغفار کن و شامگاهان و بامدادان، سپاسگزارانه پروردگارت را تسبیح کن.
دلایل عقلى و نقلى گواه بر آن است که انبیا معصومند، زیرا اگر معصوم نبودند پیروى و اطاعت مطلق و بى چون و چرا از آنان واجب نبود و اطاعت از آنان مشروط مى شد، همان گونه که اطاعت از والدین مشروط به آن است که فرزند را به شرک و انحراف دعوت نکنند. این از یک سو؛ از سوى دیگر دلیل نیاز ما به پیامبر و امام آن است که ما را از انحراف باز دارد و اگر او نیز اهل خلاف باشد، حجّت خدا بر ما کامل نیست در حالى که قرآن مى فرماید: «و للّه الحجّة البالغة»
به هر حال رسولى که خداوند مى فرماید: «اطاعت او اطاعت من و تبعیّت از او تبعیّت از من و اذیّت او اذیّت من است» باید معصوم باشد. بنابراین در مواردى مثل این آیه که سخن از گناه پیامبر به میان آمده است، باید بگوییم: مراد از گناه، ترک اولى است، یعنى کار برتر را رها کرده نه کار واجب را.
به چند مثال توجّه کنید: اگر در مجلسى که افراد محترمى نشسته اند کسى بخواهد به دلیل درد پائى که دارد پاى خود را دراز کند از همه حضار عذرخواهى مى کند. اگر گوینده تلویزیون سرفهاى کند از بینندگان معذرت خواهى مى کند. اگر صاحب خانه غذاى درجه یک تهیه نکند از مهمان عذرخواهى مى کند، در حالى که همه مىدانیم پا دراز کردن مریض و سرفه کردن گوینده و تهیه غذاى متوسط گناه ندارد ولى چون انسان خود را در محضر بینندگان و بزرگان مى داند یا غذاى خود را در شأن مهمان نمى داند یا احساس مى کند باید تلاش بیشترى مى کرد عذرخواهى مىکند. پس هر عذرخواهى نشانه خلافکارى نیست، بلکه گاهى از باب ادب و توجّه به حضور در محضر بزرگان است.
عصمت و استغفار پیامبران
اگر شما با یک چراغ کم نور وارد سالن بزرگى شوید، تنها اجسام بزرگ را خواهید دید ولى اگر با یک نورافکن قوى وارد شوید یک هسته خرما یا کوچکتر از آن را هم خواهید دید. اگر نور ایمان در انسان کم باشد، انسان تنها گناهان بزرگ را مى بیند ولى اگر نور ایمان در وجودش بیشتر باشد لغزشهاى کوچک را نیز خواهد دید و از آنها دورى خواهد کرد. پیامبران الهى به دلیل داشتن ایمان کامل و تقواى بالا از گناهان کوچک نیز دورى مى کردند. به همین جهت مى گوییم آنان معصوم بودند.
گاهى خطاب آیات قرآن به شخص پیامبر است ولى مراد دیگرانند. در آیه 23 سوره اسراء خداوند به پیامبرش خطاب مى کند: «اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اُف» اگر یکى از والدین یا هر دو به پیرى رسیدند به آنان اف نگو. در حالى که همه مىدانیم پیامبر عزیز اسلام والدین خود را در کودکى از دست داده بود و جایى براى خطاب «عندک الکبر» باقى نمىماند، بنابراین خطابِ «عندک» به امّت اوست. در آیهى مورد بحث نیز که مىفرماید: «و استغفر لذنبک» گرچه پیامبر مورد خطاب قرار گرفته است ولى مخاطب اصلى گنهکارانِ امّت پیامبر هستند که باید براى گناهان خود استغفار کنند و اگر هم مخاطب، شخص پیامبر باشد، منظور این است که براى گناهان امّت آمرزش بخواه.
استغفار انبیا در قرآن
در قرآن کریم، آیاتى از استغفار پیامبران سخن مى گوید، در این جا برخى از آنها را ذکر مى کنیم:
* استغفار حضرت آدم: «ربّنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا» پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزى از زیانکاران خواهیم بود.
* استغفار حضرت موسى: «ربّ انى ظلمت نفسى فاغفرلى» پروردگارا! به خود ظلم کردم، پس مرا ببخش.
* استغفار حضرت سلیمان: «ربّ اغفرلى وهب لى ملکاً» پروردگارا! مرا بیامرز و حکومت بى نظیرى به من مرحمت کن.
* استغفار حضرت نوح: «ربّ اغفرلى ولوالدىّ» پروردگارا! من و والدین مرا بیامرز.
* استغفار حضرت داود: «و ظنّ داود انما فتنّاه فاستغفر ربّه» داود متوجّه شد که ما او را آزمایش کردیم پس از پروردگارش عذرخواهى کرد.
* استغفار حضرت یونس: «سبحانک انى کنت من الظالمین» یونس (در شکم ماهى) گفت: خداوندا تو منزّهى من از ستمکارانم.
* استغفار حضرت محمّد (ص) «و استغفر لذنبک» براى گناهت استغفار کن.
پیام ها
1- با توجّه به وعده خداوند در مورد نصرت پیامبران، «انّا لننصر رسلنا...» این آیه مىفرماید: مقاومت کن. «فاصبر»
2- انگیزه صبر، رسیدن به وعده هاى الهى است. «فاصبر انّ وعداللّه حقّ»
3- پیامبر نیز مأمور به استغفار است. «و استغفر لذنبک»
4- تنزیه خداوند اگر همراه با ستایش او باشد، ارزش بیشترى دارد. «و سبّح بحمد ربّک»
5 - در دعا و عبادت، عنصر زمان نقش دارد. «سبّح... بالعشىّ و الابکار»
(چنانکه در آیات دیگر مى فرماید: «و بالاسحار هم یستغفرون»، «اقم الصلاة لدلوک الشمس»
6- تسبیح و حمد، زمانى وسیله رشد و تربیت و سبب تقویت توحید است که هر صبح و شام و دائمى باشد نه لحظه اى. «بالعشىّ و الابکار»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِىِّ وَالْإِبْکَارِ
ترجمه
پس صبر و شکیبایى پیشه کن که وعده هاى خداوند حقّ است و براى گناهت استغفار کن و شامگاهان و بامدادان، سپاسگزارانه پروردگارت را تسبیح کن.
دلایل عقلى و نقلى گواه بر آن است که انبیا معصومند، زیرا اگر معصوم نبودند پیروى و اطاعت مطلق و بى چون و چرا از آنان واجب نبود و اطاعت از آنان مشروط مى شد، همان گونه که اطاعت از والدین مشروط به آن است که فرزند را به شرک و انحراف دعوت نکنند. این از یک سو؛ از سوى دیگر دلیل نیاز ما به پیامبر و امام آن است که ما را از انحراف باز دارد و اگر او نیز اهل خلاف باشد، حجّت خدا بر ما کامل نیست در حالى که قرآن مى فرماید: «و للّه الحجّة البالغة»
به هر حال رسولى که خداوند مى فرماید: «اطاعت او اطاعت من و تبعیّت از او تبعیّت از من و اذیّت او اذیّت من است» باید معصوم باشد. بنابراین در مواردى مثل این آیه که سخن از گناه پیامبر به میان آمده است، باید بگوییم: مراد از گناه، ترک اولى است، یعنى کار برتر را رها کرده نه کار واجب را.
به چند مثال توجّه کنید: اگر در مجلسى که افراد محترمى نشسته اند کسى بخواهد به دلیل درد پائى که دارد پاى خود را دراز کند از همه حضار عذرخواهى مى کند. اگر گوینده تلویزیون سرفهاى کند از بینندگان معذرت خواهى مى کند. اگر صاحب خانه غذاى درجه یک تهیه نکند از مهمان عذرخواهى مى کند، در حالى که همه مىدانیم پا دراز کردن مریض و سرفه کردن گوینده و تهیه غذاى متوسط گناه ندارد ولى چون انسان خود را در محضر بینندگان و بزرگان مى داند یا غذاى خود را در شأن مهمان نمى داند یا احساس مى کند باید تلاش بیشترى مى کرد عذرخواهى مىکند. پس هر عذرخواهى نشانه خلافکارى نیست، بلکه گاهى از باب ادب و توجّه به حضور در محضر بزرگان است.
عصمت و استغفار پیامبران
اگر شما با یک چراغ کم نور وارد سالن بزرگى شوید، تنها اجسام بزرگ را خواهید دید ولى اگر با یک نورافکن قوى وارد شوید یک هسته خرما یا کوچکتر از آن را هم خواهید دید. اگر نور ایمان در انسان کم باشد، انسان تنها گناهان بزرگ را مى بیند ولى اگر نور ایمان در وجودش بیشتر باشد لغزشهاى کوچک را نیز خواهد دید و از آنها دورى خواهد کرد. پیامبران الهى به دلیل داشتن ایمان کامل و تقواى بالا از گناهان کوچک نیز دورى مى کردند. به همین جهت مى گوییم آنان معصوم بودند.
گاهى خطاب آیات قرآن به شخص پیامبر است ولى مراد دیگرانند. در آیه 23 سوره اسراء خداوند به پیامبرش خطاب مى کند: «اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اُف» اگر یکى از والدین یا هر دو به پیرى رسیدند به آنان اف نگو. در حالى که همه مىدانیم پیامبر عزیز اسلام والدین خود را در کودکى از دست داده بود و جایى براى خطاب «عندک الکبر» باقى نمىماند، بنابراین خطابِ «عندک» به امّت اوست. در آیهى مورد بحث نیز که مىفرماید: «و استغفر لذنبک» گرچه پیامبر مورد خطاب قرار گرفته است ولى مخاطب اصلى گنهکارانِ امّت پیامبر هستند که باید براى گناهان خود استغفار کنند و اگر هم مخاطب، شخص پیامبر باشد، منظور این است که براى گناهان امّت آمرزش بخواه.
استغفار انبیا در قرآن
در قرآن کریم، آیاتى از استغفار پیامبران سخن مى گوید، در این جا برخى از آنها را ذکر مى کنیم:
* استغفار حضرت آدم: «ربّنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا» پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزى از زیانکاران خواهیم بود.
* استغفار حضرت موسى: «ربّ انى ظلمت نفسى فاغفرلى» پروردگارا! به خود ظلم کردم، پس مرا ببخش.
* استغفار حضرت سلیمان: «ربّ اغفرلى وهب لى ملکاً» پروردگارا! مرا بیامرز و حکومت بى نظیرى به من مرحمت کن.
* استغفار حضرت نوح: «ربّ اغفرلى ولوالدىّ» پروردگارا! من و والدین مرا بیامرز.
* استغفار حضرت داود: «و ظنّ داود انما فتنّاه فاستغفر ربّه» داود متوجّه شد که ما او را آزمایش کردیم پس از پروردگارش عذرخواهى کرد.
* استغفار حضرت یونس: «سبحانک انى کنت من الظالمین» یونس (در شکم ماهى) گفت: خداوندا تو منزّهى من از ستمکارانم.
* استغفار حضرت محمّد (ص) «و استغفر لذنبک» براى گناهت استغفار کن.
پیام ها
1- با توجّه به وعده خداوند در مورد نصرت پیامبران، «انّا لننصر رسلنا...» این آیه مىفرماید: مقاومت کن. «فاصبر»
2- انگیزه صبر، رسیدن به وعده هاى الهى است. «فاصبر انّ وعداللّه حقّ»
3- پیامبر نیز مأمور به استغفار است. «و استغفر لذنبک»
4- تنزیه خداوند اگر همراه با ستایش او باشد، ارزش بیشترى دارد. «و سبّح بحمد ربّک»
5 - در دعا و عبادت، عنصر زمان نقش دارد. «سبّح... بالعشىّ و الابکار»
(چنانکه در آیات دیگر مى فرماید: «و بالاسحار هم یستغفرون»، «اقم الصلاة لدلوک الشمس»
6- تسبیح و حمد، زمانى وسیله رشد و تربیت و سبب تقویت توحید است که هر صبح و شام و دائمى باشد نه لحظه اى. «بالعشىّ و الابکار»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است