display result search
- 997
- 1000
- 1000
- 1000
مسئولیت پیامبر - جلسه دهم
سخنرانی حجةالاسلام والمسلمین انصاریان با عنوان "اثرات جبران‌ناپذیر شرک و بی‌دینی در زندگی بشر"، جلسه دهم، سال 1397
وظیفه نبوت رساندن دین به مردم بود؛ دینی که نازل شده پروردگار بود و دینی که کاملترین و جامع ترین دین بود. خودِ این دینی که حضرت تبلیغ می کرد یک مبارزه همه جانبه با شرک و کفر بود و درگیری های شدیدی ایجاد می کرد؛ چون کفر و شرک در مردم پا بر جا شده بود. حدود 600 سال بود که بعد از عیسی (ع) مردم دچار کفر و شرک بودند و این دین نسل به نسل به آنها به ارث رسیده بود، باورشان نمی شد که روزی دینی مثلِ اسلام بیاید که با همه مسائل دینشان مخالفت کند. دینشان کاملا باطل و آمیخته با شرک و کفر بود. یهودیت هم در مدینه زندگی می کردند و آنان هم در دینشان بعد از حضرت موسی (ع) دچار انحراف شده بودند و تمام این ها به ضرر بندگان خدا بود و خداوند راضی نبود بندگانش در فرهنگ باطل باشند و به همین دلیل دین اسلام را فرستاد. طبق آیات قرآن کریم مردم، دین دیگری را باور نمی کردند و می گفتند: «ما دنبال حرف پدرانمان هستیم و حرف تو پیامبر را نمی شنویم». که خداوند در این گونه آیات می گوید: «پدرانتان جاهل، نادان و احمق بودند، باز هم پیرو آنها می شوید؟» ولی بازهم نمی فهمیدند و می گفتند: «خدا به پدران ما توهین کرد». و برای آباء و پدرانشان خیلی موقعیت قائل بودند. زمانی هم که پیامبر آمد تا با بت ها مخالفت کند، فرهنگ کفر و شرک بتن آرمه شده بود و همه پیامبر را به تمسخر می گرفتند و تهمت های سنگینی هم به پیامبر می زدند و مجنون و جادوگر خطابش می کردند و می گفتند: «همه ی قرآن دروغ هایی است که به هم بافته شده است». این خاصیت شرک و کفر است که در مخالفتِ با انبیاء و عقل است و خاصیت دیگرش این است که گناهان را حتی در این قرن 21 در مجالسِ قانون گذاری و با حضور وکلای تحصیل کرده، برای کسب درآمد قانونی می کنند؛ مثلا زنا در اروپا گناه نیست بلکه کسب و کار است. آثار شرک و کفر خیلی زشت است و از نظر افکار هم مشرکین و هم ملحدین پست ترین و کثیف ترین افکار را دارند.
قرآن می فرماید: خون محترم است و احترامش را هم خدا امضا کرده است. اگر می خواهید خونی بریزید، خون قاتل را بریزید ولی اگر می توانید، عفو کنید. اگر هم نمی توانید ببخشید، دیه بگیرید و تا جایی که امکان دارد خون نریزید. این دین خداست.
پیامبراکرم (ص) می فرماید: «کسی که درهمی به ناحق از مال مردم را شب در خانه اش بیاورد، تا زمانی که این درهم در این خانه باشد خدا به اهل آن خانه نظر رحمت نخواهد کرد». خاصیت دین خدا ادب، تربیت، نظم، دلسوزی و وقار است ولی شرک اینگونه نیست. قرآن دینی به شما می دهد که حق است و پابرجاست و این قرآن مژده می دهد به اهل ایمانی که هم قلباً مومن هستند و هم با اعضا و جوارح شان عمل به دین می کنند که در نزد خدا از پاداش بزرگی برخوردار می شوند.
وظیفه نبوت رساندن دین به مردم بود؛ دینی که نازل شده پروردگار بود و دینی که کاملترین و جامع ترین دین بود. خودِ این دینی که حضرت تبلیغ می کرد یک مبارزه همه جانبه با شرک و کفر بود و درگیری های شدیدی ایجاد می کرد؛ چون کفر و شرک در مردم پا بر جا شده بود. حدود 600 سال بود که بعد از عیسی (ع) مردم دچار کفر و شرک بودند و این دین نسل به نسل به آنها به ارث رسیده بود، باورشان نمی شد که روزی دینی مثلِ اسلام بیاید که با همه مسائل دینشان مخالفت کند. دینشان کاملا باطل و آمیخته با شرک و کفر بود. یهودیت هم در مدینه زندگی می کردند و آنان هم در دینشان بعد از حضرت موسی (ع) دچار انحراف شده بودند و تمام این ها به ضرر بندگان خدا بود و خداوند راضی نبود بندگانش در فرهنگ باطل باشند و به همین دلیل دین اسلام را فرستاد. طبق آیات قرآن کریم مردم، دین دیگری را باور نمی کردند و می گفتند: «ما دنبال حرف پدرانمان هستیم و حرف تو پیامبر را نمی شنویم». که خداوند در این گونه آیات می گوید: «پدرانتان جاهل، نادان و احمق بودند، باز هم پیرو آنها می شوید؟» ولی بازهم نمی فهمیدند و می گفتند: «خدا به پدران ما توهین کرد». و برای آباء و پدرانشان خیلی موقعیت قائل بودند. زمانی هم که پیامبر آمد تا با بت ها مخالفت کند، فرهنگ کفر و شرک بتن آرمه شده بود و همه پیامبر را به تمسخر می گرفتند و تهمت های سنگینی هم به پیامبر می زدند و مجنون و جادوگر خطابش می کردند و می گفتند: «همه ی قرآن دروغ هایی است که به هم بافته شده است». این خاصیت شرک و کفر است که در مخالفتِ با انبیاء و عقل است و خاصیت دیگرش این است که گناهان را حتی در این قرن 21 در مجالسِ قانون گذاری و با حضور وکلای تحصیل کرده، برای کسب درآمد قانونی می کنند؛ مثلا زنا در اروپا گناه نیست بلکه کسب و کار است. آثار شرک و کفر خیلی زشت است و از نظر افکار هم مشرکین و هم ملحدین پست ترین و کثیف ترین افکار را دارند.
قرآن می فرماید: خون محترم است و احترامش را هم خدا امضا کرده است. اگر می خواهید خونی بریزید، خون قاتل را بریزید ولی اگر می توانید، عفو کنید. اگر هم نمی توانید ببخشید، دیه بگیرید و تا جایی که امکان دارد خون نریزید. این دین خداست.
پیامبراکرم (ص) می فرماید: «کسی که درهمی به ناحق از مال مردم را شب در خانه اش بیاورد، تا زمانی که این درهم در این خانه باشد خدا به اهل آن خانه نظر رحمت نخواهد کرد». خاصیت دین خدا ادب، تربیت، نظم، دلسوزی و وقار است ولی شرک اینگونه نیست. قرآن دینی به شما می دهد که حق است و پابرجاست و این قرآن مژده می دهد به اهل ایمانی که هم قلباً مومن هستند و هم با اعضا و جوارح شان عمل به دین می کنند که در نزد خدا از پاداش بزرگی برخوردار می شوند.
تاکنون نظری ثبت نشده است