- 2962
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 10 و 11 سوره نمل
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره نمل- آیه 10 و 11
وَأَلْقِ عَصَاکَ فَلَمَّا رَءَاهَا تَهْتَزُّ کَأَنَّهَا جَآنٌّ وَلَّى مُدْبِراً وَلَمْ یُعَقِّبْ یَمُوسَى لَا تَخَفْ إِنِّى لَا یَخَافُ لَدَىَّ الْمُرْسَلُونَ
إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّى غَفُورٌ رَّحِیمٌ
ترجمه
و عصایت را بیفکن! (موسى عصا را افکند،) پس همین که آن را دید چنان جست و خیز مى کند که گویا مارى کوچک است، پشت کنان فرار کرد و به عقب برنگشت. (ما به او گفتیم:) اى موسى! نترس که پیامبران در آستان من نمى ترسند.
مگر کسى که ستم کند؛ سپس بعد از بدى کار خوبى را جایگزین نماید همانا که من بخشنده مهربانم.
کلمه «جانٌ» یا به معناى مار کوچک است که در مرحله اوّل، عصا به آن صورت درآمد و یا مار بزرگى که مثل مار کوچک سرعت حرکت داشت.
در این که جمله «الاّ مَن ظلم» به کجا مربوط مى شود احتمالاتى است. بهترین آنها این است که در آیه، جمله اى در تقدیر است؛ به این صورت که غیر انبیا ترس دارند، مگر کسانى که ستمى کرده و بعد عمل خوبى انجام دهند که آنان نیز به خاطر غفور و رحیم بودن خدا ترسى ندارند.
ترس دو نوع است: غریزى و معنوى. جمله «لا تَخَف» دربارهى خوف غریزى است، ولى خوف معنوى که خوف از مقام الهى است، در آیات دیگر عنوان شده است.
پیام ها
1- نداى آسمانى باید با نشانه اى همراه باشد تا اثر کند. «نودى... الق عصاک»
2- ابزار معجزه، وسایل عادّى است. «عصاک»
3- قبل از ارشاد دیگران، باید از علم و تجربه و رشد کافى برخوردار بود. (موسى در این جا معجزه را مى بیند تا در کاخ فرعون با قدرت سخن گوید). «رَآها»
4- انبیا تحت تربیت پروردگارند و خداوند آنها را امر و نهى مى کند. «لا تخف»
5 - کسى که خدا را حاضر بداند و خود را در محضر او ببیند، از غیر خدا نمى ترسد. «لا یخاف لدى المرسلون»
6- الخائن خائف. کسى که ظلم کند باید بترسد، مگر آن که گناهش را جبران کند زیرا خداوند بخشنده است. «لا یخاف... الاّ مَن ظَلَم»
7- تبدیل گناه به خوبى، غیر از محو گناه یا عفو گناه یا انجام خوبى بعد از بدى است؛ مثل آنکه وسایل گناه را در اختیار نیکوکاران قرار دهد. «بَدّلَ حُسنا»
8 - بخشش خداوند، پس از عمل نیک انسان و جبران گناه است. «بَدّل حُسنا... فانّى غفور رحیم»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَأَلْقِ عَصَاکَ فَلَمَّا رَءَاهَا تَهْتَزُّ کَأَنَّهَا جَآنٌّ وَلَّى مُدْبِراً وَلَمْ یُعَقِّبْ یَمُوسَى لَا تَخَفْ إِنِّى لَا یَخَافُ لَدَىَّ الْمُرْسَلُونَ
إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّى غَفُورٌ رَّحِیمٌ
ترجمه
و عصایت را بیفکن! (موسى عصا را افکند،) پس همین که آن را دید چنان جست و خیز مى کند که گویا مارى کوچک است، پشت کنان فرار کرد و به عقب برنگشت. (ما به او گفتیم:) اى موسى! نترس که پیامبران در آستان من نمى ترسند.
مگر کسى که ستم کند؛ سپس بعد از بدى کار خوبى را جایگزین نماید همانا که من بخشنده مهربانم.
کلمه «جانٌ» یا به معناى مار کوچک است که در مرحله اوّل، عصا به آن صورت درآمد و یا مار بزرگى که مثل مار کوچک سرعت حرکت داشت.
در این که جمله «الاّ مَن ظلم» به کجا مربوط مى شود احتمالاتى است. بهترین آنها این است که در آیه، جمله اى در تقدیر است؛ به این صورت که غیر انبیا ترس دارند، مگر کسانى که ستمى کرده و بعد عمل خوبى انجام دهند که آنان نیز به خاطر غفور و رحیم بودن خدا ترسى ندارند.
ترس دو نوع است: غریزى و معنوى. جمله «لا تَخَف» دربارهى خوف غریزى است، ولى خوف معنوى که خوف از مقام الهى است، در آیات دیگر عنوان شده است.
پیام ها
1- نداى آسمانى باید با نشانه اى همراه باشد تا اثر کند. «نودى... الق عصاک»
2- ابزار معجزه، وسایل عادّى است. «عصاک»
3- قبل از ارشاد دیگران، باید از علم و تجربه و رشد کافى برخوردار بود. (موسى در این جا معجزه را مى بیند تا در کاخ فرعون با قدرت سخن گوید). «رَآها»
4- انبیا تحت تربیت پروردگارند و خداوند آنها را امر و نهى مى کند. «لا تخف»
5 - کسى که خدا را حاضر بداند و خود را در محضر او ببیند، از غیر خدا نمى ترسد. «لا یخاف لدى المرسلون»
6- الخائن خائف. کسى که ظلم کند باید بترسد، مگر آن که گناهش را جبران کند زیرا خداوند بخشنده است. «لا یخاف... الاّ مَن ظَلَم»
7- تبدیل گناه به خوبى، غیر از محو گناه یا عفو گناه یا انجام خوبى بعد از بدى است؛ مثل آنکه وسایل گناه را در اختیار نیکوکاران قرار دهد. «بَدّلَ حُسنا»
8 - بخشش خداوند، پس از عمل نیک انسان و جبران گناه است. «بَدّل حُسنا... فانّى غفور رحیم»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است