- 4564
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 98 سوره کهف
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره کهف - آیه 98
قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّى فَإِذَا جَآءَ وَعْدُ رَبِّى جَعَلَهُ دَکَّآءَ وَکَانَ وَعْدُ رَبِّى حَقّاً
ترجمه
(ذوالقرنین) گفت: این رحمت بزرگى از پروردگارم است (و تا موعد مقرّر پابرجاست) پس هرگاه وعدهى پروردگار من فرارسد، آن (سدّ) را خورد و هموار مى کند و وعده پروردگارم حقّ است.
سدّ ذوالقرنین، نه دیوار چین است و نه موارد دیگر که گفته اند، چون اینها از آهن و مس ساخته نشده اند. در سرزمین قفقاز در تنگه داریال، سدّى آهنین پیدا شده که نزدیک آن نیز نهرى به نام سائوس (به معناى کوروش) است، اینکه این همان سدّ باشد، پذیرفتنى تر مى نماید.
پیام ها
1- مردان الهى، توفیقات خویش را از رحمت خداوند مى دانند، و هرگز مغرور نمى شوند. «رحمة من ربّى»
2- همه تلاشها و تغییر و تحوّلها براى پرورش و رشد انسانهاست. «ربّى» سه بار در آیه تکرار شده است.
3- رحمت و ربوبیّت الهى بهم پیوسته است. «رحمة من ربّى»
4- ایجاد امنیّت، رحمت الهى است. «رحمة من ربّى» ساخت سد براى امنیّت بود.
5 - قداست کار و تلاش، محکم کارى، همکارى مردم، مدیریّت و صنعت، و اهداف والا، همه مجموعه اى از الطاف الهى است. «هذا رحمة من ربّى»
6- با تأمین امنیّتِ مردم، بهتر مى توان تبلیغ و ارشاد کرد و زمینه کارهاى دیگر فراهم مى شود. «رحمة ربّى... وعد ربّى حقّا» ذوالقرنین بعد از اتمام سدّ، مردم را با مبدأ و معاد آشنا کرد.
7- در آستانه قیامت، همه چیز خراب مىشود. «جعله دکّاء»
8 - محکم ترین دژه اى بشر، در برابر اراده و قدرت خداوند متعال ناپایدار است. «جعله دکّاء»
9- مردان خدا با تکیه به لطف خدا پیشگویى مى کنند. «فاذا جاء وعد ربّى جعله دکّاء»
10- محکم کارى را باید از اولیاى خدا آموخت، سدى مى سازند که تا آستانه قیامت پابرجاست. «فاذا جاء وعد ربّى جعله دکّاء»
11- هم باید کارهاى دنیایى را بى خلل و استوار انجام داد، هم باید متذکّر قدرت الهى و پوچى قدرت خود شد. «فمااستطاعوا... کان وعد ربّى حقّاً»
12- رهبران الهى، هم دنیاى مردم را آباد مى کنند و هم آخرت آنان را متذکّر مى شوند. «فمااستطاعوا... کان وعد ربّى حقّاً»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّى فَإِذَا جَآءَ وَعْدُ رَبِّى جَعَلَهُ دَکَّآءَ وَکَانَ وَعْدُ رَبِّى حَقّاً
ترجمه
(ذوالقرنین) گفت: این رحمت بزرگى از پروردگارم است (و تا موعد مقرّر پابرجاست) پس هرگاه وعدهى پروردگار من فرارسد، آن (سدّ) را خورد و هموار مى کند و وعده پروردگارم حقّ است.
سدّ ذوالقرنین، نه دیوار چین است و نه موارد دیگر که گفته اند، چون اینها از آهن و مس ساخته نشده اند. در سرزمین قفقاز در تنگه داریال، سدّى آهنین پیدا شده که نزدیک آن نیز نهرى به نام سائوس (به معناى کوروش) است، اینکه این همان سدّ باشد، پذیرفتنى تر مى نماید.
پیام ها
1- مردان الهى، توفیقات خویش را از رحمت خداوند مى دانند، و هرگز مغرور نمى شوند. «رحمة من ربّى»
2- همه تلاشها و تغییر و تحوّلها براى پرورش و رشد انسانهاست. «ربّى» سه بار در آیه تکرار شده است.
3- رحمت و ربوبیّت الهى بهم پیوسته است. «رحمة من ربّى»
4- ایجاد امنیّت، رحمت الهى است. «رحمة من ربّى» ساخت سد براى امنیّت بود.
5 - قداست کار و تلاش، محکم کارى، همکارى مردم، مدیریّت و صنعت، و اهداف والا، همه مجموعه اى از الطاف الهى است. «هذا رحمة من ربّى»
6- با تأمین امنیّتِ مردم، بهتر مى توان تبلیغ و ارشاد کرد و زمینه کارهاى دیگر فراهم مى شود. «رحمة ربّى... وعد ربّى حقّا» ذوالقرنین بعد از اتمام سدّ، مردم را با مبدأ و معاد آشنا کرد.
7- در آستانه قیامت، همه چیز خراب مىشود. «جعله دکّاء»
8 - محکم ترین دژه اى بشر، در برابر اراده و قدرت خداوند متعال ناپایدار است. «جعله دکّاء»
9- مردان خدا با تکیه به لطف خدا پیشگویى مى کنند. «فاذا جاء وعد ربّى جعله دکّاء»
10- محکم کارى را باید از اولیاى خدا آموخت، سدى مى سازند که تا آستانه قیامت پابرجاست. «فاذا جاء وعد ربّى جعله دکّاء»
11- هم باید کارهاى دنیایى را بى خلل و استوار انجام داد، هم باید متذکّر قدرت الهى و پوچى قدرت خود شد. «فمااستطاعوا... کان وعد ربّى حقّاً»
12- رهبران الهى، هم دنیاى مردم را آباد مى کنند و هم آخرت آنان را متذکّر مى شوند. «فمااستطاعوا... کان وعد ربّى حقّاً»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان