display result search
منو
تفسیر آیه 4 سوره یوسف

تفسیر آیه 4 سوره یوسف

  • 1 تعداد قطعات
  • 10 دقیقه مدت قطعه
  • 294 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره یوسف- آیه 4

إِذْ قَالَ یُوسُفُ لِأَبِیهِ یَأَبَتِ إِنِّى رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِى سَجِدِینَ

ترجمه

آنگاه که یوسف به پدر خویش گفت اى پدر همانا من (در خواب) یازده ستاره با خورشید و ماه دیدم، آنها را در برابر خود سجده ‏کنان دیدم.

داستان حضرت یوسف، با رؤیا شروع مى‏ شود. به گفته علامه طباطبایى در تفسیرالمیزان، داستان یوسف با خوابى شروع مى‏ شود که او را بشارت مى‏ دهد و نسبت به آینده‏اى روشن امیدوار مى‏ سازد تا او را در مسیر تربیت الهى صابر و بردبار گرداند.
به جز بنیامین، دیگر برادران او از مادر جدایى بوده ‏اند. حضرت یعقوب نیز فرزند حضرت اسحاق و او فرزند حضرت ابراهیم‏ (ع) است.
خواب اولیاى الهى، متفاوت است؛ گاهى نیازمند تعبیر است، مثل خوابِ حضرت یوسف و گاهى به تعبیر نیاز ندارد، بلکه عین واقع است. مانند خواب حضرت ابراهیم که مأمور مى‏ شود تا اسماعیل را ذبح کند.
سخنى درباره‏ى رؤیا و خواب دیدن‏
پیامبر اکرم مى‏ فرماید: «الرؤیا ثلاثة: بشرى من اللَّه، تحزین من الشیطان، و الّذى یحدث به الانسان نفسه فیراه فى منامه»، خواب بر سه قسم است: یا بشارتى از سوى خداوند است، یا غم و اندوه از طرف شیطان است و یا مشکلات روزمره انسان است که در خواب آن را مى‏ بیند.
برخى از دانشمندان و روان‏شناسان، خواب دیدن را در اثر ناکامى ‏ها و شکست‏ ها دانسته و به ضرب‏ المثلى قدیمى استشهاد کرده ‏اند که: «شتر در خواب بیند پنبه دانه» و برخى دیگر خواب را تلقینِ ترس گرفته ‏اند، بر اساس ضرب‏ المثلى که مى‏ گوید: «دور از شتر بخواب تا خواب آشفته نبینى» و بعضى دیگر خواب را جلوه غرائز واپس زده دانسته ‏اند. امّا علیرغم تفاوت‏ هایى که در خواب ‏ها و رؤیاها وجود دارد، کسى اصل خواب دیدن را انکار نکرده است و البتّه باید به این نکته توجّه داشت که همه خواب‏ ها با یک تحلیل، قابل بررسى نیستند.
مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مى ‏گوید: سه عالم وجود دارد؛ عالم طبیعت، عالم مثال، عالم عقل. روح انسان به خاطر تجردّى که دارد، در خواب با آن دو عالم ارتباط پیدا مى ‏کند و به میزان استعداد و امکان، حقایقى را درک مى‏ کند. اگر روح کامل باشد، در فضاى صاف حقایق را درک مى‏ کند. و اگر در کمال به آخرین درجه نرسیده باشد، حقایق را در قالب‏ هاى دیگر مى‏ یابد. همانطور که در بیدارى، شجاعت را در شیر و حیله را در روباه و بلندى را در کوه مى‏ بینیم، در خواب، علم را در قالب نور، ازدواج را در قالب لباس و جهل و نادانى را به صورت تاریکى مشاهده مى‏ کنیم.
ما بحث ایشان را با ذکر مثال‏ هایى بیان مى‏ کنیم؛ کسانى‏ که خواب مى‏ بینند چند دسته ‏اند:
دسته اوّل، کسانى‏که روح کامل و مجردى دارند و بعد از خواب رفتنِ حواس، با عالم عقل مرتبط شده و حقایقى را صاف و روشن از دنیاى دیگر دریافت مى‏ کنند. (نظیر تلویزیون ‏هاى سالم با آنتن‏ هاى مخصوص جهت‏ دار که امواج ماهواره ‏اى را از نقاط دور دست مى‏ گیرد.) این گونه خواب‏ ها که دریافت مستقیم و صاف است، نیازى به تعبیر ندارد.
دسته دوم، کسانى هستند که داراى روح متوسط هستند و در عالم رؤیا، حقایق را ناصاف و همراه با برفک و تشبیه و تخیّل دریافت مى ‏کنند. (که باید مفسّرى در کنار دستگاه گیرنده، ماجراى فیلم را توضیح دهد و به عبارتى، عالمى آن خواب را تعبیر کند.)
دسته سوم، کسانى هستند که روح آنان به قدرى متلاطم و ناموزون است که خواب آنها مفهومى ندارد. (نظیر صحنه‏ هاىِ پراکنده و پربرفک تلویزیونى که کسى چیزى سر درنمى‏ آورد.) این نوع رؤیاها که قابل تعبیر نیستند، در قرآن به «اضغاث احلام» تعبیر شده است.
قرآن در سوره‏ هاى مختلف، از رؤیاهایى نام برده که حقیقت آنها به وقوع پیوسته، از جمله:
الف: رؤیاى یوسف‏ (ع) درباره سجده‏ یازده ستاره و ماه و خورشید بر او که با رسیدن او به قدرت و تواضع برادران و پدر و مادر در برابر او تعبیر گردید.
ب: رؤیاى دو یار زندانىِ یوسف که بعداً یکى از آنها آزاد و دیگرى اعدام شد.
ج: رؤیاى پادشاه مصر درباره گاوِ لاغر و چاق که تعبیر به قحطى و خشکسالى بعد از فراخ شد.
د: رؤیاى پیامبر اسلام درباره عدد اندک مشرکان در جنگ بدر که تعبیر به شکست مشرکان شد.
ه: رؤیاى پیامبر اسلام‏ درباره ورود مسلمانان با سر تراشیده به مسجدالحرام که با فتح مکّه و زیارت خانه خدا تعبیر شد
و: رؤیاى حضرت ابراهیم در مورد ذبح فرزندش حضرت اسماعیل.
از قرآن که بگذریم در زندگى خود، افرادى را مى‏شناسیم که در رؤیا از امورى مطلع شده‏اند که دست انسان به صورت عادّى به آن نمى‏ رسد.
حاج‏شیخ‏عباس‏قمى صاحب مفاتیح‏ الجنان، به خواب فرزندش آمد و گفت: کتابى نزدم امانت بوده، آن را به صاحبش برگردان تا من در برزخ راحت باشم. وقتى بیدار شد به سراغ کتاب رفت، با نشانه‏ هایى که پدر گفته بود تطبیق داشت، آن را برداشت. وقتى مى‏ خواست از خانه بیرون برود، کتاب از دستش افتاد و کمى ضربه دید. او کتاب را به صاحبش برگرداند و چیزى نگفت، دوباره پدرش به خواب او آمد و گفت: چرا به او نگفتى کتاب تو ضربه دیده است تا اگر خواست خسارت بگیرد و یا رضایت دهد.

پیام ها

1- فرزندان، باید به درایت و دلسوزى پدر اعتماد و در مسائل زندگى با او مشورت کنند. «قال یوسف لابیه»*
2- پدر را به اسم صدا نزنیم. «یا اَبت»
3- پدر و مادر، بهترین مرجع براى حلّ مشکلات فرزندان هستند. «یا اَبت»
4- پدران و فرزندان در خطاب به یکدیگر، از واژه‏ هایى که نشانه‏ صمیمیّت، رحمت و شفقت است، استفاده کنند. «یا اَبت»*
5 - والدین به خواب‏ هاى فرزندانشان توجّه کنند. «یا اَبت»
6- حضرت یوسف در ابتدا، تعبیر خواب نمى‏دانست و لذا براى تعبیر رؤیایش از پدر استمداد کرد. «یا اَبت»
7- گاهى رؤیا وخواب دیدن، یکى از راه‏ هاى دریافت حقایق است. «انّى رأیت»
8 - در فرهنگِ خواب، اشیا، نماد حقایق مى‏ شوند. (مثلاً خورشید نشان پدر و ماه تعبیر از مادر و ستارگان نشان برادران است.) «رأیت احد عشر کوکباً...»
9- دیدن ماه و خورشید و ستارگان (به صورت هم زمان)، از شگفتى‏هاى رؤیاى یوسف است. «کوکباً و الشمس و القمر»*
10- خوابِ اولیاىِ خدا، واقعى است. «رأیت » در این آیه «رأیتُ» تکرار شده است تا بگوید حتماً دیدم و گمان نشود ماجرا خیالى بوده است.
11- یوسف‏ (ع) در خواب چنان دید که خورشید و ماه و ستارگان، همانند موجودات داراى عقل، بر او سجده مى کنند. (جمله «رأیتهم» براى افراد عاقل بکار مى‏رود)*
12- انسان‏ هاى برگزیده، به مقامى مى‏ رسند که مسجود دیگر انسان‏ ها مى‏ شوند. «رأیتهم لى ساجدین»*
13- گاهى در نوجوان، استعدادى هست که بزرگترها را به تواضع وامى ‏دارد. «ساجدین »
14- شروع داستان با رؤیا و پایان آن با تعبیر آن، از بهترین روش ها براى نوشتن داستان و سناریو است. «احسن القصص - رأیتهم لى ساجدین»*


منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 10:12

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی