- 12
- 1000
- 1000
- 1000
رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی، جلسه هشتم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی»، جلسه هشتم: کتاب جامعهسازی، سال 1403
متأسفانه نگاه ما به اسلام، عقیدتی است. در نگاه عقیدتی، نوعی فشار وجود دارد که اگر اعتقاد، ایمان و معرفتت به امام بالا باشد از همۀ مشکلات عبور میکنی، درحالیکه نمیشود از همه انتظار داشت مثل آقای بهجت معتقد باشند. اگر راه درست کردن آدمها سیر و سلوک انفرادی و اعتقادات فردی باشد، چرا قرآن شبیه کتابهای اخلاقی وزین مثل معراج السعاده و جامعه السعادات و ... نیست؟ قرآن بیشتر از اینکه دنبال خودسازی باشد دنبال جامعهسازی است.
متأسفانه خوبهای جامعه، کارکرد اجتماعی خودشان را بلد نیستند و بهجای نگاه اجتماعی، نگاه فردی به دین دارند. حفظ انقلاب اسلامی با اسلام فردی سوءتفاهم درست میکند.
راه خوب شدن جامعه این است که عدهای که قدرت و استعداد خوب شدن دارند، بدون خوب شدن جامعه خوب بشوند، سپس آنها جامعۀ خوب را بسازند. آنها قربانی میدهند تا جامعۀ خوب شکل بگیرد. مثال سادهاش این است که همۀ عزادارها هیئت راه نمیاندازند بلکه یک درصد آنها هیئت راه میاندازند، بعد بقیه در هیئت شرکت میکنند. این تصور که باید همۀ آحاد مردم خوب بشوند تا جامعه اصلاح شود غلط است، چون همۀ مردم استعداد ندارند بدون اصلاح جامعه خوب بشوند. تا وقتی جامعه به یک حد قابل قبول خوب نرسد، نمیشود انتظار داشت همۀ افراد دیندار باشند. خدا هم چنین چیزی را نمیخواهد.
کار پیغمبر چیست: «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَة». اولین کار پیغمبر تلاوت آیات قرآن است، یعنی پیامبر آیات را پشتسرهم و بدون اینکه شرح بدهد میخواند. کسی که قدرت فهم و درکش زیاد است مطلب را میگیرد، یعنی در مرحلۀ اول، افراد مستعد جذب میشوند.
در مرحلۀ دوم پیغمبر با کمک افراد جذبشده، بقیه را تزکیه میکند. پیغمبر با گرفتن و توزیع عادلانۀ زکات -یعنی عدالت اقتصادی- جامعه را تزکیه میکند؛ «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها» توزیع عادلانۀ ثروت در جامعه رفاه نسبی و آرامش پدید میآورد. وقتی بهخاطر برقراری قسط و عدالت، پولدارها نتوانند مردم را به بردگی بکشند، جامعه اصلاح و پاک میشود. «یُزَکّیهِم» اشارهای به حکومت دارد. مرحلۀ سوم، آموزش قرآن و حکمت به همۀ مردم است تا درست زندگی کنند.
متأسفانه نگاه ما به اسلام، عقیدتی است. در نگاه عقیدتی، نوعی فشار وجود دارد که اگر اعتقاد، ایمان و معرفتت به امام بالا باشد از همۀ مشکلات عبور میکنی، درحالیکه نمیشود از همه انتظار داشت مثل آقای بهجت معتقد باشند. اگر راه درست کردن آدمها سیر و سلوک انفرادی و اعتقادات فردی باشد، چرا قرآن شبیه کتابهای اخلاقی وزین مثل معراج السعاده و جامعه السعادات و ... نیست؟ قرآن بیشتر از اینکه دنبال خودسازی باشد دنبال جامعهسازی است.
متأسفانه خوبهای جامعه، کارکرد اجتماعی خودشان را بلد نیستند و بهجای نگاه اجتماعی، نگاه فردی به دین دارند. حفظ انقلاب اسلامی با اسلام فردی سوءتفاهم درست میکند.
راه خوب شدن جامعه این است که عدهای که قدرت و استعداد خوب شدن دارند، بدون خوب شدن جامعه خوب بشوند، سپس آنها جامعۀ خوب را بسازند. آنها قربانی میدهند تا جامعۀ خوب شکل بگیرد. مثال سادهاش این است که همۀ عزادارها هیئت راه نمیاندازند بلکه یک درصد آنها هیئت راه میاندازند، بعد بقیه در هیئت شرکت میکنند. این تصور که باید همۀ آحاد مردم خوب بشوند تا جامعه اصلاح شود غلط است، چون همۀ مردم استعداد ندارند بدون اصلاح جامعه خوب بشوند. تا وقتی جامعه به یک حد قابل قبول خوب نرسد، نمیشود انتظار داشت همۀ افراد دیندار باشند. خدا هم چنین چیزی را نمیخواهد.
کار پیغمبر چیست: «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَة». اولین کار پیغمبر تلاوت آیات قرآن است، یعنی پیامبر آیات را پشتسرهم و بدون اینکه شرح بدهد میخواند. کسی که قدرت فهم و درکش زیاد است مطلب را میگیرد، یعنی در مرحلۀ اول، افراد مستعد جذب میشوند.
در مرحلۀ دوم پیغمبر با کمک افراد جذبشده، بقیه را تزکیه میکند. پیغمبر با گرفتن و توزیع عادلانۀ زکات -یعنی عدالت اقتصادی- جامعه را تزکیه میکند؛ «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها» توزیع عادلانۀ ثروت در جامعه رفاه نسبی و آرامش پدید میآورد. وقتی بهخاطر برقراری قسط و عدالت، پولدارها نتوانند مردم را به بردگی بکشند، جامعه اصلاح و پاک میشود. «یُزَکّیهِم» اشارهای به حکومت دارد. مرحلۀ سوم، آموزش قرآن و حکمت به همۀ مردم است تا درست زندگی کنند.
تاکنون نظری ثبت نشده است