- 1057
- 1000
- 1000
- 1000
قدرت تشخیص و تصمیم گیری صحیح در آخرالزمان، جلسه دوم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع "قدرت تشخیص و تصمیم گیری صحیح در آخرالزمان"، جلسه دوم، سال 1401
با اینکه موضوع تکلیف و دستوراتی که انسان باید انجام دهد، موضوع بسیار مهمی است اما اینگونه نیست که دین فقط با مفهوم تکلیف مواجه باشد. دین انسان را به مقامی شاید بالاتر از تکلیف میخواهد برساند و آن قدرت تشخیص است. ما اگر دین را فقط با تکلیف معرفی کنیم، برای عده ای دین زدگی ایجاد میکند. پس دین قصد دارد که انسان را به قدرت تشخیص برساند. گرایش به تکلیف یک حس فطری است. خدای متعال با اینکه ما را صدا میزند تا عبد و بنده باشیم ولی خیلی از مواقع می خواهد که مانند عبد رفتار نکنیم و اختیار ذاتی را به ما می دهد و برای ما وضعیتی ایجاد میکند که در آن وضعیت ما با تشخیص خودمان به جایی برسیم. تشخیص به طور عمده دو مصرف خیلی مهم دارد؛ یکی تشخیص تکلیف شخصی و فردی است. مثلا شما نمی دانید که در انفاق چه مقدار باید انفاق کنید. ما موظف به تشخیص دادن تکالیف خودمون هستیم. تربیت باید به گونه ای باشد که منجر به قدرت تشخیص صحیح شود. مربی خوب کسی است که افراد را اهل تشخیص تربیت کند. دومین مورد مصرف مهم تشخیص، تشخیص مسائل سیاسی و اجتماعی است. سابقه تاریخی از صدر اسلام را مورد بررسی قرار دهیم، می بینیم که چقدر برای پرورش قدرت تشخیص مردم تلاش شده است. گاهی پیامبر در برخورد با مردم، به حدی حیا و نجابت به خرج می دادند که آیه نازل می شد.
دلیل اینکه نام حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (ع) در قرآن نیامده است چیست؟ مردم باید خودشان ولی خدا را تشخیص بدهند. نوع مدیریت پیامبر به گونه ای بود که مردم را به قدرت تشخیص برسانند. سیاست، بستر تربیت و رشد مردم است. مسئله تشخیص از دعایی که می خوانیم و ارتباط مان با اطرافیان همه را شامل میشود تا مسائل سیاسی و اجتماعی. دین ما دین تکلیف است و آنجایی که خدا بنده اش را رها میکند می خواهد به قدرت تشخیص برسد.
با اینکه موضوع تکلیف و دستوراتی که انسان باید انجام دهد، موضوع بسیار مهمی است اما اینگونه نیست که دین فقط با مفهوم تکلیف مواجه باشد. دین انسان را به مقامی شاید بالاتر از تکلیف میخواهد برساند و آن قدرت تشخیص است. ما اگر دین را فقط با تکلیف معرفی کنیم، برای عده ای دین زدگی ایجاد میکند. پس دین قصد دارد که انسان را به قدرت تشخیص برساند. گرایش به تکلیف یک حس فطری است. خدای متعال با اینکه ما را صدا میزند تا عبد و بنده باشیم ولی خیلی از مواقع می خواهد که مانند عبد رفتار نکنیم و اختیار ذاتی را به ما می دهد و برای ما وضعیتی ایجاد میکند که در آن وضعیت ما با تشخیص خودمان به جایی برسیم. تشخیص به طور عمده دو مصرف خیلی مهم دارد؛ یکی تشخیص تکلیف شخصی و فردی است. مثلا شما نمی دانید که در انفاق چه مقدار باید انفاق کنید. ما موظف به تشخیص دادن تکالیف خودمون هستیم. تربیت باید به گونه ای باشد که منجر به قدرت تشخیص صحیح شود. مربی خوب کسی است که افراد را اهل تشخیص تربیت کند. دومین مورد مصرف مهم تشخیص، تشخیص مسائل سیاسی و اجتماعی است. سابقه تاریخی از صدر اسلام را مورد بررسی قرار دهیم، می بینیم که چقدر برای پرورش قدرت تشخیص مردم تلاش شده است. گاهی پیامبر در برخورد با مردم، به حدی حیا و نجابت به خرج می دادند که آیه نازل می شد.
دلیل اینکه نام حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (ع) در قرآن نیامده است چیست؟ مردم باید خودشان ولی خدا را تشخیص بدهند. نوع مدیریت پیامبر به گونه ای بود که مردم را به قدرت تشخیص برسانند. سیاست، بستر تربیت و رشد مردم است. مسئله تشخیص از دعایی که می خوانیم و ارتباط مان با اطرافیان همه را شامل میشود تا مسائل سیاسی و اجتماعی. دین ما دین تکلیف است و آنجایی که خدا بنده اش را رها میکند می خواهد به قدرت تشخیص برسد.
تاکنون نظری ثبت نشده است