display result search
منو
هنر بهتر زیستن، جلسه شصت و ششم

هنر بهتر زیستن، جلسه شصت و ششم

  • 1 تعداد قطعات
  • 40 دقیقه مدت قطعه
  • 80 دریافت شده
سخنرانی از حجت الاسلام سید علیرضا تراشیون با موضوع «هنر بهتر زیستن»، جلسه شصت و ششم،(برنامه سمت خدا) سال 1400

برای رسیدن به شخصیت سالم و مطلوب شاید یکی از مهمترین عرصه ها این است که انسان خود به خود کمک کند. یعنی از ظرفیت درونی خود بهره ببرد و نهایتاً این است که یک حمایتگر، راهبر، مربی، داشته باشد. یک قانونی در رشد و تعالی انسان وجود دارد که از قدیم الایام همه بزرگان دینی، اساتید اخلاق فرمودند که آدم نباید خود را خیلی دست به دست کند. در این خانه، در آن خانه، با این آدم، با آن آدم، از این کتاب به آن کتاب، از این شاخه به آن شاخه پریدن این خیلی پر آفت و پر آسیب است. در تربیت یک متولی باید وجود داشته باشد، محوریت باشد، بعد آن متولی می تواند گاهی اوقات فرد را به سمت و سوهای دیگر هم ببرد. ولی همین است که اگر آشپز دو تا شود آش یا شور می شود یا بی نمک. در همه عرصه ها هم همین طور است. یعنی ما در عرصه های فرهنگی این را می بینیم، در عرصه های تربیتی این را می بینیم، وقتی متولیان یک امری زیاد می شود انگار که آن کار افول پیدا می کند. مثل مسئله حجاب در کشور ما. یعنی بر اساس ساختار ما ظاهراً 34 تا متولی دارد. لذا شما می بینید آن چیزی که باید اتفاق بیفتد نمی افتد. یعنی متولی واحد لازم دارد تا بتواند یک کاری رشد پیدا کند. اصلاً خود این فرد هم بیشتر تمرکز پیدا می کند.
ما در مباحث تربیتی مثلاً در حوزه درس خواندن بچه ها می گوییم. می بینیم اگر دانش آموز متکی به خواهر، پدر، مادر خود است دیگر سراغ ظرفیت خود نمی رود. میگوید این حتماً من را برای درس خواندن بیدار می کند. او حتماً من را کمک می کند. این الان این جا می گوید چرا نخواندی دیر شد، چه قدر تلویزیون دیدی. یعنی از ظرفیت خود و روی پای خود ایستادن دور می شود و لذا ما در موضوع شخصیت سالم هم همین است. یعنی اگر ما می خواهیم به یک شخصیت سالم دست پیدا کنیم باید اول خود ما به خود کمک کنیم. من می خواهم یک تعداد از این کمک هایی که ما می توانیم خود ما به خود کنیم را بیان کنم. اولین نکته این است که ما از توانمندی های خود استفاده کنیم.
انسان ها بالاخره یک ژرفای وجودی دارند، یک توانمندی هایی دارند مثلاً می گویم من یک جایی بد خلق هستم بد اخلاق هستم بنشینم سنگ های خود را خود وا بکنم. ببینم این جا باید چه کار کنم. مثلاً آیا بد اخلاقی من به خاطر این است که دیر می خوابم، سر من زیاد در موبایل است. خبرهای بد زیاد میشنوم. خبرهای بد زیاد می خوانم. یعنی خود بنشینم روی این موضوع فکر کنم که حالا برای آن چه چاره اندیشی کنم یعنی اگر می بینم اوقات من تلخ است به خاطر این که دائم دارم خبرهای بد را رصد می کنم این را کمتر کنم. سراغ آن نروم. ببینیم چه قدر خوب می شود. یعنی همین منجر به این شود که به تدریج آن شخصیت آسیب دیده ما که حتی دیگران هم دارند آن را لمس میکنند اصلاح شود.
یک موقع می بینم برنامه روزانه من برنامه منظمی نیست. همیشه کارهای عقب افتاده دارم. کارهای نیمه کاره دارم. اینها به سلامت شخصیت انسان آسیب می زند. شروع کنم یک به یک این کارها را ترمیم کردن، اصلاح کردن، به انجام رساندن، به اتمام رساندن. بعد می بینم دارد حس خوبی برای من ایجاد می شود. دارم یک مقداری آرامش می گیرم این را خود می توانم به خود کمک کنم. یعنی همیشه نگاه من به این نباشد که دیگران سراغ من بیایند و بخواهند دست من را بگیرند من را تاتی کنند و حرکت بدهند. یکی از هنرهای ما والدین این است که بچه های خود را به سمت استقلال ببریم. یعنی استقلال فکری پیدا کنند. استقلال رفتاری پیدا کنند. استقلال در کارهای خود پیدا کنند. ما باید باور داشته باشیم وقتی یک بچه ای به 4 ـ 5 سالگی می رسد دیگر لباس خود را میتواند بپوشد، می تواند کفش خود را پا کند. من دائم جلوی او دولا نشوم کفش او را مرتب کنم و پای او کنم و احساس کنیم که داریم به او محبت می کنیم و لطف ما به او است و نتیجه آن چه می شود؟ نتیجه این می شود که این بچه از همین الان دارد یک موجود وابسته ای بار می آید که یک جاهای دیگری که ما انتظار داریم آن مستقل شود می بینیم این طور عمل نمی کند و اتفاقاً یک ویژگی در بچه ها هست و این ویژگی خدادادی است.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 40:46

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی