- 1564
- 1000
- 1000
- 1000
اهلبیت (ع) و خصوصیات مومنان و شیعیان واقعی، جلسه هفتم
سخنرانی از آیت الله حسین انصاریان با موضوع «اهلبیت (ع) و خصوصیات مومنان و شیعیان واقعی»، جلسه هفتم، سال 1400
دو لغت، یکی لغت غوص و یکی لغت خوض در کتاب خدا به کار گرفته شده است.
کلمه غوص در رابطه با یکی از شئون حکومت حضرت سلیمان علیه السلام به کار گرفته شده است و علت آن هم این است که مرکز حکومت سلیمان به دریا نزدیک بوده است. خدا می فرماید چهره های قدرتمندی بودند که برای سلیمان در دریا غواصی می کردند و عناصر و اشیا با ارزش را از دریا برای سلیمان صید می کردند و سلیمان هم محصول این صید را هزینه راه خدا می کرد. با اینکه حکومتش بی نظیر بود و انواع از قدرتمندان الهی مسلک مانند آصف بن برخیا در کنار او صاحب وزارت بودند اصلا دچار کبر و غرور نشده و همه کارها را از طرف خدای متعال می دانستند «هذا من فضل ربی». هیچ جریان منفی در آنها تاثیر منفی نداشت. سلیمان در عین مسائل حاکمیتی و سرکشی با لباس مبدل که داشت، زنبیل می بافت و بعد از ظهر با فروش این زنبیل ها امرار معاش می کرد و تا پایان عمر چیزی از حکومت و بیت المال برای خود بر نداشت. خود را در کنار مردم تهیدست و مسکین می دانستند و تنها سرمایه خود را خدا می دانستند.
خوض در قرآن خیلی بیشتر از غوص آمده است. مثلا «ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ»
صیغه مبالغه خوض، خواض است یعنی آن بازیگر بد طینت بی ایمان پوک پوچی که با سر در دریایی سیاه پر از لجن فرو می رود برای صید زنا، رشوه، بد کرداری، حرص و.... دریایی که خناس و وسواس روبروی او قرار داده است.
این بازیگران بدبخت و تهی از ارزش ها، آنچه برای خود صید می کنند همین آلودگی ها و گناهان کبیره است. «وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا» و اما ستمکاران ما هیزم بر آتش جهنّم گردیدند.
دو لغت، یکی لغت غوص و یکی لغت خوض در کتاب خدا به کار گرفته شده است.
کلمه غوص در رابطه با یکی از شئون حکومت حضرت سلیمان علیه السلام به کار گرفته شده است و علت آن هم این است که مرکز حکومت سلیمان به دریا نزدیک بوده است. خدا می فرماید چهره های قدرتمندی بودند که برای سلیمان در دریا غواصی می کردند و عناصر و اشیا با ارزش را از دریا برای سلیمان صید می کردند و سلیمان هم محصول این صید را هزینه راه خدا می کرد. با اینکه حکومتش بی نظیر بود و انواع از قدرتمندان الهی مسلک مانند آصف بن برخیا در کنار او صاحب وزارت بودند اصلا دچار کبر و غرور نشده و همه کارها را از طرف خدای متعال می دانستند «هذا من فضل ربی». هیچ جریان منفی در آنها تاثیر منفی نداشت. سلیمان در عین مسائل حاکمیتی و سرکشی با لباس مبدل که داشت، زنبیل می بافت و بعد از ظهر با فروش این زنبیل ها امرار معاش می کرد و تا پایان عمر چیزی از حکومت و بیت المال برای خود بر نداشت. خود را در کنار مردم تهیدست و مسکین می دانستند و تنها سرمایه خود را خدا می دانستند.
خوض در قرآن خیلی بیشتر از غوص آمده است. مثلا «ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ»
صیغه مبالغه خوض، خواض است یعنی آن بازیگر بد طینت بی ایمان پوک پوچی که با سر در دریایی سیاه پر از لجن فرو می رود برای صید زنا، رشوه، بد کرداری، حرص و.... دریایی که خناس و وسواس روبروی او قرار داده است.
این بازیگران بدبخت و تهی از ارزش ها، آنچه برای خود صید می کنند همین آلودگی ها و گناهان کبیره است. «وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا» و اما ستمکاران ما هیزم بر آتش جهنّم گردیدند.
تاکنون نظری ثبت نشده است