display result search
منو
لذت نظم در لذت دینداری

لذت نظم در لذت دینداری

  • 1 تعداد قطعات
  • 12 دقیقه مدت قطعه
  • 299 دریافت شده
سخنرانی آیت الله حائری شیرازی با موضوع لذت نظم در لذت دینداری

حضرت سلیمان علیه السلام گفت من هدهد را نمی بینم. گمان کنم من اشتباه می کنم. امکان ندارد که او غائب شده باشد. اشکال از من است. من را چه شده که هدهد را نمی بینم. یعنی از نظم سلیمان بیرون رفتن به اندازه ای شدید است که می گوید مگر هدهد نمی داند که سلیمان اینجاست. حالا نگاه به تعیین نحوه مجازات هدهد توسط سلیمان بکنید.
قرآن با نقل داستان سلیمان نحوه مدیریت سلیمان را برای ما تعریف و بیان می کند. دارد انسان را نیز تعریف می کند. در اینجا سلیمان به عنوان یک انسان مطرح است.
کار سلیمان را به عنوان یک مدیر امضا می کند. چون هدهد متقی بود و از روی هوای خودش هیچ کاری بدون اجازه نمی کرد، و به همین علت در راس ماموریتش، به موقع حاضر نشدن، بدون عذر موجه قابل قبول نبود.
به همین خاطر می گوید مگر می شود او نباشد. اشکالی در دید من است. بعد می گوید ممکن است غائب باشد. اگر واقعا غائب است. چنانچه بدون عذر و بی رخصت غایب شده، همانا او را به عذابی سخت معذب می کنم یا آنکه سرش از تن جدا می کنم یا اینکه او برای غیبتش دلیلی روشن و عذری صحیح بیاورد.
دارد به شما یاد می دهد اگر یک محیط نورانی و الهی تشکیل دادی، منتظر این انتظارات که به خاطر تقرب ایجاد شده باش. با همه نمی شود اینگونه حرف زد. یعنی اولیا اینگونه در خطر هستند.
انتظار خدا از مقربین اینگونه است. مقرب شدن این خطرات را هم دارد. فرصت است اما تهدید هم هست. چون هدهد از مقربین است نیامدنش این مجازات شدید را به دنبال دارد.
ای انسانهایی که اهل سیر و سلوک هستید خیلی باید مراقبت داشته باشید. هرچه مقرب تر باشید مجازات ما نسبت به شما ها شدیدتر است. شما مجازات خدا نسبت به یونس را ببینید. مگر یونس چه کار کرده است. کدام سلطان آن می کند که خدا با یونس کرد. این شأن مقربین است.
در داستان اخراج حضرت آدم علیه السلام، نه اینکه گناه آدم بزرگ بود، آدم بزرگ است. به خاطر شأن آدم است که اینگونه مکرر مطرحش می کند. مگر چقدر خورده بود. فقط چشیده بود.
هر وقت می خواهید که قرآن اثر خوب روی شما داشته باشد اگر به پرنده و هر چیز اشاره میکند، بگویید به من است. به خودتون بخرید که اگر اینگونه شد این کتاب، کتاب تذکر شما می شود.
آنهایی که می خواهند مقرب شوند باید از قبل خودشان را برای چنین نظمی آماده کنند.
پس نظم یک امری است مشترک بین کفر و دین. در کفر نظم، حاکمیت مطلق جهل است بر عقل. و در دین، حاکمیت مطلق عقل است بر جهل.
تا انسان به حاکمیت مطلق نرسیده حالت تزلزل و تحیر و بی نظمی دارد. اگر جهل مطلق العنان شد آن موقع طرف، کسی را می کشد و یک ذره هم تردید نمی کند. مانند هشام بن عبدالملک در بنی امیه و منصور در بنی عباس که اینگونه بوند. جهلشان کاملا بر عقلشان حاکم شده بود. اینها در کارشان به نظم رسیده بودند. جهل اینها دارد مدیریت و اداره می کنند منتها مدیریت و اداره ظلم است.
امام زمان نسبت به این سیصد و سیزده تایی که می آیند این حالت را دارند. برخوردها با آنها خیلی شدید است چون از آنها که مقرب هستند توقعی جز اطاعت محض ندارد. اینکه خدا هفتاد گناه را از جاهل می بخشد قبل از اینکه از عالم یک گناه را بخشیده باشد به خاطر این است که توقعی که از عالم دارد غیر از توقعی است که از دیگران دارد.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 12:59

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی