display result search
منو
تقدم طهارت روحی بر طهارت عملی

تقدم طهارت روحی بر طهارت عملی

  • 1 تعداد قطعات
  • 18 دقیقه مدت قطعه
  • 420 دریافت شده
سخنرانی حائری شیرازی با موضوع تقدم طهارت روحی بر طهارت عملی

هیچ کس نمی تواند به دیگری سودی برساند. مگر اینکه خودش بخواهد سود ببرد. سود و زیان مربوط به خود است. تنها راه سود عقل است. تنها راه ضرر جهل است.
فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ
انسان یک سیستم ایمانی دارد و یک سیستم کفری دارد. اگر انسان سیستم ایمانی را بر سیستم کفری غالب کرد و در درونش سیستم ایمان فعال شد، این سیستم ایمان می تواند حق را بفهمد و معلوم بشود. ایمان یک دستگاه معرفتی است که اگر در انسان سالم، زنده و فعال مانده باشد، کشف حقانیت سخنان حق را می کند.
کفر هم سیستمی است. وقتی انسان سیستم جهل را در خودش فعال کرد به این جریان حق(مثال قرآنی) که می رسد سؤال برایش پیش می آید.
«وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَ ذَا مَثَلًا» خدا در قرآن مثلی زده که با آن سیستم کفر و ایمان را برای انسان شرح می دهد. کفر چیست؟ و ایمان چیست؟
میگوید عقل تو طوری است که اگر این عقل رو آزاد و حاکم کنی مؤمن می شوی و وقتی حرف حق را بشنوی باور می کنی. علم پیدا می کنی که این حق است. این علم را عقل پیدا می کند. تو باید با عقلت متحد بشوی تا بتوانی این علم را پیدا بکنی. اما کسی که با جهلش متحد می شود نمی تواند این علم را پیدا بکند.
من به تو عقلی دادم که باورش می شود و به تو جهلی دادم که باورش نمی شود. و تو را بین این باورها آزاد گذاشتم. اکراهی به تو نکردم. انتخاب با خود توست. این تو هستی که با هر کدام متحد شدی، همان، او می شوی. من عقل و من جهل.
عاقل و جاهل همین است. عاقل برایش حقانیت حق، معلوم می شود. عقل با حق سنخیت دارد. برای عقل حق روشن است. عقل مومن است. عقل باورمند است.
قرآن کسانی را که سیستم ایمانی را در خود فعال نکرده اند و عقل را بر خود حاکم نکرده اند فاسق معرفی می کند. خدا با این قرآن گمراه نمی کند مگر فاسقین را. پس قرآن هم هادی است هم مضل. فاسقین کسانی هستند که عهدی را که محکم کردند بعد آن را نقض می کنند. مانند غدیر. آمدند به حضرت گفتند السلام علیک یا امیرالمؤمنین ولی بعد از رحلت رسول خدا این را نقض کردند. آنها قطع کردند آنچه را که خدا امر به وصل آن کرده بود. ظلم کردند اما ضرر به خودشون زدند.
در وجود خودمان جهلی داریم و عقلی. عقل اقبال می کند. به جهل می گویند بیا، نمی آید. انسان وقتی با جهل متحد می شود می شود جاهل. حالا می گفتی جهل نمی آید اما حالا می گویی انسان نمی آید. وقتی انسان فاسق می شود کافر می شود. فسق را می آورید در عمل کسانی که اهل ایمانند بعد از آن اینها تخلفاتی می کنند به اینها می گویی فاسق.
هویت انسان در محبتش هست. علتش این است که اعمال با غریزه صورت می گیرد. غریزه خدمه انسان است. غریزه مثل اسب است. راکب، محب و با ادب است ولی فعل، مرکب بی ادب است. عمل از اختیار عامل خارج شده اینگونه شده. کسی که محب است یک اتفاقی برایش افتاده که این لغزیده.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 18:08

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی