display result search
منو
تفسیر آیه 1 - 7 سوره ماعون

تفسیر آیه 1 - 7 سوره ماعون

  • 1 تعداد قطعات
  • 17 دقیقه مدت قطعه
  • 814 دریافت شده
سخنرانی حجت‌ الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره ماعون- آیه‌ 1- 7

أَرَأَیْتَ الَّذِى یُکَذِّبُ بالدِّینِ

فَذَ لِکَ الَّذِى یَدُعُّ الْیَتِیمَ

وَ لَا یَحُضُّ عَلَى‏ طَعَامِ الْمِسْکِینِ

فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ

الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ

الَّذِین هُمْ یُرَآءُونَ

وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ‏

ترجمه
آیا کسى که قیامت را انکار مى‏ کند دیده‏ اى؟
او همان کسى است که یتیم را با خشونت مى ‏راند.
و دیگران را بر اطعام مسکین تشویق نمى‏ کند.
پس واى به حال نمازگزاران.
آنان که از نمازشان غافلند.
آنان که پیوسته ریا مى‏کنند.
و از دادن زکات (و وسایل ضرورى زندگى) باز مى ‏دارند.

این سوره سیماى افراد منفى را معرفى مى ‏کند:
کسانى که نسبت به دین، دیدگاه منفى دارند. «یکذّب بالدّین»
نسبت به یتیم و مسکین منفى هستند و آنان را طرد مى‏کنند. «یدعّ الیتیم و لا یحضّ»
در عبادت و نماز منفى هستند و اخلاص ندارند. «ساهون - یراءون»
در خدمت به مردم منفى هستند. «یمنعون الماعون»
مراد از «دین» در اینجا روز قیامت است، مانند «مالک یوم الدین»
«دَعّ» راندن همراه با خشونت و «حَضّ» تشویق و ترغیب دیگران است.
مراد از تکذیب دین و معاد در این سوره، تکذیب قلبى است، نه قولى؛ زیرا مخاطب سوره، کسانى هستند که نماز مى‏خوانند ولى نمازشان همراه با ریا و خودنمایى و سهو و غفلت است.
«ماعون» از «مَعن» به معناى ابزار و وسایلى است که معمولاً همسایگان به یکدیگر عاریه مى‏دهند تا آنکه نیازشان برطرف شود. مثل ظروف غذاخورى در مهمانى‏ها.
دین یک مجموعه به هم پیوسته است. نمازش از اطعام مسکین و رسیدگى به محرومین جدا نیست.
در روایات، «ساهون» به معناى سستى، ترک و ضایع کردن نماز آمده است.
حساب حضور در نماز جماعت، به خاطر حفظ شعائر الهى، از حساب ریا و خودنمائى به خاطر اهداف نفسانى جداست.
در حدیث مى‏خوانیم: کسى که از دادن لوازم منزل خود به همسایگان دریغ ورزد، خدا روز قیامت لطف خود را نسبت به او دریغ خواهد کرد. البته در حدیث دیگرى مى‏خوانیم که پرسیدند: ما همسایگانى داریم که هرگاه وسائلى به آنان عاریه مى‏ دهیم، مى‏ شکنند یا خراب مى‏ کنند، آیا گناه است که به آنان ندهیم؟ حضرت فرمود: در این صورت مانعى ندارد.
در حدیث مى‏خوانیم: هر کس به اوقات نماز بى‏اعتنائى کند و نماز را در اول وقت نخواند، ویل دارد.
امام صادق علیه السلام فرمودند: ماعون، شامل قرض الحسنه و هر کار نیک درباره دیگران و در اختیار قراردادن وسائل خانه و از جمله زکات است.
سنگدلى انسان به جائى مى‏رسد که:
نسبت به سخت‏ترین نوع فقر که مسکین است.
نسبت به ضرورى‏ترین نیاز که خوراک است.
آن هم به مقدار مصرف نه ذخیره.
نه خود اقدامى مى‏کند و نه دیگران را تشویق مى‏کند.
نگاهى به مسئله ریا
ریا و سُمعه دو خطر و آفت بزرگ هستند که افراد مؤمن را تهدید مى‏کند. ریا آن است که انسان کارى را براى دیدن مردم انجام دهد و سُمعه آن است که کارى را بجا آورد و هدفش آن باشد که کارش به گوش مردم برسد. این دو کار از نشانه‏ هاى نفاق است. چنانکه قرآن درباره منافقان مى ‏فرماید: «اذا قاموا الى الصّلاة قاموا کسالى یراءون النّاس» چون به نماز مى‏ ایستند، نمازشان با کسالت و ریاکارى است، همان گونه که به دیگران کمک نمى‏ کنند مگر در حال کراهت و نارضایتى. «و لا ینفقون الا و هم کارهون»
بر اساس روایات، ریاکار ظاهرى زیبا و باطنى مریض دارد؛ در ظاهر اهل خشوع و تواضع است، ولى در باطن دست از گناه بر نمى‏ دارد. او در ظاهر گوسفند و در باطن گرگ است. به جاى آنکه از دنیا آخرت را بدست آورد، از آخرت به سراغ دنیا مى‏ رود و از پرده‏پوشى خداوند سوء استفاده کرده و گناه مى ‏کند. پیامبر اکرم‏ فرمود: سخت‏ترین عذاب‏ها براى کسى است که مردم در او خیر ببینند در حالى که در او خیرى نیست. فرشتگان اعمال برخى انسان‏ها را بالا مى‏برند، ولى خطاب مى‏ رسد: هدفش خدا نبوده است، آن را برگردانید.
در فرهنگ اسلامى، ریا، نوعى شرک است و امام صادق‏علیه السلام درباره کسى که عمل نیکى انجام دهد، اما نه براى خدا، بلکه براى اینکه مردم بشنوند و او را ستایش کنند، فرمود: او مشرک است، سپس آیه «لا یشرک بعبادة ربه احدًا» را تلاوت فرمود.
علامت ریاکار آن است که اگر ستایش شود کار نیکش را توسعه مى‏دهد و اگر ستایش نشود از کار خود مى ‏کاهد. ناگفته نماند که این همه توبیخ و انتقاد براى کسانى است که از ابتدا، کار را براى غیر خداوند انجام مى‏دهند، ولى اگر انسان از آغاز هدفى جز خداوند نداشت، و مردم از کار او آگاه شدند، مانعى ندارد. امام باقر فرمود: هیچ کس نیست مگر آنکه دوست دارد خوبى‏هایش در مردم ظاهر شود، به شرط آنکه از ابتدا نیّت او مردم نباشد. «اذا لم یکن صنع ذلک لذلک»
اخلاص‏
در برابر ریا و سمعه، اخلاص است که در حدیث مى ‏خوانیم: خداوند جز خالصان را نمى‏ پذیرد «الا للّه الدّین الخالص»(و هر کس چهل روز خود را خالص کند، چشمه ‏هاى حکمت از قلب او به زبانش جارى مى‏ شود. «من اخلص للّه اربعین صباحاً ظهرت ینابیع الحکمة من قلبه الى لسانه» و نشانه ایمان کامل آن است که حُب و بغض و بخشیدن و نبخشیدن براى خدا باشد و افضل عبادت اخلاص است و از فاطمه زهرا (س ) نقل شده که فرمود: « من اَصعد الى اللّه خالص عبادته اهبط اللّه عزّ و جلّ افضل مصلحته» هر کس عبادت خالص به درگاه خداوند فرستاد، خداوند بهترین مصلحت او را برایش نازل مى‏کند.

پیام ها
1- تکذیب عملى قیامت از سوى اهل ایمان، امرى شگفت آور و جاى سؤال است. «اَرایت الّذى»
2- طرد یتیم انسان را از خدا دور مى‏کند. «یکذّب بالدّین... یدعّ الیتیم»
3- نشانه ایمان، یتیم نوازى و توجه به گرسنگان و محرومان است و هرکس بى‏توجه باشد بى‏دین است. «یکذّب بالدّین... یدعّ الیتیم»
4- میان عقیده و عمل رابطه تنگاتنگ است. (مسائل جزئى مثل طرد یتیم را جزئى نگیرید که گاهى از مسائل مهمى مثل تکذیب دین خبر مى‏دهد). «یکذّب بالدّین... یدعّ الیتیم»
5 - نیازهاى عاطفى، مقدم بر نیازهاى جسمى است. (اول محبت به یتیم، سپس سیر کردن مسکین) «یدعّ الیتیم... طعام المسکین»
6- هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نیست. «فویل للمصلّین»
7- سهو اگر برخاسته از تقصیر و بى‏اعتنائى باشد، سرزنش دارد. «عن صلاتهم ساهون»
8 - سهو در نماز قابل جبران و بخشش است ولى سهو از نماز، به معناى رها کردن آن، قابل بخشش نیست. «عن صلاتهم» (نه «فى صلاتهم»)
9- خطر آنجاست که کار زشت سیره دائمى انسان شود. «یکذّب... یدعّ... لا یحضّ» (قالب فعل مضارع بیانگر استمرار کار است)
10- اخلاص، شرط قبولى نماز و عبادت است. «فویل للمصلّین الّذین... یراءون»
11- اطعام فقرا مخصوص توانگران نیست، همه وظیفه دارند، گرچه از طریق تحریک و تشویق دیگران باشد. «لا یحضّ على طعام المسکین»
12- کسى که گاهى از نماز غافل مى‏شود، مشمول ویل است، پس وضع تارکان دائم نماز چیست! «فویل للمصلّین... عن صلاتهم ساهون»
13- بى‏تفاوتى نسبت به نیازهاى ضرورى مردم کیفر دارد. «فویل للمصلین... یمنعون الماعون»
14- خدمت به مردم در کنار نماز است. «فویل للمصلین... یمنعون الماعون»
15- غفلت از نماز، بستر غفلت از مردم است. «عن صلوتهم ساهون... یمنعون الماعون»
16- بى اعتنائى به گرسنگان، نشانه بى‏اعتقادى به قیامت است. «یکذّب بالدّین... و لا یحض على طعام المسکین»
17- سهو از اصل و حقیقت نماز مهم است، نه از تعداد رکعات که گاهى عارض مى‏شود و قابل جبران است. «عن صلاتهم ساهون»
18- افرادى که از خدا جدا شوند، به دنبال کسب جایگاهى در نزد دیگران با ریا کارى هستند. «یکذّب... یراءون»
19- بخل، ویژگى منکران معاد است، که حتى از عاریه دادن چیزهاى کوچک و ناچیز بخل مى‏ورزند. «یکذّب... یمنعون الماعون»

منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 17:26

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    بسیار عالی بود خداوند ایشان را برای مسلمانان و قرآنیان حفظ کند

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی